سیدمرتضی آوینی فیلمسازی را اوایل پیروزی انقلاب با ساخت چند مجموعه درباره غائله گنبد (مجموعه "شش روز در ترکمن صحرا")، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعه مستند "خان گزیدهها") آغاز کرد. گروه جهاد که آوینی هم عضو آن بود، اولین گروهی به شمار می رفت که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. مجموعه یازده قسمتی "حقیقت" کار بعدی این گروه محسوب می شد که یکی از هدف های آن ترسیم علل سقوط خرمشهر بود.
کار گروه جهاد در جبهه ادامه یافت و با شروع عملیات والفجر 8، شکل کاملاً منسجم و به هم پیوسته ای پیدا کرد. آغاز تهیه مجموعه زیبا و ماندگار "روایت فتح" که بعد از این عملیات تا پایان جنگ به طور منظم از تلویزیون پخش شد، به همان ایام بازمیگردد.
اواخر سال 1370 "موسسه فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی درباره دفاع مقدس بپردازد و تهیه مجموعه "روایت فتح" را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلمبرداران "روایت فتح" سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و در مدتی کمتر از یک سال، کار تهیه شش برنامه از مجموعه 10 قسمتی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند و مقدمات تهیه مجموعه های دیگری را درباره آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکّه تدارک دیدند.
"شهری در آسمان" که به واقعه محاصره، سقوط و باز پس گیری خرمشهر میپرداخت، در ماههای آخر حیات زمینی سیدمرتضی آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامه وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در قتلگاه فکّه ناتمام ماند.
شهید سیدمرتضی آوینی فعالیتهای مطبوعاتی خود را اواخر سال 1362، همزمان با مشارکت در جبهه و تهیه فیلمهای مستند درباره جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامه "اعتصام" ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد. او طی یک مجموعه مقاله درباره "مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام" آرا و اندیشههای رایج در مورد دموکراسی، رأی اکثریت، آزادی عقیده، برابری و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی مأخوذ از وحی، نهج البلاغه و آراء سیاسی حضرت امام (ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد.
او همچنین مقالاتی در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ربط و نسبت با حکومت الهی حضرت رسول (ص) در مدینه و خلافت امیر مؤمنان (ع) نوشت که در "اعتصام" منتشر شد. آوینی در مضامین اعتقادی و عبادی نیز تحقیق و تفکر میکرد و حاصل کار خویش را به صورت مقالاتی چون "اشک، چشمه تکامل"، "تحقیقی در معنی صلوات" و "حج، تمثیل سلوک جمعی بشر" به چاپ میسپرد.
این مقالات بعد از شهادت او با عنوان "توسعه و مبانی تمدن غرب" به چاپ رسید. این دوره از کار نویسندگی او تا سال 1365 ادامه یافت. مقارن با همین سالها شهید آوینی علاوه بر کارگردانی و مونتاژ مجموعه "روایت فتح" نگارش متن آن را بر عهده داشت که بعدها قالب کتابی گرفت با عنوان "گنجینه آسمانی". او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب "فتح خون" (روایت محرم) را آغاز کرد و 9 فصل از فصول 10 گانه آن را نوشت. اما در حالی که کار تحقیق در مورد وقایع روز عاشورا و شهادت بنی هاشم را انجام داده و نگارش فصل آخر را آغاز کرده بود، به دلایلی کار را ناتمام گذاشت.
او در سال 1367 یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد، ولی چون مفاد مورد نظرش برای تدریس با طرح دانشگاه همخوانی نداشت، از ادامه تدریس صرفنظر کرد. مجموعه مباحثی که برای تدریس فراهم شده بود، با بسط، شرح و تفسیر بیشتر در مقاله ای بلند به نام "تأملاتی در ماهیت سینما" در فصلنامه "فارابی" به چاپ رسید و بعد در مقالاتی با عناوین "جذابیت در سینما"، "آینه جادو"، "قاب تصویر و زبان سینما" و ... که از فروردین سال 1368 در ماهنامه هنری "سوره" منتشر شد، تفصیل پیدا کرد. مجموعه این مقالات در کتاب "آینه جادو" که جلد اول از مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی اوست جمعآوری و به چاپ سپرده شد.
سالهای 1368 تا 1372 دوران اوج فعالیت مطبوعاتی شهید آوینی است. آثار او در طی این دوره نیز موضوعات بسیار متنوعی را شامل میشود. هر چند آشنایی با سینما در طول مدتی بیش از 10 سال مستندسازی و تجارب او در زمینه کارگردانی مستند و به خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هرچیز به سینما بپردازد، ولی این مسئله موجب بیاعتنایی او به سایر هنرها نشد.
او در کنار تالیف مقالات تئوریک درباره ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در مورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و ... تألیف کرد که در ماهنامه "سوره" به چاپ رسید.
مجموعه آثار شهید آوینی در این دوره هم از حیث کمیت، هم از جهت تنوع موضوعات و هم از نظر عمق معنا و اصالت تفکر و شیوایی بیان اعجابآور است. در حالی که سرچشمه اصلی تفکر او به قرآن، نهجالبلاغه، کلمات معصومین علیهمالسلام و آثار و گفتار حضرت امام (ره) بازمیگشت، با تفکر فلسفی غرب، آرا و نظریات متفکران غربی نیز آشنایی داشت و با یقینی برآمده از نور حکمت، آنها را نقد و بررسی میکرد.
او شناخت مبانی فلسفی و سیر تاریخی فرهنگ و تمدن جدید را از لوازم مقابله با تهاجم فرهنگی میدانست چرا که این شناخت زمینه خروج از عالم غربی و غربزده کنونی را فراهم میکند و به بسط و گسترش فرهنگ و تفکر الهی مدد میرساند. او بر این باور بود که با وقوع انقلاب اسلامی و ظهور انسان کاملی چون امام خمینی (ره)، بشر وارد عهد تاریخی جدیدی شده که آن را "عصر توبه بشریت" مینامید. عصری که به انقلاب جهانی امام عصر (عج) و ظهور "دولت پایدار حق" منتهی خواهد شد.
شاید امروز به یاد آوردن یک مجموعه قدیمی در زمان پخش یک امتیاز محسوب نشود، در حالی که نوار، سی دی و ... همه اتفاقات دور گذشته را قابل دسترس می کنند. ولی اگر آن مجموعه، مستند "روایت فتح" باشد که در سال های اوج جنگ ایران و عراق تا پایان گرفتن آن از تلویزیون پخش می شد و فضا، قالب و تأثیرگذاری خاصی داشت، طبعاً مشاهده امروز نمی تواند با تجربه دیدار آن سال ها برابری کند.
زمانی که صدای گوینده رادیو که اخبار مربوط به عملیات مختلف جنگی را اعلام می کرد، نوای آشنا و کابوسی مشابه پیام اعلام حمله هوایی بود "شنوندگان عزیز توجه فرمائید، شنوندگان عزیز توجه فرمائید، دلیر مردان ایران در عملیات ... موفق به فتح مواضع دشمن شدند."، زمانی که در هر کوی و برزن حجله های رنگین، شهادت یک جوان را که شاید همین دیروز از کنارت عبور کرده یادآور می شد، زمانی که یکی از تکالیف مهم دانش آموزان مدرسه ای نوشتن نامه ای فرضی به رزمندگانی بود که در حال دفاع از مرز و بوم کشور بودند، زمانی که ...
در چنین زمانی است که هر پنجشنبه شب، نشستن مقابل تلویزیون و انتخاب از میان دو شبکه تلویزیونی سیما، بی اختیار متأثر از صدای آرام گوینده ای بود که مخاطب دور از فضای جبهه را که فقط وصف جنگ را شنیده بود، وادار به انتخاب این برنامه می کرد. مستندی که به زوایایی ناپیدا از جنگ تحمیل شده به ایران، مردان مرد این عرصه و آناتی خاص می پرداخت تا مخاطب خود را دور از موقعیت و فضا حس نکند و به نوعی شریک درونی این ایثارگری ها شود.
آوینی با ادبیات خاصی که در نگارش متن و لحن حماسی منحصر بفردی که برای روایت مستند انتخاب می کرد، به تبع نیاز زمان خود به نگاه حماسی به ارزش های دفاع مقدس دامن می زد. او با استفاده از مولفه هایی برخاسته از موقعیت مانند نوحه های آشنای آن زمان، کارکرد آنها را ارتقا داده و ماندگاری اش را صدچندان کرده و مخاطب را آنچنان درگیر فضا، مکان، موقعیت و آدم ها می کرد که به نوعی ناخودآگاه بود. می توان نوحه معروف آهنگران را در تیتراژ پایانی یکی از قسمت ها که با تصاویر و حرف های رزمندها در آن قسمت به همخوانی خاصی رسیده بود، از یاد برد؟
مرا اسب سپیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز باز است
در میخانه را گیرم که بستند
کلیدش را چرا یا رب شکستند
آدم هایی که شاید هنگام پخش مستند، شهید شده بودند و حضور جسمی نداشتند یا در همان لحظات مقابل دوربین سرخ او به شهادت می رسیدند. آوینی خالق دوربین سرخ جنگ بود، دوربینی که تنها شهادت را ثبت نمی کرد بلکه سرخی خون را به عمق میدان دید مخاطب انعکاس می داد و نمایی به گستردگی جنگ هشت ساله ایران را به شناسنامه تصویری دفاع مقدس اضافه کرد. یک نمای طولانی که هنوز هم تمام نشده است. یادش گرامی ...
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
* اطلاعات مربوط به زندگی شهید آوینی از سایت www.aviny.com گرفته شده است.
نظر شما