۱۹ فروردین ۱۳۸۶، ۱۵:۱۸

/ نگاهی به فیلم "شب بخیر فرمانده" انسیه شاه‌حسینی /

تضاد فرد با موقعیت

تضاد فرد با موقعیت

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر : انسیه شاه‌حسینی پس از بسط یک سنت قومی در فیلم "غروب شد بیا" به ترسیم تجربه شخصی خود در سال‌های جنگ ایران و عراق در "شب بخیر فرمانده" پرداخته، قصه‌ای که بر تضاد حضور زن در موقعیت جبهه استوار است.

به گزارش خبرنگار مهر، شاه حسینی که سابقه فیلمنامه نویسی برای فیلم های کوتاه و نگارش فیلمنامه های بلندی چون "دل نمک"، "آب را گل نکنید"، "اوینار" و "مجروح جنگی" را برای فیلمسازان دیگر دارد که همه از جریان روز سینمای ایران فاصله داشتند، در اولین ساخته خود "غروب شد بیا" بنا به دغدغه شخصی یک سنت قومی را محور کار قرار داد.

هر چند نفس پرداختن به این مضامین در سینمای ایران که از عدم تنوع مضامین رنج می برد می تواند راهگشا باشد، ولی به هر حال در نظر داشتن اصول و قواعد درام است که حتی موضوعی مستند را واجد قابلیت های یک اثر بلند داستانی می کند تا مخاطب هم از آن فاصله نگیرد. در "غروب شد بیا" پرداختن به آسیب شناسی این سنت قومی (زنی که شوهرش به دریا رفته و بازنگشته باید منتظر بماند و حق زندگی جدید ندارد) در میان مردم کشورمان به قدری اهمیت پیدا کرده که در بسیاری مواقع قصه و درام زیر سایه آن باقی مانده و طراحی خطوط قصه ای ناکارآمد که بیشتر پراکندگی ایجاد می کند به جای تمرکز و نوعی ابهام که بر روابط و مسائل آدم ها حاکم است به این وجه دامن می زند.

شاه حسینی در دومین تجربه خود همان توصیه معروف را مورد توجه قرار داده که قصه ای تجربه شده که نویسنده با زوایای آن آشناست می تواند سازنده اثری صمیمی و ملموس شود. او این بار هم به تجربه های واقعی روی آورده، ولی تجربه شخصی خودش به عنوان یک خبرنگار که ناخواسته در هسته بحرانی جنگ قرار می گیرد. زنی که می کوشد با پنهان کردن جنسیت خود با فضا و روابط مردانه تطبیق پیدا کند و البته این پنهان کاری دوامی پیدا نمی کند.

فیلم با مقدمه ای کوتاه که منجر به جا ماندن زن خبرنگار از گروه می شود، او را در شرایط ناشناخته بحران قرار می دهد و کلیت فیلم به تضاد و تقابل او با موقعیت و آدم ها اختصاص می یابد. تقابل فرد با موقعیت گرفتار شده از وضعیت های آشنای نمایشی است که بنا به طراحی موقعیت می تواند این تقابل را به لایه های گسترده و درونی تر انتقال دهد و حتی باعث تغییر سطح روایت شود. در "شب بخیر فرمانده" هم گم شدن زن و قرار گرفتن او در فضای ناشناخته، مردانه و خشن جبهه، زمینه قرار گرفتن او در قالبی مردانه را فراهم می کند. موقعیتی که موجب خلق تعلیق و تغییر سطح روایت می شود.

به این مفهوم که قهرمان قصه فقط دچار تضاد با محیط اطراف نیست، بلکه هویت پنهان او موقعیت طراحی شده را ارتقا می دهد و حالا با فردی سر و کار داریم که از چند جهت در فشار و بحران است. او باید زنده بماند و برای زنده ماندن هم باید هویتش را پنهان کند و هم مقاومتش را بالا ببرد. در چنین موقعیتی ویژگی های او به عنوان یک زن است که مورد تهدید و هجوم قرار می گیرد و بحران فراگیر می شود.

فیلم سعی می کند خیلی با موقعیت به لباس مرد درآمدن زن بازی نکند و با طراحی چند موقعیت پشت سر هم و تهدید لو رفتن هویتش، این راز توسط فرمانده کشف می شود و زن را در موقعیتی متعادل تر قرار می دهد تا با کمک فرمانده شرایط امن تری پیدا کند و جرقه ارتباط عاطفی میان آنها در شرایطی غیرمتعارف روشن شود. شرایطی به نوعی ساختارشکن که رابطه شکل گرفته را هم به نوعی غیرمتعارف و خاص می کند.

فیلمساز در مقطع میانی به فراخور قصه باز هم رجعتی دارد به سنت های قومی و قهرمان قصه را با موقعیت پیچیده ای که دارد درگیر این سنت ها می کند. با در نظر گرفتن منطق داستانی طراحی این موقعیت با رویکردی مناسب و در نظر گرفتن وجه ایجاز، می توانست نقبی ظریف به این مسائل بزند. اما به نظر می آید با توجه به کم بودن بار دراماتیک قصه در بخش میانی و مسیر به نوعی تخت که زن در پیش دارد، بخشی عمده از پتانسیل قصه وامدار این موقعیت شده و زمان اختصاص یافته به ماجرای عروسی که در آستانه برگزاری به دلیل حضور نداشتن داماد بلاتکلیف می ماند یادآور این نکته است.

هر چند همراه شدن اجباری زن خبرنگار با افراد محلی که درگیر این ماجرا هستند، تمهیدی برای پراکنده نشدن داستان و پیوستگی این خطوط است، ولی گسترده شدن این خط از حد یک خط فرعی به ماجرای شکل دهنده بخش عمده میانی، همچنان مطرح است. فیلمساز با تمهیداتی چون آگاهی داشتن زن خبرنگار از سرنوشت نهایی داماد و خانواده اش و ... که به نوعی او را دچار همذات پنداری با مسئله افراد محلی می کند تلاش کرده تا این ضعف را با مولفه های روایی پوشش دهد اما کارآیی آنها محدود باقی می ماند.

نکته دیگر در مورد "شب بخیر فرمانده" این است که فیلم پتانسیل اصلی خود را از قرار گرفتن قهرمان قصه در موقعیتی نامتعارف می گیرد، ولی در این میان نمی تواند به دفاع مقدس منحصر بفرد کشورمان از زاویه دید یک زن، نگاهی متفاوت داشته باشد. زنی که خود به نوعی گرفتار شرایط می شود و اجازه انتخاب ندارد. طبعاً موقعیت خاص او این قابلیت را داشت که با نگاه جزئی نگر یک زن، زوایای خاص نه صرفاً جدیدی از دفاع مقدس و مردانش به معرض دید مخاطب قرار بگیرد، ولی تعبیر و ترسیم ما از این افراد و جنگ، در پایان فیلم تفاوتی نکرده است. باز هم با مردانی دور از احساسات انسانی مواجه هستیم که همه چیز را بر بروز عاطفه مقدم می دانند و باید از نگاه گریخته، حرف های نیمه تمام و ... آنها تعبیری انسانی از یک رزمنده پیدا کنیم.

کد خبر 467154

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha