خبرگزاری مهر، گروه استانها - وجیهه غلامحسین زاده: جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی هر سال در سرمای نیمههای بهمن به سینماها گرما میبخشد، صفهای طولانی جلو سینماها ردیف میشوند و پیش فروشهای اکران فیلمها گاهی در عرض چند ساعت بسته میشود. رسانهها پرمیشود از خبرهای فیلمهای جدید. گاهی تعریف و تمجید از یک فیلم میشود نقل محافل خبری و گاهی آوازه منفی یک فیلم همه جا میپیچد.
حالا دوسال است که استان قم هم هرچند نه به اندازه پایتخت اما از این گرما بینصیب نبوده است و بخشی از فیلمهای جشنواره را به خود میبیند. سینماهای تربیت و ونوس امسال میزبان فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنوارهاند، اتفاقی که البته با استقبال خوب قمیها هم همراه بوده است.
پیش فروش بلیط های برخی از فیلمهای سینمای ونوس در همان ساعات اولیه تکمیل شد و سینما تربیت هم روزهای شلوغی را میگذراند. آشفتگی، خون خدا، ۲۳ نفر، تیغ و ترمه، قسم و رد خون برنامه اکران سینما ونوس در دو روز ابتدایی جشنواره بود و در سینما تربیت هم فیلمهای پالتو شتری، معکوس، خون خدا، جمشیدیه، قسم و درخونگاه پخش شد.
استقبال مردمی و صندلیهای پرشده در روزهای ابتدایی جشنواره نشان میدهد که ۲۳ نفر، رد خون و قسم بیش از سایر فیلمها مورد توجه بوده است و اما آشفتگی و تیغ و ترمه با وجود نام پرآوازه کارگردانهایشان فریدون جیرانی و کیومرث پوراحمد چندان رضایت مردم را به همراه نداشتند.
یک «آشفتگی» به تمام معنا
نقدهای و اعلام رضایت و نارضایتی مردم بعد از تماشای فیلم در راهروهای سینما فرصت خوبی است برای درک اینکه فیلمها چه چیزی در چنته داشتهاند.
حسین عبدی از جمله هنرمندان قمی که خود سابقه نگارش فیلمنامه چند فیلم کوتاه را در کارنامه دارد، از این که قرار نیست تا انتهای جشنواره بار دیگر فیلم آشفتگی فریدون جیرانی را ببیند ابراز خوشحالی کرده و به خبرنگار مهر میگوید: تنها نقطه مثبت فیلم را میتوان قابهای جذابش دانست به طوری که اگر مخاطب مقداری عکاسی بداند احتمالاً قابهای فیلم را دوست خواهد داشت.
به گفته وی فیلمساز بعد از تجربه فیلم خفگی میداند اینگونه فیلمها را چطور بسازد و آشفتگی به شدت تکرار فیلم قبلی جیرانی یعنی خفگی است و البته از بعضی جهات ضعیفتر؛ یعنی اگر خفگی را تا حدودی دوست نداشتید، احتمالاً این فیلم را اصلاً دوست نخواهید داشت چرا که با یک فیلم کشدار بیمایه طرفید به طوری که فیلمساز میتوانست حرفش را در یک فیلم نیمه بلند جمع کند.
یک جهان غیرقابل باور
آشفتگی یک فیلم بی جهان است، این فیلم معلق است و هیچ جا نیست، این را عبدی گفته و میافزاید: آشفتگی از لحاظ قصه و فیلمنامه هم به حد غیر قابل توصیفی کم رمق، سطحی و غیر جذاب است و این موضوع ناشی از این میشود که سینمای ما را بی دردی کشته است، وقتی کارگردانی حرفی برای گفتن و دردی برا بازگو کردن نداشته باشد و مشکلی نبیند، لاجرم مجبور به روایت قصههای بیمایه و سطحی میشود.
نکته مثبت فیلم آشفتگی نگاه نقاشانه کارگردان و نماهای تر و تمیزی است که اگر راویتگر یک داستان معمولی هم باشد چشم از دیدنان خسته نمیشود
عبدی اما در این نوع نگاه به فیلم آشفتگی تنها نیست، جابر نوری از دیگر هنرمندان استان قم که سابقه کارگردانی چند فیلم کوتاه از جمله «لحظه آخر» از متنخبهای جشنواره فیلم کوتاه رضوی را در کارنامه دارد نیز معتقد است: نکته مثبت فیلم نگاه نقاشانه کارگردان و نماهای تر و تمیزی است که اگر راویتگر یک داستان معمولی هم باشد چشم از دیدنان خسته نمیشود.
به گفته وی اگر بخواهیم چند علت برای کسالت بار بودن آشفتگی ذکر کنیم مطمئناً سناریو ضعیف آشفتگی در بین تمام علتها خودنمایی میکند، داستانی که در قالب یک جهان غیر قابل باورِ ساخته ذهن کارگردان اثر اتفاق میافتد. اگر بخواهیم دنبال علت دیگری برای خسته کننده بودن آخرین ساخته فریدون جیرانی بگردیم میتوان به بازی دور از انتظار دو شخصیت اصلی فیلم که نامشان میتواند مخاطبانشان را به سالنهای سینما بکشاند اشاره کرد که البته اصولاً انتخاب چنین نقشهایی برای طرفداران بهرام رادان و مهناز افشار راضی کننده نخواهد بود.
نوری معتقد است اگر خوشبینانه بخواهیم شانس نامزدی برای آشفتگی جیرانی قائل باشیم باید منتظر اعلام نامزدهای تصویر برای مسعود سلامی و طراحی صحنه برای کامیاب امین عشایری باشیم.
۲۳ نفر؛ یک روایت قصه گونه
«۲۳ نفر» از دیگر فیلمهایی است که در دو روز ابتدایی جشنواره در قم اکران شده و برخلاف آشفتگی با واکنشهای خوبی پس از نمایش فیلم در سالن سینما همراه بود، عبدی در رابطه با تجربه تماشای ساخته مهدی جعفری میگوید ۲۳ نفر یک فیلم بی آلایش، بی بوق و کرنا، بی سروصدا، آروم و سر به زیر است که به سادگی قصه میگوید. پرطمطراق و و دهن پر کن نیست اما قصه، آدمها و حرفهایی داره که اولاً شما را بعد از تماشای فیلم به فکر میاندازد و حتی مخاطب دوست دارد دوباره فیلم را ببیند و هیچ فیلمسازی چیزی جز این دو مورد نمیخواهد.
به اعتقاد این فیلمنامه نویس ۲۳ نفر، از فیلمنامه و متن قوی برخورداراست که میتواند جایگزین کارگردانی خیره کننده شود، کارگردان سابقه چندانی ندارد و درنتیجه رانتی هم ندارد و نمیتواند فیلمی به پرسروصدایی به وقت شام بسازد اما همه اینها باعث نشده که ما با فیلم بیخاصیت یا کم هنر و سطحی مواجه باشیم.
عبدی با بیان اینکه ۲۳ نفر تنش به معنای واقعی نفس حبس کننده ندارد، ولی هیچ جای فیلم مخاطب خسته نمیشود، افزود: فرم و محتوا کاملاً همخوان، به اندازه و متناسباند. نقطه ضعف فیلم هم این است که دیالوگهای بامزه باعث میشود وقتهایی که فیلم میخواهد حرف جدی بزند هم در عین اینکه شرایط از حیث اتمسفر و فضای کلی سکانس را آماده میکند اما ذهن مخاطب هنوز درگیر دیالوگ با مزه و خندهدار قبلی است.
نمایش تمام عیار یک رمان
نوری هم به همین طنز فیلم اشاره کرده و میگوید: نوع طنز عجین شده به درام فیلم که در یک سوم ابتدایی فیلم مخاطب را از جا میکند و موقعیتی که کاراکترها با آن مواجه میشوند ما را به یاد نمونههای مشابه و قویترش مثل اخراجیهای ۱ میاندازد، ولی قرار نیست ما اخراجیها ببینیم، داستان ۲۳ نفر بخاطر نوع ویژگیهای شخصیتهایش قبل از وقوع حادثه اول فیلم که برای مخاطب نشان داده میشود، فاصله زیادی با شخصیتهای اخراجیها دارد.
فیل ۲۳ نفر از معدود فیلمهایی است که بر اساس یک داستان واقعی و در ژانر دفاع مقدس ساخته شده است
به گفته این فیلمساز جوان، مهدی جعفری برای تصویری کردن چنین داستانی به بخاطر پیشینه موجود و قوی داستانی فیلم در قالب رمان دستش باز بود و برای یک فیلم نامه سینمایی شاید کار چندان سختی به لحاظ جمع آوری اطلاعات نداشته است، ولی به همان اندازه که ما داستانهای زیادی از سرگذشت این ۲۳ نفر شنیدهایم و لذت بردهایم توقعات از سینمایی این داستان جذاب هم کار را برای کارگردان اثر سخت میکند.
به اعتقاد نوری شاید حال خوب بعد تماشای فیلم، این اجازه را به مخاطب ندهد که نقد بیرحمانه ای نسبت به فیلم داشته باشد و این خود میتواند نقطه قوت یک درام تاریخی باشد، ۲۳ نفر از معدود فیلمهایی است که بر اساس یک داستان واقعی و در ژانر دفاع مقدس ساخته شده است و تصویر بهتری نسبت به تمام شنیدههای ما از یک داستان واقعی به مخاطب ارائه میدهد و شاید نقطه ضعف عمدهای که بشود در مورد آن صحبت کرد دوربین فیلم با نماهایی معمولی با فلو فکوس های اذیت کننده است.
نقدهای کارشناسانه و فنی که از زبان فعالان عرصه فیلم شنیده میشود به وجه ساده تر و با زبانی غیرتخصصی از زبان مردم عادی مخاطب فیلمهای جشنواره هم بیرون میآید. انتقادها و جملاتی ناامیدکننده و چهرههای درهم بعد از فیلمهایی که در جذب مخاطب ناتوان بودهاند در مقایسه با لبخندها، گفتگوهای پرهیجان و اعلام رضایت از فیلمهای خوب، معیار قضاوت خوبی است برای اینکه این روزها بدانیم که هر فیلم چقدر توانسته است در رسالت خود موفق باشد و مخاطب را برای ساعاتی بدون اینکه به ساعتش نگاه کند، سرگرم کرده و در این عین حال چیزی هم برای ارائه داشته باشد.
نظر شما