به گزارش خبرنگار مهر، اواخر سال 85 زمانی که خبر نمایش یک فیلم ضد ایرانی در کشور منتشر شد، آرام آرام واکنش هایی نسبت به این حرکت صورت گرفت. فعالیت برای محکوم کردن ساخت چنین فیلمی به وسیله ایرانی های خارج از کشور شروع شد.
در همین راستا، یک وب سایت به منظور رای گیری برای جلوگیری از اکران این فیلم و مخالفت با سازندگان آن طراحی و به وسیله اینترنت در اختیار همه قرار گرفت. این اعتراض ها پس از مدتی شکل گسترده ای یافت و مدیران فرهنگی، هنری و حتی نمایندگان مجلس و دست اندرکاران سیاسی کشور نیز نسبت به این فیلم اعلام انزجار کردند.
جامعه اصناف سینمای ایران (خانه سینما) طی صدور بیانیه ای در واکنش به نمایش فیلم "300" آورده است؛ "ایران خاستگاه اولین منشور حقوق بشر است که بر سینه دیوارهای سازمان ملل چون سندی افتخارآمیز می درخشد. آنچه از دل تاریخ و تمدن و هنر این سرزمین برآمده و به میراث مشترک معنوی بشر تبدیل شده جز بشارت نوعدوستی و عدالت و مهر نبوده است... سینما در جهان کوچک شده عصر ارتباطات در کنار شبکههای تلویزیونی به مهمترین رسانه شکل دهنده افکار عمومی بدل شده است... سینمای تمدنی که برای بقای خود جز به خلق دشمن موهوم نمی اندیشد. تخم نخوت می کارد و بذر خشونت می پاشد و در پناه چنین زمینه سازی پلیدی به اقصای عالم لشکرکشی می کند و فوج و فوج بیگناهان را به خاک و خون می کشد... سینماگران ایران هر چند از ساخت چنین فیلمی اندوهیگنند و بر سرنوشت سینما تأسف می خوردند، اما به یقین شایسته ترین پاسخ را ساختن آثاری می دانند که چهره نجیب تمدن ایرانی را بیش از پیش به جهان بشناساند."
در ادامه همین اعتراض ها، گروه فیلم و سینمای فرهنگستان هنر نیز اقدام به تنظیم بیانیهای اعتراضآمیز در ارتباط با تولید و پخش فیلم سینمایی "300" به علت توهین و تحریف میراث کهن فرهنگی و تاریخی ایران کرد تا آن را برای دبیر کل یونسکو ارسال کند. در این بیانیه موضوع تهیه و پخش فیلم "300" با توجه به سه محور مرتبط با یونسکو، مورد اعتراض قرار گرفته و از دبیر کل این سازمان خواسته شده است تا با حساسیت نسبت به اقدام های تخریبی هالیوود درباره میراث و ارزشهای تاریخی و تمدنی ایران زمین واکنش نشان دهد.
در این بیانیه بر وظایف سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) تاکید شده و اینکه بنا بر وظیفه نسبت به حفظ و حراست از میراث ارزشمند فرهنگها و تمدنهای بشری مسئول است و از سویی نباید نسبت به تنزل مقام هنر و سینما به دستآویز سیاستبازان برای تحقیر ملتها و تشدید اختلاف و برخورد بین فرهنگها و تمدنها با استفاده از ابزار و سرمایه هالیوود بیتفاوت باشد.
این اقدام ها در شرایطی شکل می گیرد که در کشور ما طی دو دهه گذشته حتی یک فیلم در مورد تمدن باستانی ایرانی ساخته نشده است. تعدادی از انیمیشن هایی که در بخش خصوصی شکل گرفته اند نیز کمتر مجال توزیع گسترده و جلب نظر مخاطبان جهانی را به دست آورده اند و حتی از اکران در سینماهای کشور یا حتی تلویزیون دور مانده اند. با چنین رفتار غیرمسئولانه و بی تفاوتی آشکاری که نسبت به نشر صحیح و مناسب فرهنگ و تمدن ایرانی وجود دارد، چگونه می توان انتظار داشت که چنین فیلمی ساخته نشود یا حداقل اگر به خاطر مسایل سیاسی یا تخریب فرهنگی تولید می شود، از سوی مخاطبان پذیرفته نباشد و به چنین فروشی دست نیابد.
در بیانیه خانه سینما به مسئله تدوین نخستین منشور حقوق بشر در ایران و حک این منشور بر سردر سازمان ملل اشاره می شود. اما به راستی از زمان شکل گیری سینمای ایران تاکنون که بیش از 100 سال از آغاز فعالیت این هنر در کشور می گذرد، کدام سینماگر یا متولی فرهنگ و هنر این کشور برای ساخته شدن فیلمی در همین مورد اقدام کرده است. امریکا با اینکه حداکثر سابقه تاریخی 200 ساله دارد و شکل گیری تمدن این کشور به وسیله اقوام مهاجر صورت گرفته است و هفت تیرکشی و نبود قانون، بارزترین ویژگی فرهنگی این کشور از گذشته تا حال را تشکیل می دهد، اما سینمای وسترن و حادثه ای این کشور نه تنها باعث صدور فرهنگ امریکا شده، بلکه سود سرشاری را نصیب سینمای این کشور کرده است. در حالیکه سینماگران و متولیان فرهنگی کشور از ساخته شدن یک فیلم تا این اندازه آزرده خاطر شده اند، برای تولید حتی یک فیلم اقدام مهمی انجام نداده اند.
فرهنگستان هنر که به عبارتی مهمترین مرجع هنری کشور محسوب می شود و باید در زمینه تحقیق، برنامه ریزی و هدایت معنوی بخش های مختلف هنری کشور، از جمله سینما فعالیت کند، طی چند سال اخیر از کدام فیلمنامه یا تحقیق برای نگارش متن تصویری به منظور انعکاس بخشی از تمدن و فرهنگ ایران باستان حمایت کرده است تا به وسیله گروه سینمای فرهنگستان هنر برای تولید یک فیلم هماهنگی به وجود بیاید. این نوع مراجع فرهنگی می توانند از نگارش فیلمنامه ها و کتاب هایی حمایت کنند که به طور کامل شرایط فرهنگ و حکومت داری ایرانیان باستان را مورد نقد قرار دهد و به جای تعریف و تمجیدهای اغراق آمیز، حقایق را بر اساس مستندات تاریخی، آن طور که وجود دارد با تمامی کاستی ها و بدی ها به خوبی انعکاس دهند.
طی هفته های اخیر دکتر محمدرضا دهشیری سرپرست نمایندگی دایم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو، طی نامهای به مدیرکل این سازمان خواهان عکسالعمل قاطع و محکوم کردن اقدام اهانتآمیز کمپانی فیلم برادران وارنر در تهیه و نمایش فیلم "300" شد. در این نامه توجه مدیر کل یونسکو به ماهیت تحریک برانگیز و توهین عامدانه این فیلم به ملت ایران به عنوان مهد تمدن و بنیانگذار گفتگوی فرهنگها و تمدنها جلب شده است. همچنین بر مسئولیت یونسکو نسبت به این موضوع حساس، با توجه به لزوم ارتقای صلح و همبستگی بینالمللی بر اساس مقدمه منشور یونسکو تاکید می شود؛ مبنی بر اینکه جنگها در اندیشهها آغاز میشود و سنگرهای دفاع از صلح را باید در اندیشه ها ساخت.
دکتر سید محمد حسینی، معاون حقوقی و پارلمانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز تهیه این گونه فیلمها را یک حرکت اتفاقی ندانست و با بیان اینکه این فیلم برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دنیا و مردم آمریکا تهیه شده است، دست اندرکاران فیلم "300" را با استفاده از تبلیغات گسترده و به کارگیری شگردهای هنری خاص، خواهان تاثیرگذاری بر افکار عمومی برای خدشه دار کردن چهره ایرانیان معرفی کرد.
این اعتراض های دولتی و خصوصی در حالی انجام می شود که پیش از این فیلم های سینمایی "بدون دخترم هرگز" و این اواخر "اسکندر" نیز با هدف مخدوش کردن چهره ایرانی ها و جعل ریشه های تاریخی، فرهنگی و تمدنی ایرانیان ساخته شده اند اما بی تفاوتی نسبت به ساخت فیلم "بدون دخترم هرگز" که با ارایه تصویری بسیار بد به طور مستقیم به ایرانی ها توهین می کند و یا اعتراض بسیار کمرنگ و بی اثر نسبت به اکران فیلم "اسکندر" که دروغ و جعل آشکار تاریخی است، شرایطی را فراهم می آورد که فیلم "300" هم ساخته شود. در این شرایط باید از مدیران فرهنگی و حتی دستاندرکاران سیاسی کشور پرسید که چرا پیش از این اقدامی اساسی صورت نداده اند و دلیل این همه سهل انگاری و اقدام دیرهنگام چیست؟!
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حالی نسبت به ساخته شدن این فیلم اعتراض می کند که در مفاد درسی رشته های مختلف دانشگاهی هیچ واحدی برای معرفی تمدن و فرهنگ ایران باستان در نظر گرفته نشده است. حتی در میان واحدهای درسی دانشجویان هنر که باید در این مورد مطالعه داشته باشند تا آن را در آثار خود انعکاس دهند نیز هیچ کتاب یا واحد مشخصی در نظر گرفته نشده است. بیان زمان ساخته شدن یا حداکثر دلیل استفاده از اماکن مختلف تاریخی به وسیله گذشتگان بدون بیان فلسفه تاسیس و استفاده از چنین محل هایی حداکثر مطالبی است که در دانشگاه ها به عنوان مفاد درسی مورد توجه قرار می گیرد.
نظر شما