خانم بليت ، همسر دان براون ، استاد تاريخ هنر و نقاش معاصر وي را در تحقيقاتش راهنمايي مي كند و در سفرهاي تحقيقاتي همسرش ، همراه اوست . آن دو اخيرا براي نگارش رمان" رمز داوينچي" زمان بسياري را در موزه لوور پاريس گذراندند .
"رمز داوينچي" در هفته نخست فروش خود در سال جاري ، موفقيت غير قابل پيش بيني اي به دست آورد و در صدر فهرست
پرفروش ترين كتاب نيويورك تايمز قرار گرفت . پس از آن روز نامه هاي وال استريت ژورنال ، پابليشرز ويكلي و سان فرانسيسكو كرونيكل اين كتاب را در صدر پرفروش ترين كتاب هاي امسال خود قرار دادند . دان تاكنون با بسياري از رسانه هاي عمومي گفتگو كرده است و در باره موفقيت كتابش توضيحاتي ارايه كرده است . در اين مقال گفتگوي او با نشريه بوكز اند آوزر را نقل مي كنيم :
دان براون : اين داستان دائما ذهن مرا قلقلك مي داد تا اينكه مجبور شدم به آن پاسخ بگويم . موقعي كه در دانشكده تاريخ هنر مي خواندم ، مطالب بسياري را در باره رموز مخفي در نقاشي هاي داوينچي فرا گرفتم . سال ها بعد هنگاميكه در باره رمان " فرشتگان و شياطين " مشغول تحقيق شده بودم ، معماي داوينچي بار ديگر به سراغم آمد . براي همين منظور سفري را به سوي موزه لوور ترتيب دادم . در موزه لوور شانس اين را داشتم كه مشهور ترين آثارداوينچي را از نزديك ببينم و با يكي از استادان تاريخ هنر در باره آنها به بحث بپردازم . اين استاد دانشگاه به من در خصوص فهم رموز موجود در آثار داوينچي كمك هاي شاياني كرد . پس از آن بود كه شيفته اين كار شدم . براي همين قبل از اينكه رمان " رمز داوينچي " را بنويسم يكسال را براي تحقيق در اين باره صرف كردم .
- چقدر از مطالب اين رمان بر مبناي واقعيت است ؟
- همه داستان . نقاشي ها ، اماكن ، اسناد تاريخي و سازمانهايي كه در رمان ذكر آنها رفته است ، همه واقعي اند . عكس هاي نقاشي ها و اماكن همگي در پايگاه اينترنتي دبليو دلبيو دبليو دان براون دات كام وجود دارد .
- مي توانيد طرح داستان تان را بطور خلاصه ذكر كنيد ؟
- البته ! يك استاد نماد شناس مشهور دانشگاه به موزه لوور دعوت مي شود كه يك سري از نشانه هاي پنهان در ارتباط با آثار هنري داوينچي را مورد بررسي قرار دهد . در اين رمز گشايي ، وي يكي از بزرگترين اسرار تاريخ را كشف مي كند ....
- چطوري تمامي اطلاعات موجود در اين كتاب را به دست آورديد ؟
- بيشتر اطلاعات موجود در اين كتاب آنگونه كه در اين كتاب به نظر مي رسند ، نيستند . رازي كه در اين كتاب از آن سخن به ميان آمده است ، قرن ها پيش نيز مساله مورخان و محققان بوده است . علاوه بر اين من از اين امر شگفت زده شدم كه چطور مورخان مشتاق و علاقمند تجربيات شان را در اين حوزه با من در ميان گذاشتند . يكي از استادان دانشگاه با اظهار علاقه نسبت به چاپ اين كتاب به من گفت كه اميدوار است اين راز كهنه سر به مهر درگستره اي عمومي ، در اختيار عموم علاقمندان قرار گيرد .
- به نظر مي رسد كه شما علاقه بسياري به انجمن هاي سري داريد . در اين باره كمي توضيح مي دهيد ؟
- علاقه من به موضوعاتي از قبيل انجمن هاي سري محصول تجربيات من در اين باره است كه در باره برخي از آنها مي توانم صحبت كنم و درباره برخي نيز طبعا نمي توانم . تحقيقات من در باره سازمانهايي نظير ان اس اي ، واتيكان ، ان ار او و...نوعي دل مشغولي من است . اساسا علاقه من به اين امور از زندگي ام در نيو انگلند ناشي مي شود . نيو.انگلند جايي بود كه كلوب هاي مخفي دانشگاههاي ايوي ليگ ، لژ هاي فراماسونري و دالان هاي مخفي دولتهاي قدرتمند آن را احاطه كرده بودند . نيوانگلند در اين خصوص سابقه اي بس ديرينه دارد .
- شما مشخصا به رموز انجمن هاي دولتي علاقمند بودي . ما اين را در كار قبلي تان مي بينيم اين امر چه سازگاري اي با
هنرمند معتبري چون داوينچي دارد ؟
- داوينچي مردي بود كه قرنها از مردان نخست روزگار بود . وي مجذوب و شيفته رموز بود . وي همچنين نخستين نگاره شناس بود و بسياري راهها را براي كسب و نگاهداري اطلاعات به كار بسته بود واين مساله كاملا در نظر مردم عادي آشكار است . اينكه وقتي شما به تابلويي از او نگاه مي كنيد واقعا آن تابلو را نديده ايد ، مساله اي درست است . اين كتاب در باره همين مساله بحث مي كند . وقتي كه به تابلوي موناليزا نگاه مي كنيد واقعا نتوانسته ايد تمام وجوه آن را ببينيد .
- آيا خودتان را نظريه پرداز امور سري مي دانيد ؟
- ابدا نه . در واقع من كاملا ضد اين مساله ام . من هيچ واقعيتي را در داستانهاي فراواقعي رمز آلودي نظير مثلث برمودا و نظاير آن كه در فرهنگ عامه جايگاه ويژه خود را دارد نمي بينم . علاوه براين راز مطروحه در كتاب "رمز داوينچي " سند بسيار خوب و مشخصي براي رد كردن سوال شماست .
- موضوع اين رمان ممكن است در آينده خيلي بحث انگيز شود . از پيامد هاي آن نمي ترسيد ؟
- نه . قبلا گفتم كه اين رازي را كه من آن را آشكار كرده ام قبلا سينه به سينه در ميان مردم مي گشت . اين گفته و ساخته خود من نيست . اما اين شايد براي نخستين بار باشد كه چنين رازي بدون هيجانات عمومي بيان شده است . بايد بگويم كه هيچ چيزي جديد نيست . من اميداورم كه رمز داوينچي به عنوان داستاني سرگرم كننده دري را به سوي روحهاي كنجكاو بگشايد و آنهاتحقيقات خودشان را در اين زمينه آغاز كنند .
- چطوراين همه اطلاعات را در داستان هايتان قرار مي دهيد و در عين حال هم داستان را به خوبي پيش مي بريد ؟
- نوشتن داستاني هيجان انگيز كه در آن اطلاعات مستندي هم ارايه شده باشد شبيه گرفتن صمغ از درخت افراست . شما بايد ابتدا صدها درخت را سوراخ كنيد سپس چكه هاي صمغ را در ظرف جمع كنيد ، بگذاريد كه آب آن بخار شود و پس از آن اجازه بدهيد كه بجوشد تا اين كه در پايان يك عصاره به دست آوريد .
نوشتن رمان به استفاده آزادانه از كليد ديليت در رايانه ( ويرايش كردن ) نياز دارد .در بسياري مواقع ، ويرايش ( پالودن ) خود آدم از نويسنده شدن مهمتر است. بايد اينقدر رمان را حك و اصلاح كرد كه داستان براي خواننده صيقلي شود . براي نوشتن رمان "رمز داوينچي " من ده بار رمان را نوشتم وسپس آن را در سطل آشغال انداختم .
- نويسندگان مورد علاقه تان چه كساني هستند ؟
جان اشتاين بك را به خاطر توصيفاتش دوست دارم ، رابرت لودلام را به خاطر طرح هاي داستاني اش مي پسندم و شكسپير را به خاطر دايره واژگان اش .
- شايعه شده است كه آيين نوشتن روزانه شما اندكي عجيب و غريب است . اين درست است ؟
- خب ، اين بستگي دارد به اينكه شما از عجيب و غريب چه تعريفي داشته باشيد . من خيلي استثنايي ، صبح زود شروع به كار مي كنم . اگر يك شب تا ساعت چهار صبح بيدار نباشم و ننويسم ، احساس مي كنم بهترين وقت هاي توليد هنري ام را از دست داده ام . علاوه بر اين براي اين كه زود شروع به كار كنم يك ساعت قديمي را روي ميزم گذاشته ام و هرساعت چيز مختصري مي خورم كه مرا به جلو سوق دهد .
نظر شما