به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر برشی از کتاب «روزه دریچهای به عالم معنا» اثر اصغر طاهر زاده است که در ادامه میخوانید؛
ما میخواهیم با محبوب حقیقی خود دلدادگی کنیم ولی این لقمهها ما را از او غافل میکنند، و در این حالت است که احساس غربت از محبوب در ما میمیرد و اشک ما -که علامت دوری همراه با شوق است- خشک میشود. لذا گفت:
تو چه دانی قدرآب دیدگان
عاشقنانیچونادیدگان
گر تو این انبان زنان خالی کنی
پُر زگوهرهای اِجْلالی کنی
پس اگر انسان طالب گوهرهای جلال حضرت حق است، باید انبان شکم را کمی از نان خالی کند.
تا تو تاریک وملول و تیرهای
دانکهبادیولعینهمشیرهای
این عدم نشاط در دینداری، ریشه در شکم پُر دارد که منشأ وسوسة شیطان میگردد.
طفلِ جان از شیرِ شیطان بازکن
بعد از آنَشْ با مَلَک اَنْباز کن
چنانچه پیامبر (ص) فرمودند: معدة پُر، چراگاه شیطان است.
با امید به اینکه در این ماه مبارک رمضان، مرتع چرای شیطان را خشک کنیم واز تحریکهای ظلمانی شیطان در جان خود، آزاد شویم، و محکم و جانانه در جهت کشف لقمههای نور و نورانیت قدم بزنیم. چند نکتهای در رابطه با روزه به عرض میرسانیم.
نکتة اول اینکه پیامبر اکرم (ص) در خطبة شعبانیه یعنی خطبهای که جهت آمادگی ورود به ماه رمضان بیان فرمودند، مطالب و اسرار عجیبی را بیان کردند که توجه به سخنان حضرت در مادهشدن قلب برای بیشتر بهرهبردن از ماه مبارک رمضان مؤثر است.
حضرت در ابتدای خطبه از فضائل ماه رمضان سخن گفتند، و بعد ما را متوجه وظایف و اعمال خاص این ماه میکنند و در انتها میفرمایند: «ای مردم در این ماه درهای بهشت باز است، از خداوند بخواهید آن را بر شما نبندد، و درهای آتش بسته است از پروردگارتان بخواهید آن را بر شما باز نگرداند، و شیاطین را بستهاند، از پروردگارتان تقاضا کنیدکه آنها را بر شما مسلّط نگرداند.»
«ایُّهَا النّاسُ اِنَّ اَبْوابَ الْجِنانِ فی هَذا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ، فَاسْألُوا رَبَّکُم اَنْ لا یُغَلِّقَها عَلَیْکُم، وَ ابْوابَ النِّیرانِ مُغَلَّقَةٌ، فَاسْألُوا رَبَّکُم اَنْ لا یُفَتِّحَها عَلَیْکُم، وَالشَّیاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْألُوا رَبَّکُمْ اَنْ لا یُسَلِّطَها عَلَیْکُم ».[۱]
ملاحظه میفرمایید که همة درهای جهنم بسته است، بکوشید که عملاً این درها را بهروی خود باز نکنید، و تمام درهای بهشت باز است بکوشید که این درها را بر خود نبندید، این راه را به رایگان از کف ندهید و برای یک سالِ خود رهتوشه فراهم کنید.
روزه؛ خزینه حکمت
یک وقت هست که به خودتان القاء میکنید چون ما جوانیم میل به جنس مخالف داریم و نیاز طبیعی و ضروری اینگونه میلها را برای خود حس میکنید، این یک «وَهْم» است. این وَهم و توهّم و این نیاز اِلقایی و تحمیلیِ خیالی با گرفتن روزه از رونق میافتد، و جدّی نبودنش برای انسان روشن میشود. در همین راستا است که میفرماید: «با گرسنگی، شهوت فَرْج و شهوت سخن رفع میشود» هزاران رحمت در همین مطلب آخر نهفته است، چراکه حرف زدنِ افراطی، روح و قلب آدم را نابود میکند.
حرفِ زیاد، قلب را پریشان میکند و مانع آرامش و حضور قلب میشود آن وقت روزه باعث سکوت میگردد و در نتیجه قلب به تعادل و هوشیاری خود برمیگردد. از پیامبر (ص) روایت داریم که: «اگر این زیاده روی شما در صحبت و بی قیدی و اغتشاش دلهای شما نبود، حتماً آنچه من میبینم میدیدید و آنچه میشنوم میشنیدید.» ملاحظه کنید پرحرفی چه نعمت بزرگی را از ما میگیرد و چگونه رابطة ما را با عالم غیب و معنی از بین میبرد. دیگر اینکه «شهوت»، مناجات را مشوّش میکند و باعث میشود شخص، مقصد زندگی را گم کند- پناه به خدا از فراموشی مناجات با خدا- باز در روایت داریم که روزه خواب را کم و بیداری را افزایش می دهد، و معلوم است که زیادی خواب موجب ضایعشدن عمر و سختی دل میشود.
از بزرگان داریم که «گرسنگی کلید در خزانه خداست، به کسی نمیدهد مگر آنکه را دوست دارد.» یعنی تا محبت خدا به بندهاش نباشد او را موفق به روزه نمیدارد. اهل دلی میگفت: «زیرکانِ در دین و دنیا، سودمندتر از گرسنگی ندیدهاند، طالب آخرت را چیزی زیانکار تر از خوردن نباشد.» باز از بزرگان داریم: «علم و حکمت را در گرسنگی نهادهاند و جهل و معصیت را در سیری.» در حدیث از پیغمبرخدا (ص) هست:
«ما مَلاُ آدَمِیٌّ وِعاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ، بِحَسَبِبْنِ آدَمَ اَکَلاتٌ یُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَاِنْ کانَ لا مَحالَةَ فَثُلْثٌ طَعامٌ وَ ثُلْثٌ شَرابٌ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِه »[۲]
یعنی برای آدم هیچ ظرفی به اندازة پُربودن شکمش برایش شرّ نیست، به حَسَب آدم بودنش نیاز به لقمههایی دارد که طاقت ادامة زندگی در او باشد، در این حال، ثلث معدهاش برای غذا و ثلث آن برای آب و ثلث آن برای نفس کشیدن باشد.
پس ملاحظه میکنید که طبق سخن رسولخدا (ص) یکسوم معده باید از طعام پر شود و نه بیشتر، پس هرکس بیش ازاین اندازه برای طعام جا باز کند از حسنات خود کم کرده است و در واقع ازحسنات خود خورده است. فرمودهاند: «اولیاء به گرسنگی وخاموشی و بیخوابی وتنهایی، اولیاء شدهاند.» سِرّ همه نیکوییها میان آسمان و زمین، گرسنگی است و سرّ همه بدیها سیری است، هر که نفس خود را گرسنه دارد وسوسهها از او منقطع میشود. فرمودهاند: «اقبال و توجه خدا به بنده، از گرسنگی و بیماری و بلا میباشد.» حکیمی را پرسیدند، نفس را به چه طریق مهار کنیم؟ گفت: به گرسنگی و تشنگی. و نیز فرمودهاند:
«هیچ کس را خدا مصفّا نگرداند مگر به گرسنگی، و طیّ الارض نکردند مگر به گرسنگی، و خدا ایشان را دوست نگرفت مگر به گرسنگی.» ابوطالبمکّی میفرماید: «مَثَل شکم، مَثَل طبل است، آواز آن به این خوش است که سبک و تند و تهی باشد، پس چون جوف خالی باشد، تلاوت خوشتر و قیام طولانیتر و خواب اندک باشد.»
از بزرگان داریم که سهکس را خدا دوست دارد: «اندک خُور»، «اندک خواب» و «اندک راحت» را.
[۱] - جهت بررسی مفصّل خطبه حضرت به بحث «ماه رمضان و نحوه برخورد با آن» مراجعه فرمایید.
[۲] - بحار، ج ۶۳، ص ۳۳۰.
نظر شما