به گزارش خبرنگار مهر، هر چند رئیس جمهور قزاقستان پس از یک مخالفت مقطعی خوشوقتی خود را از مطرح شدن نام کشورش با نمایش فیلم "بورات" اعلام کرد، اما اعتراض جمعی مردم این کشور به تحریف آداب و فرهنگ ملیشان هیچوقت کمرنگ نشد. فیلمی که به مدد حضور محوری کمدین مشهور تلویزیونی، ساشا بارون کوهن در نقش یک خبرنگار قزاق، به نوعی روحیات و فرهنگ عمومی این مردم را به سخره گرفت.
فیلم "اسکندر" الیور استون که سال 2004 به نمایش عمومی درآمد، اثری بود که از مستندات تاریخ گذشته و روحیات ملی ایران فاصله داشت و با اعتراضات کمرنگی که در پی داشت می تواند به نوعی پیش درآمد ساخت فیلم "300" محسوب شود. فیلمی که فراتر از کم لطفی و تحریف، گامی در جهت ضدیت با فرهنگ و آداب ملی ایران و ایرانی و ثبت چهره ای بدوی، وحشی و غیرانسانی از آنهاست.
از جمعه گذشته فیلم "300" در سینماهای امریکا و برخی از دیگر کشورها به نمایش درآمده است، از روز جمعه روزی نبوده که خبری در مورد تحریف تاریخی در این فیلم به نقل از مورخان، منتقدان و ... خارجی مطرح نشود و از روز جمعه روزی نبوده که خبری از فروش سرسام آور این فیلم در سه روز اول نمایش به گوش نرسد!
فیلم بسیار خشن و پر از جلوه های ویژه "300" با 70 میلیون دلار فروش طی تنها سه روز، گیشه سینماها در بازار آمریکای شمالی را فتح کرد. این فیلم که در بیش از 3100 سالن به نمایش درآمده، پس از "ماتریکس دوباره بارشده" و "مصائب مسیح"، سومین فیلم درجه R تاریخ سینما شد که بیشترین فروش افتتاحیه را دارد و ضمنا عنوان پرفروشترین افتتاحیه یک فیلم درجه R به نمایش درآمده در ماه مارس را از آن خود کرد. فیلم در حالی 70 میلیون دلار فروخت که بسیاری از کارشناسان، فروش سه روز اول آن را نهایت در حدود 40 میلیون دلار پیش بینی می کردند.
فروش فوق العاده فیلم "300" محدود به امریکا نیست. این فیلم توانست در کشورهای نزدیکتری به ایران مانند یونان، تایوان، فیلیپین، سنگاپور و مالزی پرفروشترین فیلم هفته شود، بخصوص در یونان که با 9/2 میلیون دلار فروش در 112 سالن توانست بهترین فروش افتتاحیه یک فیلم در این کشور را به دست بیاورد. مجموع فروش "300" در این پنج کشور 2/6 میلیون دلار بود.
وقتی به اعتراض مورخان و منتقدان خارجی اشاره می کنیم این نکته برجسته می شود که همه آنها با دلیل و مدرک تحریف تاریخی آشکار فیلم را زیر سئوال برده اند و این در حالی است که از مورخان و کارشناسان ایرانی که بار این فرهنگ را بر دوش می کشند در این میان خبری نیست. کتاب های تاریخی که در غبار فراموشی هزار ساله فرو رفته اند و مورخانی که لابد آنقدر مشغول غبارروبی کتاب هایشان هستند که وقت مطابقت تاریخی و شرکت در یک اعتراض ملی را نکرده اند!
افریم لیتل، استاد رشته تاریخ یونان باستان دانشگاه تورنتو که فیلم را دیده، روز 19 اسفندماه مقاله اش در تورنتو استار منتشر شد. در بخشی از این مقاله آمده: "در "300" ایرانی ها به شکل موجودات اهریمنی و عجیب الخلقه تصویر شده اند. خشایارشا یک موجود هشت فوتی است که لباسی پرزرق و برق به تن دارد، با این حال چهره اش به هم ریخته نیست. در دنیای اخلاقی "300" به صراحت تاکید می شود که خشایارشا یک همجنس باز است و همین مسئله عجیب الخلقه بودن او را توجیه می کند. طنزآمیز است، برای اینکه همجنس بازی بخش ضروری آموزش های اسپارتی بود ... این رویکرد "300" آشکارا تحریف تاریخ است. ایرانی ها به هیولا تبدیل شده اند، اما یونانی هایی که اسپارتی نیستند همگی بسیار انسانی ترسیم شده اند.
فیلم "300" توانست روز نخست نمایش 325 هزار تماشاگر را در یونان راهی سینماها کند و رکورد قبلی را که متعلق به فیلم "دزدان دریای کارائیب 2" بود با 220 هزار تماشاگر در روز نخست بشکند. جمع بندی همه این آمار و ارقام به پایان جالبی منجر می شود، آن هم اینکه فیلم "300" با هزینه 60 میلیون دلار طی 60 روز ساخته شد و تنها یک سال پس از تولید در سه روز اول نمایش به فروش 70 میلیونی دست پیدا کرد. این جمله به این مفهوم است که پس از این سه روز، فروش ادامه دار فیلم در امریکا، پنج کشور اشاره شده و کشورهایی که اکران "300" در آنها آغاز خواهد شد به عنوان سود فیلم در نظر گرفته می شود!
حالا این آمار را در کنار ارقامی دیگر قرار می دهیم تا به نتیجه جالبتری برسیم. یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی اوایل سال 85 در گفتگویی با خبرگزاری مهر عنوان کرد که رقمی در حدود 30 میلیارد تومان برای تولید آثار فرهنگی در حوزه انیمیشن، بازی های رایانه ای و احداث مجتمع های فرهنگی چندمنظوره در نظر گرفته شده است. حالا در روزهای پایانی سال 85 باید پاسخی برای این پرسش ها پیدا کرد:
چقدر از این بودجه به مصرف مورد نظر رسیده؟ چقدر از این بودجه تخصیصی برای امور فرهنگی صرف شده که در برخورد با چنین مسائل و بازخوردهای جهانی، بتوانیم به رشد و بالندگی فرهنگ و گذشته مان تکیه کنیم و با ادله محکم اعتراضمان را به تحریف تاریخ کشور به گوش جهان برسانیم؟ ما چه کرده ایم؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان های و نهادهای مختلفی که داعیه ملی گرایی و ایرانی بودن دارند چه کاری برای ثبت مستندات تاریخی کشورمان به صورت فیلم مستند، انیمیشن، بلند، کوتاه، تحقیق و پژوهش و ... انجام داده اند؟
وقتی مورخان ما به خواب رفته اند، تنها با استناد به صفحات نخ نمای تاریخ نگاشته شده کشورمان می توانیم این فریاد را به گوش جهان برسانیم؟ اگر اینطور است باید یک بسیج عمومی برای غبارروبی کتاب نخ نمای تاریخ کشور اعلام شود و فراموش کنیم که در قرن 21 زندگی می کنیم که زبان اصلی آن زبان تصویر و حرکت است ... ما حتی نمی توانیم با اسلحه ای همسان دشمن به مصاف دروغ برویم، چون خواب زمستانی تاریخی ما هنوز به پایان نرسیده است!
نظر شما