پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

علی نصیری در گفتگو با مهر:

«حکم میرنوروزی» در شعر حافظ اشاره به گذر سریع دنیا دارد

«حکم میرنوروزی» در شعر حافظ اشاره به گذر سریع دنیا دارد

رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد گفت: حکم میرنوروزی در مصرع ‏«که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی»، اشاره به گذر سریع دنیا دارد که خوشی های آن چون برق و باد از برابر چشمان ما می‌گذرد.

حجت الاسلام والمسلمین علی نصیری رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در گفتگو با خبرنگار مهر به این سوال که مراد حافظ از حکم پنج روزه میر نوروزی در شعر «سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی / ‏که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی» پاسخ داد که در ادامه می‌خوانید؛

در میان غزلیات نغز حافظ غزل ذیل درباره بهار بسیار درس‌آموز است. بخشی از غزل چنین است:

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن

که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی

که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

دو مصرع از این غزل فوق العاده است:

که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

باری، بسیاری از سودها و سوداهای ما جز خبط و خطا و خسر و خسارت چیزی به همراه نمی‌آورد. بهار وقت خوبی است برای آن که دریابیم که کدام سودا ماندگار و حقیقتاً به کار و بار ما شایسته و بایسته است.

که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

حکم میرنوروزی اشاره به گذار سریع دنیا دارد که خوشی های آن چون برق و باد از برابر چشمان ما می‌گذرد. برای آن که کارکرد دقیق معنای این مصرع روش شود به مطالب ذیل توجه فرمائید:

علامه قزوینی راجع به «میر نوروزی» چنین آورده است: میر نوروزی: این تعبیر در یکی از غزل‌های معروف حافظ‌آمده‌که مطلع‌آن با چند بیت‌اول‌آن‌از قرار ذیل است‌:

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

ازین باد ار مدد خواهی‌چراغ دل‌برافروزی …

الی آخرالابیات‌، کلمه «‌میر نوروزی «چنانکه ملاحظه می‌شود در آخر بیت چهارم استعمال شده است و در این کلمه در اینجا ایهام است ما بین معنی قریب آن یعنی بهار و سلطان بهار و شوکت و صولت بهار، و بین معنی بعید آن که مراد شاعر به طبق تعریف «‌ایهام «همیشه همان لست لاغیر و این معنی بعید این تعبیر عبارت بوده از پادشاهی یا امیری یا حاکمی موقتی که سابق در ایران رسم بوده در ایام عید نوروز محض تفریح عمومی و خنده و مضحکه او را بر تخت می‌نشانیده‌اند و پس از انقضای ایام جشن‌، سلطنت او نیز به پایان می‌رسیده‌.

گویا پادشاه حقیقی وقت محض متابعت سنت عمومی در آن چند روزه خود را برحسب ظاهر از سلطنت خلع می کرده و نام پادشاهی را با جمیع ظاهری آن از فرمانروایی مطلق و اطاعت عموم عمال دولت از کشوری و لشکری از اوامر و نواهی او به یکی از ادانی الناس واگذار می نموده و این شخص مسخره در آن چند روزه به نوع سلطنت دروغی صوری محض که واضح است جز تفریح و سخریه و خنده و بازی هیچ منظور دیگری از آن در بین نبوده انجام می‌داده و احکامی صادر می‌نموده و عزل و نصب و توقیف و حبس و جریمه و مصادره می‌کرده و پس‌از چند روزی سلطنت صوری کوتاه او به پایان می‌رسیده و امور باز به مجاری عادی خود جریان می‌یافته است‌، و به این مناسبات تعبیر «پادشاه نوروزی «یا «‌میر نوروزی «کنایه شده بوده است از یادشاهی که مدت سلطنت او بسیار کوتاه و فرمانروایی او بسیار متزلزل و بی‌دوام و بی‌اساس باشد.

در کتاب تاریخ جهانگشای جوینی جلد اول صفحه ٩٨ - ٩٧ در اوایل فصل راجع به فتح خوارزم به دست لشکر مغول گوید: «‌و در آن وقت (‌یعنی اندکی قبل از حمله مغول‌) خوارزم از سلاطین خالی بود از اعیان لشکر خمار نام ترکی بود از اقربای ترکان خاتون (‌مادر سلطان محمد خوارزم‌شاه‌) آنجا بوده است‌… چون در آن سواد اعظم و مجمع بنی آدم هیچ سرور معین نبوده که در نزول حادثات امور و کفایت مصالح و مهمات جمهور با او مراجعت نمایند و به واسطه‌ی او با ستیز روزگار ممانعت کنند به حکم نسبت قرابت خمار را به اتفاق به اسم سلطنت موسوم کردند و پادشاه نوروزی ازو برساختند و ایشان غافل از آنچ در جهان چه فتنه و اشوب است و خاص و عام خلایق از دست زمانه در چه لگدکوب الخ انتهی‌.

... و این رسم پادشاه نوروزی که چنانکه گفتیم سابق در ایران معمول بوده تا همین اواخر (‌و شاید هنوز هم) در بعضی نواحی ایران آثاری از آن باقی بوده است، یکی از دوستان موثق نگارنده از اطبای مشهور که سابق در خراسان مقیم بوده اند در جواب استفسار من از ایشان در این موضوع مکتوب ذیل را به اینجانب مرقوم داشته‌اند که عیناً درج می‌شود:

«‌در بهار ١٣٠٢ هجری‌شمسی برای معالجه بیماری به بجنورد رفته بودم‌، از اول فروردین تا چهاردهم فروردین در آنجا بودم‌، در دهم فروردین دیدم جماعث کثیری سواره و پیاده می‌گذرند که یکی از آنها با لباس‌های فاخر بر اسب رشیدی نشسته چتری بر سر افراشته بود، جماعتی هم سواره در جلو و عقب او روان بودند، یک دسته هم پیاده به عنوان شاطر و فراش که بعضی چوبی در دست داشتند در رکاب او یعنی پیشاپیش و در جنبین و در عقب او روان بودند، چند نفر هم‌چوب‌های بلند در دست داشتند که بر سر هر چوبی سر حیوانی از قبیل سر گاو یا گوسفند بود یعنی‌استخوان جمجمه حیوانی و این رمز از آن بود که امیر از جنگی فاتحانه برگشته و سرهای دشمنان را با خود می‌آورد، دنبال این جماعت انبوه کثیری از مردم‌متفرقه‌ی بزرگ و خرد روان بودند و هیاهوی بسیار داشتند.

تحقیق کردم گفتند که در نوروز یک نفر امیر می‌شود که تا سیزده عید امیر و حکمفرمای شهر است به اعیان و اعزه شهر حواله نقد و جنس می‌دهد که همه کم یا زیاد تقدیم می‌کنند به این طریق که مثلاً حکمی می‌نویسد برای فلان متعین که شما باید صد تومان تسلیم صندوق خانه کنید، البته مفهوم این است که صد تومان باید بدهید، البته این صد تومان را کم و زیاد می‌کردند ولی در هر حال چیزی گرفته می‌شد. غالب اعیان به رغبت و رضا چیزی می‌دادند زیرا جزو عادات عید نوروز به فال نیک می‌گرفتند. از جمله به ایلخانی هم‌مبلغی حواله می‌دادند که می‌پرداخت‌، بعد از تمام شدن سیزده عید، دوره امارت او به سر می‌آید و گویا در یک خانواده این شغل ارثی بود».

کد خبر 4575264

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha