پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۴۴

بیوک محمدی:

شاعرانگی نوعی جهان بینی است/ ثنویت؛ ویژگی‌ بارز شخصیتی ایرانیان

شاعرانگی نوعی جهان بینی است/ ثنویت؛ ویژگی‌ بارز شخصیتی ایرانیان

بیوک محمدی گفت: شاعرانگی نوعی جهان بینی است که هویت و شخصیت ایرانی را توصیف و حفظ کرده است. آنچنان که بعد از قرن‌ها ما سخن دل‌هایمان را در اشعار آنان می‌یابیم.

به گزارش خبرنگار مهر، بیوک محمدی استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست بازخوانی روایت داریوش شایگان از شاعرانگی ایرانیان که روز گذشته ۱۸ خردادماه در مورد نمود شخصیت ایرانی در پنج اقلیم حضور شایگان به ارائه سخن پرداخت و گفت: در پنج اقلیم حضور داریوش شایگان با مراجعه به ویژگی‌های پنج شاعر
بزرگ ایرانی، فردوسی، خیام، مولانا، سعدی و حافظ، به توصیف ویژگی مهم ایرانیان پرداخته که وی آن را شاعرانگی می نامد، اما در لابلای این نوشته وزین ما به ویژگی های شخصیتی ایرانیان بر می‌خوردیم که توسط متفکران مختلف ایرانی و غربی بارها تکرار شده است.

وی افزود: از این رو ما این نوشته شایگان را نمودی از توصیف شخصیت ایرانی در اشعار و افکار پنج شاعر بزرگ ایران تلقی می‌کنیم. عناصری از شخصیت ایرانی که در این
نوشته آمده است و با مراجعه به متون سایر متفکران و مشاهدات خود می‌توان استنباط نمود.

محمدی در ادامه سخنانش اظهارداشت: ثنویت (دوگانگی) یکی از ویژگی‌های بارز شخصیتی ایرانیان است. به نظر تقسیم ظاهر و باطن می‌رسد ایرانیان جهان زندگی و تجربه را به دو گونه می‌کنند، جایی که باطن محلی امن، قابل اعتماد و به دور از ظلم و ریا و ظاهر نشانگر تمام آن چیزهایی است که غیر واقعی، غیر قابل اعتماد، ناامن و پر از
ریا و بیدادگری است. جهان برای ایرانی محلی بی ثبات بوده و این دنیا پر از درد و رنج می‌باشد. برای فرار از بیهودگی و اجتناب از این شرایط دردآور و گذرا تنها یک تکیه گاه وجود دارد و آن تسلیم عارفانه و جستن حقیقت واقعی و ابدی در درون، یعنی جایی که که عاری از ناامیدی، بی اعتمادی و بی ثباتی باشد.

این جامعه شناس تصریح کرد: این دوگانگی موجود در جهان بیرون به صورت تضاد در شرایط اجتماعی و همچنین در درون افراد به صورت تعارض در شخصیت انسان‌ها نمود پیدا می‌کند. با اینکه زندگی ما آغشته به دروغ و ریا بوده و پوچ است اما ما در درونمان عشق و معنا را به کمک شعر و شعرا ولو به صورت لحظه‌ای گذرا می‌یابیم. ما بین این دو در نوسانیم. در زندگی روزانه به همدیگر خیانت می‌کنیم و در روابط از همدیگر سو استفاده می‌کنیم. ما به دنیا و همین طور به همدیگر بی اعتمادیم، اما در درونمان چیز دیگری احساس می‌کنیم که با آنچه که عمل می‌کنیم متعارض است.

وی با اشاره به اینکه در اینجا کارکرد دیگری از شعر بروز می‌کند، گفت: آن هم فراهم کردن شرایط امنی در این دنیای وانفسا و توجیهاتی برای آنچه که می‌خواهیم باشیم و نیستیم. این تعارض و سرگردانی بین دو قطب منفی و مثبت ما را رها نمی‌کند. زیرا که تعارض بین آنچه را که ایرانی در درون حس می‌کند و در بیرون لمس می‌کند همیشه حضور دارد، لذا شعر ایرانی با اینکه در این شرایط نامطلوب به دوستدارانش آرامش می‌دهد اما در ضمن واکنشی به شرایط مملو از ریا و پوچی و ظواهر به شمار می‌آید. شعر فقط تأیید ارزش‌های مثبت نیست. متفکران ما در قالب شعر به تمام آنچه که در جهان زندگی نامطلوب و کریه است واکنش نشان داده و تقبیح کرده و آنها را محکوم می‌کنند. از ریاکاری زاهد نماها گرفته تا ظلم شاهان و قدرتمندان، از اجحافات روزانه گرفته تا پوچی زندگی مادی، از خیانت دوستان دغل گرفته تا روزگار غدار همه مورد تقبیح شعرای ما قرار گرفته است.

محمدی با اشاره به اینکه این واکنش شدید به عناصر منفی، موید فاصله زائدالوصفی است که بین احساس درون و تجربۀ بیرون وجود دارد، اذعان کرد: آنان همیشه ما را به سوی حقایقی والا و به معنویاتی اصیل و ابدی دعوت کرده اند که به این زندگی پوچ معنا می‌دهد و روح‌های زجر دیده و بی پناهان نوید و آرامش می بخشد. ظاهر نامطلوب قابل تغییر نیست اما باطن در اختیار ماست. آنجا جولانگاه روح و فکر است. این نیاز درونی ما را به طرف شعر و عرفان سوق می‌دهد. شاعرانگی ما بی دلیل نیست و این همه شعر درباره عشق، و صداقت و معنویت بی جا سروده نشده اند.

وی تأکید کرد: حال که احساسات درونی و دنیای باطنی ما واقعی‌تر است تکلیف کاملاً مشخص است: انسان‌های فرهیخته عزلت می‌گزینند و به آن دنیای معنوی حقیقی و زیبایی ماندگار پناه می‌برند. هر چه تماس با دنیای بیرون کمتر باشد احتمال غلطیدن به وادی ریاکاری و تظاهرات کمتر است. اما نباید هم واقعی و غیرواقعی» فرهیختگان و عزلت گزیدگان «فراموش کرد که دارند. همیشه عده‌ای عرفان و شعرای ما را وسیله‌ای برای معرکه گیری و کسب قدرت و مادیات کرده اند می‌کنند. لذا می‌بینیم که ظالمان و یارکاران هم دم از عرفان و شاعرانگی می‌زنند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بالاخره اینکه همۀ آنچه که گفتیم شاید هرگز ماندگار نمی‌شدند اما شاعران ما توصیف شرایط زندگی و شخصیت ما را در چنان زبان شیوا بیان کرده اند که محصور کننده است. شایگان در توصیف این ویژگی جان مطلب ادا کرده و آن را در مفهوم شاعرانگی ایرانیان خلاصه کرده است. شاعرانگی نوعی جهان بینی است که هویت و شخصیت ایرانی را توصیف و حفظ کرده است. آنچنان که بعد از قرن‌ها ما سخن دل‌هایمان را در اشعار آنان می‌یابیم. آنان هنوز زنده اند.

کد خبر 4635509

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha