از پیشینه تاریخی نوروز و آیین های آن اطلاعات مستند و دقیقی در دست نیست. نوروز و جشن نوروزی یک آئین کهن و همگانی و مربوط به نو شدن و جوان شدن طبیعت است. در اقوام مختلف جهان و بومیان ایران، پیش از آمدن آریاییها به ایران، نوروز از مهمترین اعیاد بوده است. «مهرداد بهار» نوروز را یک جشن همگانی در فرهنگ ایران و بین النهرین و آیین نوروزی را یک سنت کهن و احتمالاً رایج از هزاره سوم پیش از میلاد و در منطقه می داند و می نویسد : این آیین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بین النهرین به آن سرزمین رفته، یا همزمان در سراسر منطقه وجود داشته است.
نوروز در فرهنگهای منطقه در اقوام سامی نیز از کهن ترین زمانها شناخته شده بود. در اوستا به نوروز اشاره ای نشده است و مهرداد بهار اشاره نکردن به نوروز را در اوستا به علت زردشتی نبودن این جشن و مرسوم نبودن چنین آیینی در شرق ایران احتمال داده است. در نوشته های پهلوی و مانوی از نوروز، جشن اول سال نو بسیار گفته شده است. در تخت جمشید نیز که یک مرکز آیینی ـ دینی بوده، مراسم نوروز برگزار می شده است.
بیشتر روایات اسطوره ای - افسانه ای ایران دوره پیشدادی را زمان پیدایی نوروز ، و «جمشید»، چهارمین پادشاه پیشدادی را بنیانگذار نوروز و آیین نوروزی به شمار آورده اند. بنا بر پژوهشهایی که روی آثار سنگ نگاره ها و کتیبه های مانده از دوره هخامنشیان انجام شده، مردم آن زمان به درستی با نوروز آشنا بوده اند و نوروز را به عنوان آیینی کهن به هنگام گردش سال جشن می گرفته اند. پادشاهان هخامنشی از تخت جمشید که محلی مقدس و مخصوص نیایش بود، به هنگام نوروز برای برگزاری آیینهای ویژه نوروزی و استقبال از نمایندگان اقوام و مردم مختلف استفاده می کردند.هر سال، نمایندگان اقوام مختلف مادی، عیلامی، بابلی، خوزی، آشوری، هندی، تونسی و آفریقایی با پوشاک قومی - ملی خود ، در تخت جمشید گرد می آمدند و نوروز و نو شدگی سال را در کاخ آپادانا، در برابر شاه جشن می گرفتند و هدیه های خود را به پادشاه ایران اهدا می کردند.
در دوران اشکانیان (250 پ م تا 226م) و ساسانیان (226 تا 652 م) مردم نوروز را بنا بر سنتهای فرهنگی رایج در فرهنگ مردم ایران در آغاز سال نو جشن می گرفتند. نوروز و جشن نوروزی در میان ایرانیان، چنان اهمیت داشت که برخی از جشنهای مهم را به شمار روزهایی که تا نوروز فاصله داشت، می خواندند. ایرانیان مسلمان ، نوروز را هم چون نیاکان خود جشن می گرفتند و در برگزاری آیینهای نوروزی در آغاز بهار، سخت می کوشیدند. در سرزمینهای اسلامی، سه گونه عید در آغاز سال وجود داشت : آغاز سال ایرانی یا شامی که مصادف با اوایل بهار بود؛ آغاز سال قبطی (مصر) که به آخر اوت (نهم شهریور) می افتاد؛ و بالاخره آغاز سال هجری قمری که هر سال تفاوت می کرد. بر این عیدها باید آغاز سال ایرانی قدیم را که آغاز تابستان بود نیز افزود.
مردم نو مسلمان ایران و حکومتهای ایرانی محلی در دوره عباسیان و حکومتهای توانمند ایرانی پس از عباسیان به ویژه سامانیان (261 تا 389 ) در خراسان بزرگ در زنده و پویا نگه داشتن نوروز و آیینهای نوروز در میان جامعه مسلمان نقش بسیار مهمی داشتند.
در دوران اسلامی به خصوص در دوره صفوی، جشن و آیینهای نوروزی با برخی از آیینها و آداب اسلامی درآمیخت و رنگ تازه و مفهوم دینی گرفت. برای اعتبار بخشیدن به رفتارهای مسلمانان در آیینهای نوروزی و شرعی و روا دانستن آنها، مجموعه ای حدیث و روایت در چگونگی پیدایش نوروز و ارزش و اعتبار و تقدس آن نقل و گردآوری کردند. این حدیثها و روایات شأن و منزلت نوروز و آیینهای مربوط به آن را در نزد شیعیان ایران بیش از پیش بالا برد و به آنها اهمیت بخشید.
برخی نسبتهای مردمی و مراسم نوروزی
مقدمه نوروز چنین است که در میدانهای عمومی، با نقاره و شیپور و سنج از نیمه شب تا ظهر نوازندگی می کنند. پس از آن مردم بلافاصله محل کار خود را ترک می گویند و همه با هیاهو و خوشحالی به مساجد، میدانها و ساختمانهای عمومی روی می آورند و همه به هم تبریک می گویند. اسب دوانی، چوگان بازی، کشتی گرفتن، جامه نو پوشیدن، حنا بستن و. . . از جمله سنتهایی است که همیشه در این زمان از سال انجام می شده. نوروز و آزادی زندانیان در زمان هخامنشیان انجام می گرفته. جمشید پس از پیروزی بر دیوان و برقراری حکومت داد و برابری که در نخستین روز نوروز انجام شد، زندانیان را آزاد کرد.
نظر شما