به گزارش خبرنگار مهر، همایش «نظریه علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش» پنج شنبه پنجم اردیبهشت ماه با پیام حضرت آیت الله جوادیآملی در قم برگزار شد.
آیت الله جوادیآملی در پیام خود به این همایش علمی بیان کرد: فلسفه الهی ثابت میکند هر علمی که موضوعش فعل خدا باشد دینی است، علمی که موضوعش عین خارج است به تعبیر قرآن کریم دین است و دینی است، زیرا هر چه در خارج هست آیت حق است. آیت بودن برای تمام موجودات ذاتی هویت است نه ذاتی ماهیت.
وی در بخش دیگری از پیام خود اختلافات علمی را رحمت توصیف و تصریح کرد: اختلاف علمی، رحمت است برای اینکه معنای اختلاف این است که خلأ یکی را دیگری پُر میکند. اینکه در قرآن فرمود: «وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً» این تفسیر میکند اختلاف لیل و نهار یعنی شب جانشین روز است و روز جانشین شب است، اختلافنظرهای علمی از سنخ خِلفه بودن، خلیفه بودن و کمبود یکی را دیگری تأمین کردن است.
متن کامل پیام حضرت آیت الله جوادی آملی به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء علیهما آلاف التحیة و الثناء بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّیء الی الله
مقدم شما فرهیختگان را گرامی میداریم هدف والایی که شما را در اینجا دور هم جمع کرده است مغتنم میشماریم و امیدواریم همه اصحاب بنان و بیان که با قلم و بیانشان درباره علم دینی، علم اسلامی، علوم انسانی اسلامی و سایر بخشهای علمی قدم زدند و قلم زدند بیان کردند مقبول ذات اقدس الهی باشد!
مستحضرید که میدان دین، «مَهیعه» است یکی از دعاهایی که در ماه پربرکت شعبان هنگام زوال خوانده میشود همان صلواتهای مخصوص امام سجاد (سلام الله علیه) است که امام سجاد (سلام الله علیه) وجود مبارک پیغمبر را به عنوان «مَهیعه» برای جوامع بشری معرفی کرده است و از خدا خواستیم و میخواهیم که آن حضرت را برای ما «مَهیعه» قرار بدهد. وجود مبارک پیامبر، جامع بین قرآن و عترت است؛ یعنی مکتب و اگر ما در این نیایش از خدا خواستیم که او را برای ما «مَهیعه» قرار بدهد؛ یعنی یک میدان باز که هر نظری میتواند آنجا خود را عرضه کند تا که قبول افتد و که مورد پسند الهی باشد.
«مَهیعه» آن میدان بازی است که از هر جهت راه باز باشد؛ یک وقت است یک دشت وسیعی است که به کوه میرسد یا به دریا میرسد یا به درّه میرسد این «مَهیعه» نیست، «مَهیعه» آن دشت وسیع و بازی است که از هر جهت مسافر بخواهد وارد آن سرزمین بشود راه باز باشد. قبلاً که مسافران برای مکه مشرّف میشدند با کشتی وارد جدّه میشدند، از جدّه به «مَهیعه» میرسیدند؛ این «مَهیعه»، میقات بود برای همه بعد از اینکه بخش وسیعی از این «مَهیعه» را سیل بُرد و به تعبیر آنها اجحاف کرد شده «جُحفه» که «جُحفه» فعلاً جز میقاتهای ماست که از جدّه وارد «جُحفه» میشوند و آنجا احرام میبندند قبلاً «مَهیعه» بود؛ یعنی آنقدر این زمین باز بود که هر کاروانی از هر سَمتی از شمال، جنوب، شرق، غرب، بین این جهات میآمد راه باز بود و هیچ گوشهای بسته نبود.
امام سجاد (ع) به ما آموخت که در این ماه پربرکت شعبان از ذات اقدس الهی بخواهیم این مکتب را، این دین را، این وحی و نبوّت را برای ما «مَهیعه» قرار بدهد یعنی همه را تحمل کنیم، اظهارنظر کنیم، راه باز باشد، همگان اظهارنظر کنند، بالاخره آنچه حق است خودش را نشان میدهد «وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیکَ مَهیعاً »[۱] پیامبر را برای ما «مَهیعه» قرار بده!
الآن این همایش گرانقدر علمی شما نموداری از آن «مَهیعه» است که هر کسی نظر خاصّ خود را درباره علم دینی، علم اسلامی، علم انسانی اسلامی و مانند آن مطرح میکند؛ ولی عقلانیت وحیانی دو پیام دارد: یکی از نظر عقل و فلسفه الهی ثابت میکند هر علمی که موضوعش فعل خدا باشد دینی است، بنابراین فلسفهٴ الهی براساس عقلانیتی که دارد هر علمی که موضوعش فعل خدا باشد، چون فعل آیت الهی است، این علم دینی است و از نظر تفسیر قرآن کریم که عقلانیت وحیانی یک منظرش به تفسیر برمیگردد، قرآن کریم هر موجود خارجی را، نه هر فعل انسان، با علمی که موضوعش فعل انسان باشد بحث جدایی باشد ممکن است دینی باشد ممکن است غیر دینی، اما علمی که موضوعش عین خارج است.
به تعبیر قرآن کریم دین است و دینی است، زیرا هر چه در خارج هست آیت حق است؛ این آیت بودن نظیر علامت بودنهای اعتباری مثل پرچم که علامت یک کشور است نیست، از این سنخ نیست. اگر گفتند زمین، آیت است آسمان، آیت است، ستارهها آیتاند از این قبیل نیست که بگوییم پرچم فلان کشور، آیت و علامت استقلال فلان مملکت است، این یک قضیه؛ اگر گفته میشود زمین آیت است، از این سنخ نیست که بگوییم آب گرم است یا آب سرد است که محمول عرض قریب باشد برای موضوع، این دو؛ از سنخ دو دو تا چهارتا یا چهار زوج است از این سنخ نیست که محمول، عرض ذاتی موضوع باشد این سه؛ از سنخ «الانسان ناطقٌ» نیست که محمول، ذاتی باب ماهیت برای او باشد از آن سنخ نیست، بلکه از سنخ «الوجود موجودٌ» است که ذاتی هویت است نه ذاتی ماهیت.
آیت بودن برای تمام موجودات ذاتی هویت است نه ذاتی ماهیت؛ لذا ذات اقدس الهی وقتی که درباره عدهای سخن میگوید: ﴿أَفَلاَ ینظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیفَ خُلِقَتْ٭وَإِلَی السَّماءِ کَیفَ رُفِعَتْ٭وَإِلَی الْجِبَالِ کَیفَ نُصِبَتْ٭وَإِلَی الأرْضِ کَیفَ سُطِحَت ْ﴾[۲] در بحثهای دیگر که جمعبندی میکند میگوید اینها وقتی آسمان و زمین و موجودات زنده و غیرزنده را میبینند اینها وقتی از این آینه، صاحب این آینه و آینهساز را نمیبینند آن وقت گرفتار چند رذیلتاند ﴿صُمٌّ بُکْمٌ عُمْی فَهُمْ لاَ یعْقِلُونَ ﴾،[۳] ﴿فَهُمْ لاَیرْجِعُونَ ﴾[۴] ممکن نیست کسی آیه را ببیند و ذوالآیه را نبیند.
بنابراین حضور شما بزرگواران و فرهیختگان و نخبگان را در این «مَهیعه» دینی، «مَهیعه» علمی، «مَهیعه» نظریهپردازی را مغتنم میشماریم، هر قدم و بنان و بیانی که برداشتید انشاءالله مأجور حقتعالی باشید! این اختلاف هم اختلاف رحمت است برای اینکه معنای اختلاف این است که خلأ یکی را دیگری پُر میکند. اینکه در قرآن فرمود: ﴿وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً﴾ این تفسیر میکند اختلاف لیل و نهار را، در یک بخشی از آیات دارد اختلاف لیل و نهار آیه است، در بخش دیگر این اختلاف را تفسیر میکند؛ یعنی شب جانشین روز است و روز جانشین شب است، کاری که شب نشد در روز انجام میگیرد، کاری که روز انجام نشد در شب انجام میگیرد، کارها توزیعشده است ﴿هُوَ اَلَّذِی جَعَلَ اَللَّیلَ وَ اَلنَّهٰارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرٰادَ أَنْ یذَّکَّرَ أَوْ أَرٰادَ شُکُوراً ﴾،[۵] اختلافنظرها از سنخ خِلفه بودن، خلیفه بودن و کمبود یکی را دیگری تأمین کردن است.
امیدواریم ذات اقدس الهی به همه شما خیر دنیا و آخرت عطا کند! از بنیانگزاران این همایش و کنگره و این نشست علمی حقشناسی میکنیم، از همه بزرگوارانی که قلم زدند، بیان کردند، استدلال کردند، چیزی نوشتند، حقشناسی میکنیم و قدر همه شما را به برکت همین «مَهیعه» دینی امیدواریم ذات اقدس الهی در دنیا و آخرت بیفزاید و پاداش دنیا و آخرت مرحمت کند و نظام ما را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر آسیب و گزندی محافظت بکند!
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
پی نوشتها:
[۱]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ۲، ص ۸۲۹.
[۲]. سوره غاشیة، آیات ۱۷ الی ۲۰.
[۳]. سوره بقره، آیه ۱۷۱.
[۴]. سوره بقره، آیه ۱۸.
[۵]. سوره فرقان، آیه ۶۲.
نظر شما