به گزارش خبرگزاری مهر، همایش گرامیداشت چهلمین سالگرد شهادت استاد مطهری با موضوع «جمهوری اسلامی؛ اگر مطهری بود …» به همت انجمن اندیشه و قلم و با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
در بخش میزگرد این همایش که با موضوع «جمهوری اسلامی؛ اگر مطهری بود …» برگزار شد، حجتالاسلام حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، مقصود فراستخواه، عضو مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، و محسن آرمین، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، حضور داشتند.
حجتالاسلام حمید پارسانیا در این میزگرد اظهارکرد: جهان اجتماعی و زندگی جمعی، جهان کنشهای جمعی است و ابتدا در فرد و سپس در جامعه معانی شکل میگیرد اما فردی دل به یک ارزش و معنا میدهد که در جهان ذهن و فرد خود، انضمامی زندگی کند زیرا انسان محل اندیشه و گرایشهاست.
وی افزود: در دهه ۴۰ و ۵۰ انواع و اقسام تفکرات بهصورت ناگهانی و انبوه وارد جامعه شد و عموم مردم و نخبگان به لوازم و پیامدهای آن کم توجه بودند و بیشتر به صورت عملیاتی به این مفاهیم نگاه میکردند، اما شهید مطهری بهصورت مفهومی، عمیق و ریشهدار به این دیدگاهها نگاه میکرد و به همین دلیل تفکر چپ و مارکسیستی را که در جوانان انقلابی نفوذ کرده بود، به شدت نقد کرد و برخی میگفتند که ایشان زودتر از موقع خودش، وارد نقد انقلابیون چپ شده است.
وی با بیان اینکه نقد مطهری به مارکسیسم باعث شد به سراغ اسفار برود و در جلد سوم آن از بحث حرکت آغاز کند تا بتواند تئوری دیالکتیک هگل و مارکس را نقد کند و در مقابل حرکت جوهری را مطرح کرد، افزود: در دهههای اخیر بحث مارکسیسم در ایران و جهان سوم دیگر بهصورت جدی مطرح نیست و با جایگزین آن در هزاره سوم، جریانات پست مدرن و جریانات نئوکانتی و لیبرالیسم متاخر مواجه هستیم.
پارسانیا با اشاره به اینکه این نگاه سوژه محور است، نه استدلال محور، گفت: این نگاه، ایدئولوژیستیز است و حقیقت را نفی میکند و معتقد است معیاری وجود ندارد و عرف، محور و محصول زمانه میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه دموکراسی نیز تعریفی جدید پیدا میکند و طبیعتاً جمهوری اسلامی نیز در این اندیشه بازتولید میشود و با رویکردهای هرمونوتیک چالش پیدا میکند، تصریح کرد: اگر در آن زمان جریان مقابل شهید مطهری فرقان و سوسیالیسم بود، امروز در تقابل با تفکرات نئوکانتی و زمانهمحور میشد، کما اینکه در حوزه اعتبارات تفسیر خاص خود را ارائه میکند.
وی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: شهید مطهری علم را نفی نمیکرد، اما به عقبه فلسفی علم و تکنولوژی توجه داشت و عنوان میکرد، علم مدرن امکان زیست دینی ندارد و البته معتقد بود با اتکا به عقبه علمی جهان اسلام میتوان علم دینی را بازتولید کرد.
مطهری معتقد بود اسلام حقیقتگرایی است
مقصود فراستخواه، عضو مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی نیز در ادامه این میزگرد طی سخنانی اظهار کرد: مطهری را اگر پیش از انقلاب مثلاً در کتاب عدل الهی، بررسی کنیم، مباحثی دارد که برخلاف مناسکگرایی است که امروز شاهد آن هستیم. مطهری معتقد بود اسلام حقیقتگرایی است.
وی با بیان اینکه در موضوع تسامح، نگاه مطهری این است که اساس عالم، رحمت است و خداوند رحمتش واسعه است، افزود: مطهری معتقد است کسی که خدا را در زبان نفی میکند، لزوماً ملحد نیست و میتوان حقیقت متعالی دیگری را تصور کرد که او دلبسته آن است.
فراستخواه با اشاره به اینکه مطهری در کتاب جاذبه و دافعه میگوید علی (ع) به دموکراسی معتقد است، افزود: بحث امروز من، درباره مطهری دهه چهل و اوایل دهه پنجاه نیست. میخواهم دو دهه جلوتر بیایم و محتویاتی را طرح کنم که مطهری در زمستان ۵۷ در دانشکده الهیات و مسجدالجواد و مسجد فرشته مطرح کرده و در مصاحبههایش گفته است. او به صراحت در بهمن ۵۷ میگوید حکومت به معنای حکومت طبقه روحانیون نیست.
عضو مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه مطهری در ابتدای پیروزی انقلاب وقتی میخواهد جمهوری اسلامی را ترسیم کند، به نظر من از چیزهایی میترسید که سال چهلویک گفته است، گفت: مطهری مقالهای دارد که بحث سازمان روحانیت را در آن مطرح میکند و تاکید دارد که اولاد و حواشی علما، منشأ فساد و حقکشی و هرج و مرج در جامعه میشوند. او از همان دهه چهل نگران این موضوعات بود. همان درک باعث میشود که در آستانه انقلاب بگوید جمهوری اسلامی حکومت طبقه روحانیون نیست و آنها نباید در مصادر اجرایی باشند مگر قضاوت و تدریس.
وی ادامه داد: مطهری زمانی که به فقیه هم میرسد میگوید فقط فقیه باید نظارت عالی داشته باشد تا مذهبیون مطمئن باشند خلاف دین اتفاق نمیافتد.
فراستخواه با اشاره به اینکه مطهری به آزادی فکر و عقیده تصریح داشت و معتقد بود هر کس که قلمرو فکریاش مشخص باشد باید اجازه بیان دیدگاههایش را داشته باشد، تصریح کرد: مطهری میگفت در حکومت اسلامی احزاب آزادند. آزادی از نگاه او یعنی آزادی بیان حتی سخن خلاف اسلام. چون به عنوان یک عالم مسلمان اعتماد بهنفس داشت و از آزادی بیان نمیترسید.
عضو مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی گفت: در نگاه مطهری کتابی که فکر خلاف خدا را بگوید ضاله نیست. او تأکید داشت که اکثریت مسلمان نمیتوانند استبداد بر اقلیت داشته باشد.
وی با بیان اینکه معتقدم مطهری از درونیترین و در عین حال مرزیترین افراد در جمهوری اسلامی است، افزود: برخی افراد بودند که قدرت و ریاست آنها را کرخت کرده بود و کرده است. اما مطهری در عین درونیبودن با دیگران ارتباط و مراوده داشت یعنی هم درونی و هم مرزی بود.
فراستخواه با اشاره به اینکه ایران کشوری با سرمایه انسانی بالاست اما آنچه کم داشتیم و کم داریم، عقلانیت است، گفت: زمانی که اساس عقلانیت نیست، زور عقلاً به هیچ جایی نمیرسد. ما تفسیرهای خوب از اسلام و تفسیرهای خوب از جمهوری اسلامی کم نداریم اما ایران کشور متنهای زیبا و ساختارهای بد است.
عضو مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی اضافه کرد: بر اساس آیات قرآن کریم، همین که این همه گرفتار خشونت و آشفتگی هستیم، ناشی از نبود عقلانیت است. تفسیر خوب، کافی نیست، تأسیس خوب لازم است. آنچه ما داریم تفسیر خوب است تأسیس نداریم و این حرفهای خوب باعث سرخوردگی مردم است لذا ما نهادهای خوب لازم داریم.
مطهری عوامزدگی را آفت روحانیت میداند
محسن آرمین، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، نیز در بخش دیگری از این میزگرد طی سخنانی با بیان اینکه باید بررسی کنیم که وضعیت امروز جمهوری اسلامی چه نسبتی با آرا و اندیشههای مطهری دارد، اظهار داشت: امروزه علم دیگر ادعای کشف حقایق ندارد بلکه یک نگاه پژوهشی است که بهدنبال تبیین پدیدههاست و تا زمانی کارکرد دارد که بتواند بهتر از سایر نظریهها و پژوهشها پدیدهها را تبیین کند. استاد مطهری اگرچه نسبت به مسائل فکری بسیار حساس بود اما برای مخالفش در حوزه فکر احترام قائل بود و هیچگاه مخالفش را تحقیر و تخفیف نمیکرد.
آرمین با بیان اینکه مطهری فقط منتقد مارکسیسم و سرمایهداری نبود بلکه منتقد صریح سنت و روحانیت و برخی رفتارهای دینی در جامعه بود، گفت: ایشان در اواخر دچار بدبینی نسبت به جریان چپ اسلامی شده بود و تصور میکرد که گروهی آگاهانه در پی مارکسیزه کردن اسلام و ماتریالیزیم منافق هستند در حالیکه تعمد و آگاهی در فرقان و گروههای اسلامی متمایل به چپ وجود نداشت.
آرمین ادامه داد: مطهری اولین فقیه شیعی است که بر تقویت مطبوعات و جامعه مدنی به عنوان ابزاری برای نقد قدرت و امر به معروف و نهی از منکر تاکید داشت.
وی با اشاره به اینکه مطهری بر خلاف روشنفکران از خاستگاه سنت با جامعه مواجه میشود اما صریحترین و عمیقترین نقدها را به روحانیت و سنت وارد میکند، گفت: مطهری میگوید روحانیت از انتقاد پرهیز دارد و انتقاد به سنت را تُف سربالا میداند، عوامزدگی را آفت روحانیت میداند و آن را از سیل زدگی مخربتر میداند، این روحانیت، هر نوآوری را بدعت و انحراف میداند و انتقاد از سطحی زدگی، خرافات و جمود را دشمن شادکن میدانند، مطهری میگوید مقدسمابان همان خوارج بدون شجاعت هستند که نقد قدرت را کنار گذاشته، هر صاحب فضیلتی را تخریب و متهم به انحراف و کفر و نفاق میکنند.
نظر شما