به گزارش خبرگزاری مهر، مصطفی رحماندوست می گوید: در نخستین روز تیرماه 1329 در همدان به دنیا آمدم . کودکی قابل ذکری نداشتم . مثل همه بچه ها بازی می کردم و درس می خواندم . اسباب بازی مهمی نداشتم . وسیله بازی فردی من جوی آب توی کوچه بود . سدی جلو خانه مان می ساختم و حرکت آب را به سوی درخت های حاشیه جوی هدایت می کردم . حوضچه ای پدید می آمد که من پاچه شلوارم را بالا بزنم و پاهایم را در خنکی آب حوضچه بازی بدهم .
کلاس پنجم دبستان بودم که فهمیدم می توانم شعر بگویم و همین طوری ادامه دادم و سرکلاس کارهایم را خواندم و معلم گفت که تو شاعری و این که نوشته ای شعر است .
نخستین شعرهایی که حفظ کردم ، شعرهای مثنوی مولوی بود . مرحوم مادرم گاه و بی گاه قصه های مثنوی را زمزمه می کردند... نیم دانگ صدایی داشتند و برای دل خودشان مثنوی را که در مدرسه کودکی و در خانه پدر آموخته بودند، از حفظ می خواندند . من عاشق زمزمه های گرم مادر بودم. وقتی به کار خانه مشغول بودند و مثنوی هم می خواندند، سکوت می کردم و سراپا گوش می شدم که جام وجودم را از شراب پرعاطفه و گرم شعرهایی که می خواندند، لبریز کنم .
پس از گذراندن شش سال ابتدایی وارد دبیرستان شدم . سه سال نخست دبیرستان را در دبیرستان ابن سینا گذراندم . کتابخانه خوبی داشت ، اما به سختی می توانستم از آنجا کتاب بگیرم . خیلی از کتاب های آنجا را خواندم . کمبودها را هم با کرایه کردن کتاب و مطالعه سریع آنها جبران می کردم . شبی یک ریال کرایه کتاب می دادم . خلاصه کتابها را از بچه های اهل کتاب می شنیدم تا کرایه کمتری بپردازم .
سال 1349 برای ادامه تحصیل به تهران آمدم و در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول تحصیل شدم . حضور در تهران فرصتی بود برای آشنایی با دکتر علی شریعتی ، استاد مرتضی مطهری و دکتر بهشتی .
اولین نوشته ام ، زمانی چاپ شد که دانش آموز دبیرستان بودم . آن هم در یک مجله محلی و نه اثری که برای بچه ها نوشته شده باشد .
امروزه 30 سال است که بدون وقفه برای بچه ها کار می کنم . هر شغلی را هم که پذیرفته ام ، به ادبیات کودکان و نوجوانان ربط داشته است : سردبیر نشریه پویه ، مدیر مسوول مجله های رشد، سردبیر رشد دانش آموز و سردبیر سروش کودکان.
تاکنون 114 عنوان کتاب از مجموعه شعرها، قصه ها و ترجمه های من به چاپ رسیده است . خدا را شکر که کار دلم و کار گلم یکی است . ده اثر دیگر زیر چاپ دارم . مهم ترین آنها " فرهنگ آسان " است برای بچه های کلاس چهارم به بالا و " فرهنگ ضرب المثل ها " برای بچه های دوره راهنمایی و چهار مجموعه شعر تازه .
چهار پنج ساعت بیشتر نمی خوابم. یکی دو ساعت هم به کارهای روزمره می گذرد. پانزده ساعت هم کار می کنم . وقتم خیلی کم است ، می دانم که هر کسی چند روزه نوبت اوست. دلم می خواهد قرآن را که برای نوجوانان در دست ترجمه دارم تمام کنم .
نظر شما