۲۱ اسفند ۱۳۸۵، ۸:۳۸

فیلمی برای یکبار دیدن؛ نگاهی به "اخراجی‌ها" به کارگردانی مسعود ده‌نمکی

فیلمی برای یکبار دیدن؛ نگاهی به "اخراجی‌ها" به کارگردانی مسعود ده‌نمکی

مسعود ده‌نمکی پس از تجربه ساخت دو مستند "فقر و فحشا" و "کدام استقلال، کدام پیروزی؟" که لحن و نگاهی تند داشت، با تعدیل این وجوه سراغ ساخت اولین فیلم سینمایی خود رفت، آن هم با موضوع تابوشده دفاع مقدس و مردانش.

به گزارش خبرنگار مهر، ده نمکی با تکیه بر فرمول آشنا و مطمئنی که در سینمای ایران جواب خوبی گرفته، شروع به ساخت اولین فیلم بلند خود کرد. در فیلم های "لیلی با من است" و "مارمولک" کمال تبریزی، رفتن سراغ مضامین تابوشده به مدد حضور یک فیلمساز مورد اعتماد که قابلیت های هنری خود را هم ثابت کرده، امکانپذیر شد. شوخی با مردان دفاع مقدس در "لیلی ..." و قشر روحانی در "مارمولک" با گذر از چنین فیلتری مجوز ساخت، نمایش و اکران گرفت.

ده نمکی با اثبات نگاه معتمد خود در دو مستندی که موضوعات روز اجتماع بودند، قابلیت اولیه را پیدا کرد تا قدم به داخل گود بگذارد. به همین دلیل از مرحله نگارش فیلمنامه از حضور مشاوران حرفه ای استفاده کرد که سابقه تجربه های خاص داشتند. یکی از این افراد هم پیمان قاسم خانی، فیلمنامه نویس "مارمولک"، بود که به نوعی می توان نقاط قوت و تأثیرگذاری فیلم را مدیون حضور او دانست.

به گفته دیگر می توان تم اصلی این دو فیلم یعنی پرداختن به خطوط قرمز و تابوهای جامعه کنونی در قالبی کمدی را به گونه ای در امتداد هم قرار داد. هر دو قصه شخصیت محوری دارند که با قرار گرفتن در موقعیتی متضاد با ویژگی هایش، به تغییر و تحول می رسد و البته قالب کمدی به کمک تصویری کردن این مسیر در هر دو فیلم می آید.

وقتی به نکات و پرداخت های جزئی تر دو فیلم دقت می کنیم بیشتر این نکته پررنگ می شود که طراحی مسیر، شوخی ها و حتی تغییر و تحول بطئی و گل درشت هر دو شخصیت از یک ذهن واحد منشأ گرفته است. اصل کمدی در این دو فیلم بر مبنای تضادی قرار می گیرد که فرد با موقعیت تازه پیدا می کند و بخش میانی قصه بر همین تضادها استوار است. تضاد مناسبات و رفتارها تا نوع حرف زدن و تکیه کلام ها و حتی باورها.

"اخراجی ها" علاوه بر تم ذکرشده یک مفهوم زیرساختی مهم را هم یدک می کشد که در دو اثر قبلی حضور نداشت. رسیدن از یک معشوق مادی به عشقی معنوی که تحول نهایی را واجد ابعادی خاص می کند. طبعاً در امتداد هم قرار دادن این دو تم و پیوند آنها می توانست منجر به اثری کامل و همه جانبه تر شود. اما چگونه است که "اخراجی ها" بیش از هر چیز یک اثر مفرح با نیم نگاهی به واقعیت های جدید از دفاع مقدس تلقی می شود بیش از آنکه بتوان رد پای تغییر و تحول چندجانبه را در آن برجسته نمود؟

در اولین گام "اخراجی ها" به جای محور قرار دادن یک شخصیت به عنوان قهرمان اصلی، یک قشر با خصوصیات تیپیک را محور قصه قرار می دهد. با این انتخاب دست فیلمساز برای پرداختن به وجوه مختلف این قشر به قدر کافی باز بوده تا بتواند به تیپ های آشنای گنده لات محل، نوچه ها، جیب بر، معتاد و ... بپردازد و زمینه اصلی را بر همراهی آنها قرار دهد. همراهی که منجر به تغییر و تحول یک قشر می شود نه فرد.

مجید سوزوکی کاراکتری است که در این قشر محوریت پیدا می کند و می توانست به عنوان نماینده و قهرمان یکه قصه معرفی شود. ولی از آنجا که فیلمساز پتانسیل یک کاراکتر را برای پیشبرد فیلم کافی ندانسته، با پررنگ کردن کاراکترهای فرعی به نوعی تکیه خود را بر بازخورد گسترده این تضادها قرار می دهد. بخصوص که کاراکتر مجید سوزوکی قابلیت های کمدی کمرنگتری دارد و با تکیه بر خشونتی ذاتی حرکت می کند. در حالی که کاراکترهای پیرامون او وجوه کمدی و طنز را برجسته می کنند.

به این ترتیب اصل بر همراهی این جمع به گونه ای قرار می گیرد که کمترین زمان ممکن برای چیدمان این همراهی و رفتن به جبهه صرف می شود. کافی است به سکانس های ابتدایی معرفی مجید و ایجاد انگیزه در او برای رفتن به جبهه دقت کنیم. مجید به عنوان گنده لات متعصب محل معرفی می شود که بر اثر درگیر شدن با کسانی که برای دختر مورد علاقه اش مزاحمت ایجاد کرده اند به زندان می افتد و حبس را بدل می کند به سفر حج. وقتی هم که دروغش در محل درمی آید و همه از جمله پدر نرگس واقعیت را می فهمند، برای رقابت با خواستگار دیگر نرگس، عازم جبهه می شود.

سکانس تصمیم آنی او برای رفتن به جبهه دقیقاً پرداخت آنی بودن را در خود دارد. در حالی که با جمع رفقایش در قهوه خانه نشسته و با دیدن تصاویری مستند از جبهه و جنگ از تلویزیون، تصمیم می گیرد برای گرفتن پاسخ مثبت پدر نرگس و راضی کردن برادر او به جبهه برود و باعث تعجب رفقایش می شود. در چنین موقعیتی همراهی رفقا و نوچه ها و پیوستن افرادی مانند جیب بر، معتاد و ... به گونه ای سهل الوصول طراحی شده که هر چه زودتر همراهی آنها عملی شود.

در این بخش به علت موارد مشابهی که در فیلم های دیگر وجود دارد گریزی از اشاره کردن به این موارد و نمونه ها نیست. مثلاً کافی است شخصیت نوچه مجید (علیرضا اسیوند) را که در ادامه دچار تحول شده و از خالکوبی که بر دست دارد دچار شرمندگی می شود با شخصیت ممد ساکت فیلم "مزرعه پدری" رسول ملاقلی پور مقایسه کنیم. شخصیت ماندگاری که با تأسی به لقب خود کوچکترین دیالوگی ندارد، ولی وقتی تلاش خاموش او را برای از بین بردن خالکوبی روی دستش دنبال می کنیم و نهایتاً آرزوی ناگفته ای که با قطع شدن دستش عملی می شود ... این عمق و تقاوت نمود پیدا می کند. همه منولوگ های اسیوند و شرمندگی مستقیم او که هنگام وضو گرفتن به آن اعتراف می کند یک طرف و سکوت ممد ساکت و عمق نگاه بدون کلام او طرف دیگر ...

حضور هر دو شخصیت به نوعی ورود به حیطه های تجربه نشده و به نوعی خطوط قرمزی است که می تواند چهره تطهیرشده رزمندگان را خدشه دار کند، اما نوع حضور شخصیت ممد ساکت است که می تواند نگاه مخاطب را از سطح و حضور فیزیکی کاراکتر به لایه های زیرین دفاع منحصر به فرد کشورمان ببرد و کاراکتر فیلم "اخراجی ها" را در حد یک تیپ که فقط از تضادش با موقعیت چیده شده استفاده لحظه ای می شود، پائین آورد.

وقتی به موقعیت چیده شده میانی دقت می کنیم که بر محور تضاد در وجوه مختلف حرکت می کند، شباهت اشاره شده با فیلم "مارمولک" پررنگتر می شود. کافی است سکانس هایی مانند نماز خواندن رضا مارمولک در لباس روحانی را در مقابل سکانس نماز خواندن نوچه مجید (اکبر عبدی) در مسجد محل قرار دهیم. رد و بدل شدن اصطلاحاتی که در هر دو قشر نهادینه شده و رویارویی آنها کمدی را می سازد و نمونه اصیل آن در "مارمولک" به شکلی تأثیرگذار آمده، ارجاعات "اخراجی ها" را بدل به شوخی هایی نخ نما می کند.

تکرار بر مسیر چنین شوخی هایی که ویژگی بکر بودن را هم ندارد به قدری همه چیز را تحت تأثیر قرار داده که مثلاً در کاراکترهای فرعی که در جبهه هم طراحی شده اند، شاهد تکرار شوخی با همین تضادها هستیم. جایی که یکی از افراد اخراجی با هم محله ای و دوست سابقش (سیروس کهوری نژاد) در جبهه برخورد می کند و این موضوع که اصطلاحات و عناوین جدید جایگزین القاب قدیمی شده پررنگ می شود.

"اخراجی ها" نیاز به پرداختی ظریف و هوشمندانه دارد که ورای سطح و رویه کاراکترها و اتفاقات حرکت کند و کمی به آنها عمق ببخشد. همان چیزی که تنها با تصویر کردن تأثیرپذیری رقیب مجید سوزوکی از گروه اخراجی ها و نشانه های کوچکی مشابه آن امکانپذیر نمی شود. فیلم نیازمند پرداخت و طراحی هایی همچون سکانس حرکت مجید بر میدان مین است که قرینه ترخیص او از زندان در ابتدای فیلم قرار می گیرد و تغییر موقعیت و جایگاه او را برجسته می کند.

"اخراجی ها" با وجود تم و زیرلایه محکمی که دارد به علت نگاه یکسویه به بخش میانی قصه بدل به فیلمی زمان دار می شود که در دیدار مکرر چیز چندان دندانگیری برای عرضه به مخاطب ندارد. یعنی همان ویژگی که فیلم های بزرگ را ماندگار می کند. "اخراجی‌ها" فیلمی است برای یکبار دیدن.

کد خبر 459982

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha