به گزارش خبرنگار مهر، محیط زیست به معنای آنچه انسان برای زندگی خود در روی زمین به آن نیاز دارد در فقه شیعه بسیار حائز اهمیت است. طبیعت به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در زندگی آدمیان و ارتباط تنگاتنگش نقش بسیار اساسی دارد. وجود آیات و روایات زیاد در این زمینه بیانگر اهمیت این موضوع در شرع اسلام میباشد. حدود قاعده فقهی در رابطه با محیط زیست در اسلام مشخص کننده احکام و حدود استفاده بشر به عنوان خلیفه خداوند متعال در زمین میباشد. در این زمینه با حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی، مدرس حوزه علمیه و مسئول موسسه فرهنگی بحر العلوم به گفتگو نشستیم.
حجت الاسلام طباطبایی گفت: ملائک پس از خلقت انسان از خداوند متعال چنین میپرسند که أتجعل فیها من یفسد فیها و یفسک الدماء. فساد به معنای تباهی است و این تباهی در دو بعد تباهی زمین و منابع طبیعی آن و تباهی انسان بر روی زمین معنا میشود که نشانگر اهمیت موضوع از جانب خداوند متعال است که منجر به پرسش ملائکه هم شده است.
وی ادامه داد: در آیات قرآن کریم موارد زیادی در رابطه با محیط زیست و حیوانات به عنوان عوامل اصلی در زندگی انسان وجود دارد. از جمله اینکه در جایی حیوانات نیز گروههایی نظیر انسانها معرفی شدهاند که حق حیات و زیستن بر روی زمین را دارند. جالبتر آنکه در داستان حضرت نوح (ع) اولین دستوری که خداوند متعال صادر میکنند بردن حیوانات است. محیط زیست به عنوان میراث آیندگان از نسل بشر همواره مورد توجه خاص شارع بوده و ارتباط تنگاتنگی با زندگی عامه بشر دارد؛ تا آنجا که در گذشته امرار معاش مردم از طریق فوایدی بوده است که از طریق محیط زیست پیرامون خود به دست میآوردند.
تخریب محیط زیست به عنوان میراث آیندگان از مصادیق بارز ظلم در اسلام است و مطابق نظر اکثریت فقها حرام است. حرمت تخریب محیط زیست در شرع از جمله مهمترین قواعدی است که یک انسان دیندار با آن مواجه است و بدیهی است عدم رعایت آن یعنی عدم رعایت احکام شرعی دین و عدم التزام به دستورات الهی
وی افزود: تخریب محیط زیست به عنوان میراث آیندگان از مصادیق بارز ظلم در اسلام است و مطابق نظر اکثریت فقها حرام است. حرمت تخریب محیط زیست در شرع از جمله مهمترین قواعدی است که یک انسان دیندار با آن مواجه است و بدیهی است عدم رعایت آن یعنی عدم رعایت احکام شرعی دین و عدم التزام به دستورات الهی.
طباطبایی اظهار داشت: بحث شکار و صید بی رویه حیوانات و تخریب محیط زیست دارای سبقه شرعی نیز هست؛ در قدیم یکی از مهمترین راههای امرار معاش مردم از طریق بهرهوری آن هم تا سرحد نیاز از طبیعت بوده است که امری معقول و پسندیده به شمار میآید. اما امروزه با پیشرفت جوامع و تسیهل راههای رفع نیاز، استفاده از محیط زیست با معیشت مردم ارتباطی ندارد و مردم در جوامع پیشرفته به سادگی قادر به رفع نیازهایشان میباشند. با توجه به این امر واضح است که شکارهای امروزی به قصد رفع نیاز نبوده و از مصادیق بارز شکار لهوی است و به گفته فقها حرام است! حتی در احکام شرعی این امر مورد توجه قرار گرفته است که فردی که به قصد شکار لهوی سفر میکند به علت حرمت عمل شکار سفرش از جمله سفرهای حرام بوده و نمازش کامل است.
وی ادامه داد: شکارهای بی رویه نسبت به حیوانات و به ویژه پرندگان مهاجر در مناظق شمالی کشور، فریدونکنار و خوزستان و مناطق دیگر با توجه به قواعد فقهی حرام قطعی الهی است. مضاف بر اینکه در این مناطق عمل متخلفین از ماهیت شکار فراتر رفته و شکل قتل عام به خود گرفته است. این عمل حرام در سه بعد منجر به ظلم میشود؛ ظلم به مردم، ظلم به کشور و ظلم به دین. محیط زیست به عنوان میراث مردم جزء مهمی از حقوق عامه به شمار میرود و دارای ضمانت اجرای قانونی و شرعی است که متاسفانه در این مناطق با تضییع حقوق عامه مردم علاوه بر ظلم به نسل حاضر خسارات جبران ناپذیری به آیندگان وارد میسازد.
محیط زیست به عنوان میراث مردم جزء مهمی از حقوق عامه به شمار میرود و دارای ضمانت اجرای قانونی و شرعی است که متاسفانه در این مناطق با تضییع حقوق عامه مردم علاوه بر ظلم به نسل حاضر خسارات جبران ناپذیری به آیندگان وارد میسازد
وی افزود: بنابر آمارهای رسمی ایران به عنوان اولین و یا دومین کشور در قتل عام پرندگان مهاجر، که جزو ثروتهای همه انسانهای حاضر بر روی کره زمین به شمار میآید، میباشد و این امر ضررهای بین المللی زیادی را برای کشور به بار آورده و موجب بدنامی ایران در عرصههای بین المللی شده است.
طباطبایی گفت: مطابق با دستورات اساسی دین اسلام مسلمانان انسانهایی مهربان با قلبهایی رئوف شناخته میشوند؛ حال شما قضاوت کنید که آیا این چنین کارهایی با روح مهربان و قلب رئوف یک مسلمان سازگار میباشد؟ اصلاً چنین فردی مسلمان است؟ این اعمال موجب تخریب چهره مسلمانان در عرصههای مختلف جهانی و موجب وهن دین میشود که این امر علاوه تضعیف جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین پایگاه اسلام در جهان موجب ایجاد فضای منفی علیه اصل دین میگردد.
وی اظهار داشت: با توجه به مطالب بیان شده بر کسی پوشیده نیست که بر اساس قواعد فقهی دین اسلام تخریب محیط زیست، شکارهای بی رویه حیوانات و تخریب جنگلها و.... حرام بوده و مرتکب علاوه بر ضمانت اجرای قانونی مستوجب عقوبت الهی خواهد بود. اما چرا با توجه به این امر و صراحت دین در حرمت صید و شکار باز هم شاهد اعمال شنیعی از این دست هستیم؟
حجت الاسلام طباطبایی افزود: متاسفانه با بررسی شرایط و اتفاقات تنها دلیل این امر مسائل سیاسی میباشند؛ کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی برای جلب اعتماد مردم یک منطقه و افزایش میزان آراء خود از خواسته نابجای عدهای سودجو و شکم پرست حمایت میکنند و شرایط را برای انجام فعالیتهای غیر قانونی و حرام مخرب محیط زیست فراهم میسازند. غافل از اینکه از مهمترین نتایج منفی عمل آنها این است که در مناطقی نظیر فریدونکنار شاهد جنایاتی هستیم که در هیچ جای کره زمین سابقه ندارد؛ شکستن بال و پای پرندگان پیش از ذبح، خوراندن دانههای سمی پیش از صید، فروش پرندههای حرام گوشت و برپایی بازارهای فروش شکارهای غیرمجاز و حرام در ملأ عام از جمله این نتایج هستند.
وی ادامه داد: چنین فردی که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود حاضر است مرتکب فعل حرام شده و حتی شرایط را برای ارتکاب فعل حرام فراهم سازد یقیناً از دایره دینداران خارج است و این یعنی صلاحیت لازم برای حضور در مجلس به عنوان محلی برای احقاق حقوق عامه مردم را ندارد! این افراد با اعمالشان مستقیم در برابر حکم شرعی و مرجعیت ایستادهاند! و همچنین شورای محترم نگهبان درصورت تایید صلاحیت این افراد قطعاً خلاف شرع مقدس اسلام عمل کردهاند؛ چرا که یقیناً این افراد التزام عملی به اسلام ندارند!
وی افزود: نفوذ افراد سودجو از مجرای سیاست در این حوزهها با بهانههای واهی نظیر اینکه جناب آقای دکتر کلانتری به عنوان رئیس مهمترین دستگاه اجرایی با استناد به اینکه در مناطق کوهستانی ما قوچهایی با سنهای نسبتاً بالا آب زیادی مصرف میکنند و این امر موجب بروز مشکلاتی در زمینه آب میشود مجوز شکار این حیوانات مظلوم را صادر میکنند!
طباطبایی گفت: در شرع مقدس اسلام عملی که حرام است حتی به میزان کم هم نباید انجام شود و به هر میزان که باشد موجب عقاب است. اما سیاستمداران و سودجویان سعی در عادی سازی این اعمال غیرانسانی در سطوح مختلف با بهانههای مختلف نظیر ارز آوری و یا مصرف زیاد آب! دارند.
بالاترین فساد انسان، فساد در محیط زیست است؛ چرا که به عنوان مثال فساد مالی با بازپرداخت مبالغی که به هر نحوی بدست آمدهاند قابل جبران است اما فساد در محیط زیست، به هیچ عنوان قابل جبران نیستند و با هیچ چیزی نمیتوان ضرر به بار آمده را جبران کرد
وی ادامه داد: در قرآن کریم سوره مبارکه بقره آیهای داریم که میفرماید: إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ، أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰکِن لَّا یَشْعُرُونَ، داستان این آقایان داستان این آیه شریفه است که هنگامی که به آنها گفته میشود تباهی نکنید میگویند ما اصلاح کنندهایم؛ در صورتی که در حقیقت آنها مفسدند و به آن واقف نیستند! چگونه ارز آوری میتواند توجیه کننده حرمت تخریب محیط زیست و ایجاد اختلال در عرصههای مختلف آن باشد؟ چگونه توسعه و ارز آوری میتواند مجوز تخریب میراث آیندگان از نسل بشر را صادر کند؟ چگونه بنا نهادن سنت سیئه تخریب محیط زیست و شکار لهوی آن هم از مجاری قانونی با قواعد اسلامی که بیان کننده حرمت تخریب و اختلال محیط زیست هستند قابل جمع است؟ و چگونه چنین افرادی خود را در دایره متدینین میدانند!؟
طباطبایی گفت: آنچه مشخص است سازمان محیط زیست به عنوان مهمترین بازیگر عرصههای حفاظت از محیط زیست در صورتیکه به وظایف قانونی و شرعی خود در قبال محیط زیست بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی عمل کند و تمام قد جلوی چنین اقداماتی بایستد نه تنها به وظیفه شرعی خود عمل کرده موجب تصحیح فضای نادرست در عرصههای بین المللی نسبت به اسلام شده است.
وی در پایان گفت: قوه قضائیه نیز با برخورد قاطع با متخلفین در حوزههای مختلف بدون در نظر گرفتن زد و بندها و سفارشات سیاسی میتواند نقش حیاتی و تعیین کنندهای داشته باشد. در آخر هم باید عرض کنم بالاترین فساد انسان، فساد در محیط زیست است؛ چرا که به عنوان مثال فساد مالی با بازپرداخت مبالغی که به هر نحوی بدست آمدهاند قابل جبران است اما فساد در محیط زیست، نظیر تخریب تالاب مره در استان قم به منظور توسعه شهرسازی و تسهیل مسیر تردد برای انسان و یا اعمالی که منجر به رخداد فجایع اخیر در رابطه با سیل شده است و یا استخراج بی رویه آبهای سفرههای زیر زمینی و … به هیچ عنوان قابل جبران نیستند و با هیچ چیزی نمیتوان ضرر به بار آمده را جبران کرد.
نظر شما