خبرگزاری مهر، گروه بینالملل- مریم خرمائی: امواج متلاطم دریای عمان، نفتکشهای زخمی و انگشت اتهامی که درجا به سمت ایران نشانه رفت تا شالوده سناریویی باشد که از حرف اول تا نقطه آخر، یکسره بر آب نوشته شده است.
برخلاف سکوت کشدار آمریکاییها در حادثه بندر الفجیره و احتیاط آنها در متهم جلوه دادن ایران؛ در حادثه دریای عمان که صبح پنجشنبه رخ داد؛ دار و دسته کاخ سفید بیدرنگ مسئولیت کل ماجرا را به دوش ایران گذاشت و اگرچه چند ساعت بعد، فیلمی مخدوش از حضور یک شناور بهزعم آنها ایرانی در مجاورت یکی از نفتکشها، در سرتیتر رسانههای خارجی قرار گرفت؛ ارائه هر گونه مدرک و سند مبنی بر دخالت تهران در کل ماجرا به آینده موکول شد.
اما در میان تعجیل مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا برای گناهکار جلوه دادن ایران و همراهی پاتریک شاناهان کفیل پنتاگون برای سنگین کردن وزنه اتهامات، آنچه بیش از همه عجیب است؛ سکوت سنگین و سوالبرانگیز مردی است که اصولاً در نقد ایران زبان درازی دارد. چرا جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید که این همه سال برای جنگ با ایران دندان تیز کرده؛ هیچ مصاحبه، اظهارنظر یا توئیتی نداشته است. مگر او همان کسی نیست که در حادثه الفجیره، حتی پیش از پمپئو فرضیه دخالت ایران را مطرح کرد.
سکوت سنگین او را چگونه باید تعبیر کرد؟ آیا او قرار است در بخش تکمیلی حادثه دریای عمان، سناریو را با چاشنی اقدامی غافلگیرکننده هیجانانگیز کند یا صرفاً به این دلیل که دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا به واسطه شینزو آبه نخستوزیر ژاپن، پیامی مبنی بر عدم تلاش برای براندازی نظام ایران مخابره کرد؛ با او از در قهر و غضب درآمده است؟
پاسخ هرچه باشد؛ رفتارها و اظهارات افراد وابسته به دولت واشنگتن طی ۲ الی ۳ روز گذشته، چنان مغشوش بوده که نمیتوان این فرضیه را که آمریکا برای جمعبندی پایان سناریوی آبکی دریای عمان، کاسه چهکنم به دست گرفته است، رد کرد.
اینکه شاناهان در نخستین اظهارنظر خود که به بعدازظهر پنجشنبه باز میگردد، بعد از افترا و تهدید، میگوید: «البته ما دنبال درگیری نیستیم»؛
اینکه سنتکام- واحد فرماندهی مرکزی آمریکا که از سوی ایران گروه تروریستی اعلام شده، دیروز جمعه از اعزام ناوشکن «یواساس میسون» به دریای عمان خبر داد و اما بلافاصله تاکید کرد: «تمایلی به درگیری نداریم چراکه جنگ با ایران در راستای تأمین منافع راهبردی آمریکا و همچنین جامعه بینالملل نیست»؛
اینکه بعد از برگزاری جلسه غیرعلنی شورای امنیت در راستای بررسی حادثه دریای عمان، فقط جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس آن هم به ظن حسن رابطه با آمریکا زیر بار متهم جلوه دادن ایران رفت؛
اینکه آلمان صراحتاً گفت: فیلم منتشر شده از سوی سنتکام برای متهم کردن ایران کافی نیست؛
اینکه رئیس شرکت ژاپنی که مالکیت یکی از نفتکش های آسیب دیده را بر عهده دارد؛ به صراحت میگوید مسئله مین یا حمله اژدری درمیان نبوده است و شاهدان عینی از دخالت ۲ شیء پرنده خبر میدهند؛
اینکه شاناهان بعدازظهر دیروز جمعه، از تلاش برای حصول اجماعنظر بینالمللی درباره حادثه نفتکشها سخن گفت؛ همه و همه نشان میدهد که آمریکا برای نوشتن پایان سناریوی دریای عمان سردرگم شده است.
آویختن گاه و بیگاه از شاخه انتقام به خویشتنداری، تحریم به مذاکره؛ آیا همه نشانه آن نیست که ترامپ به امید فرار از دام جنگی که افراط گرایانی چون بولتون برای او پهن کردهاند؛ در تبیین راهبرد خود در مواجهه با ایران دچار تردید شده است.
پمپئو میگوید شکی ندارد که ایران پشت ماجرای دریای عمان است؛ ترامپ میگوید همه جای آن قایقی که برای مینزدایی به بدنه کشتی آسیبدیده نزدیک شده بود؛ نام ایران به چشم میخورد. پس چرا با این همه اطمینان، آمریکا درجا از ایران انتقام نمیگیرد و حتی تهدیدی مبنی بر آن هم وجود ندارد؟
آمریکا هنوز در مرحله حصول اجماعنظر و رو کردن اطلاعاتی است که بهتر است به اندازه فیلم ارائه شده از سوی سنتکام، محو و مغشوش نباشد.
برای اینکه پایان سناریوی دریای عمان برای همه ازجمله خود آمریکاییها مشخص شود؛ باید منتظر بود و دید در فاصله تلاش و تقسیم کار شاناهان، پمپئو و بولتون برای عبور از این مرحله، چه تحولاتی رخ مینماید. اما آنچه که مشخص است؛ آنها برای گذشتن از این مرحله و برداشتن گام بعدی، بیش از هر چیز باید از تردیدها و تناقضات خود عبور کنند.
با این حساب، عجیب نیست که این بار شاناهان به عنوان نماد تردید مضاعف، میانهدار میدان شده و به جای گوشهگیری معمول، دائم یادآوری میکند که ترامپ قصد درگیری ندارد اما خوب اگر مجبور شویم؛ کاری است که شده- لافی که خودشان هم امیدوارند حقیقت نداشته باشد!
نظر شما