يا تنها ست و يا دو سه نفر از دوستانش هم همراه او هستند، با لبخند تمسخر آميزي سرش را از ماشين بيرون آورده و از تو مي خواهد كه سوار شوي ، از دو حال خارج نيست يا قبول مي كني و سوار مي شوي وآن وقت است كه همه چيزبراي هميشه تمام مي شود ، يا ممكن است رويت را به طرف ديگري برگرداني و به اصطلاح بي محلي كني و در اين موقع است كه فرد مزاحم زير لب چيزي مي گويد و پايش را محكم روي پدال گاز فشار مي دهد و مي رود اما هنوز از چند لحظه اي از رفتنش نمي گذرد كه ماشين ديگري جلوي پايت توقف مي كند .
اين ها صحنه هاي عادي هستند كه هر روز بارها و بارها براي دختران و زنان تكرار مي شود ، پديده اي كه از آن به عنوان مزاحمت خياباني نام برده مي شود اين مساله معضلي است كه در حال حاضر در تمام خيابانهاي شهر و در تمام ساعات شبانه روز به وضوح ديده مي شود. اگر چند سال گذشته زنان و دختران از ايجاد مزاحمت توسط مردان و پسران در ساعات پاياني روز و به خصوص شبها شكايت داشتند اما حالا پايين شهر و بالاي شهرهيچ فرقي ندارد. اگر زماني خيابانهاي شمال وماشينهاي مدل بالا براي اين كار بود حالا حتي در كوچه پس كوچه هاي جنوب شهر و با يك پيكان هم مي توان اين كار را انجام داد و همين امر باعث مي شود كه گاهي زنان و دختران اين ماشينها را با مسافربرهاي شخصي اشتباه بگيرند و سوار شوند .
هر چند در اين ميان تعدادي زنان و دختران را مقصر مي دانند كه خود با نوع لباس، رفتار و حركاتشان زمينه ايجاد مزاحمتهاي خياباني را براي مردان فراهم مي آورند و عده اي نيز حق را به زنان و دختران داده و معتقدند كه مزاحمت هاي خياباني از سوي مردان ، معضل جديدي نيست و به حدي عادي شده كه قبح و زشتي خود را در اذهان عمومي از دست داده است و به همين دليل است كه زنان و دخترنا چاره اي جز تحمل اين وضعيت ندارند ، اما آنچه كه بيشتر فكر ها را به خود مشغول مي كند اين است كه چنين پديده اي به چه دليل در جامعه روي مي دهد ؟
دوست دارم ماشين كولر دار سوار شوم !
سعيده ، دانشجوي سال اول رشته كامپوتراست اما شيطنتها و حركاتش هنوز رنگ و بويي از كودكي دارد ، وقتي راجع به اين مساله از او مي پرسيم ، مي گويد : ترم گذشته روزهاي دوشنبه هر هفته براي گذراندن 1 واحد تربيت بدني ساعت 12 ظهر در اوج گرما از پيچ شميران راه مي افتادم تا به شهرك غرب بروم ، شكايت از وضعيت اتوبوسها ، گرما، ترافيك و مسير طولاني هم كه تكرار مكررات است ، خوب در اين شرايط بود كه وقتي ماشيني مدل بالايي جلوي پايم توقف مي كرد سوار مي شدم ، مي دانيد به نظر من وقتي آدم مي تواند ماشين كولر دار سوار شود چرا بايد به خودش رياضت بدهد ، تازه من فقط براي زود رسيدن به مقصد سوار اين ماشينها مي شدم و بعد هم بدون اينكه اتفاق خاصي بيفتد ، پياده مي شدم و همه چيز تمام مي شد .
اما يك خانم كارمند نظر ديگري دارد او در اين قضيه بيش از 70 درصد دختران را مقصر مي داند و مي گويد : اگر دخترها خود را مانند عروسك هاي داخل ويترين در معرض نمايش قرار ندهند و يا به مزاحمين خياباني بي محلي كنند مسلما فرد مزاحم هم منصرف مي شود. اما متاسفانه بسياري از زنان و دختران خود زمينه اينگونه مزاحمتها را فراهم مي آورند .
يك جوان 28 ساله اين مساله را امري طبيعي و عادي دانسته و معتقد است كه هدف از اين كارها مزاحمت نيست بلكه فقط به قصد وقت گذراني و دور شدن از تنهايي است ، او مي گويد : اين رفتار و حركات اقتضاي اين دوره سني است ، يعني دختران ذاتا دوست دارند كه وقتي از خانه خارج مي شوند خود را براي جنس مخالف بيارايند تا بيشتر مورد توجه آنها قرار بگيرند در واقع حتي دختران براي اين كار با يكديگر رقابت مي كنند ، از طرف ديگر پسرها نيز از روي بيكاري در اولين فرصتي كه يك ماشين به دست مي آورند ، در خيابانها مي چرخند تا بتوانند چند ساعتي را از تنهايي در بيايند .
اما يك جوان 29 ساله نظر ديگري دارد او مي گويد : اينگونه مزاحمتها براي همه دختران و زنان پيش مي آيد ، وقتي يك پسر با ماشين در خيابان مي چرخد ، نمي داند دختري كه در گوشه اي از خيابان ايستاده ، يك دختر فراري است يا دختري كه تنها به قصد تاكسي سوار شدن در گوشه خيابان منتظر است ، اما جواب اين سوال را با چند تا بوق زدن و توقف جلوي پاي او بزودي مي فهمد .
او مي گويد : درست است كه اخيرا مزاحمت از طرف مردان براي دختران زياد شده و به قول شما هر لحظه اي كه منتظر تاكسي باشي هزار نفر جلوي پايت بوق مي زنند اما بقيه قضيه به عهده دخترها است وگرنه اگر يكبار آن دختر خيلي جدي به ماشيني كه جلوي پايش توقف كرده بي توجهي كند ، مسلما راننده در مي يابد كه اين دختر آن كسي كه فكر مي كند نيست و منصرف مي شود .
دكتر محمد تقي شيخي جامعه شناس و عضو هيات علمي دانشگاه الزهرا ، مزاحمتهاي خياباني را پديده نابهنجاري مي داند كه ازسابقه ديرينه اي دركشور ما برخوردار است او مي گويد : روند افزايش اين جريان يا پديده طي دهه هاي اخير بسيار چشمگير بوده است صرفا به اين خاطر كه هر دو جنس پسر و دختر فرصت بيشتري براي بيرون از خانه بودن پيدا كرده اند و اين درحالي است كه با پيدايش و دست يابي به وسايل زينتي، لباس و ولوازم آرايشي و ديگر ابزاري از اين قبيل طي سالهاي اخير اين وضعيت بيش از گذشته به چشم مي خورد .
وي مي افزايد : ريشه اين پديده يا كنش متقابل تا حد زيادي به ارزشها ، الگوهاي فرهنگي و رفتاري جوانان مربوط مي شود. از آنجا كه دو جنس پسر و دختر در جامعه ايران تا حد زيادي از يكديگر فاصله دارند ، يعني در مراكز آموزشي مشترك ، سرگرمي ها و ورزش با يكديگر مشاركت نمي كنند همين عوامل موجب شده تا هر دو جنس به محض اينكه نظارت والدين را روي خود احساس نمي كنند ، تلاش مي كنند تا به خيال خود از اين آزادي كه در اختيارشان قرار گرفته استفاده كنند اما متاسفانه راه خود را درست انتخاب نمي كنند .
مجازات زندان براي مزاحمين خياباني
دكتر شيخي با بيان اينكه وضعيت ياد شده در بسياري از جوامع رو به توسعه به چشم مي خورد ، اظهار مي دارد : از آنجا كه قانون يا موازين قانوني به اندازه كافي در اين زمينه وجود ندارد و يا بسيار اندك است در نتيجه بسياري از افراد به صورت آشكار و پنهان به اين كار دست مي زنند و در مقابل به اين دليل كه جوامع توسعه يافته صنعتي از نظر ساختار روابط و ارتباطات متقابل تا حد زيادي با شرايط جامعه ما متفاوت است اين كنش متقابل كمتر در اين جوامع به چشم مي خورد و در صورتيكه حتي چنين وقايعي اتفاق بيفتد ، موازين قانوني بسيار محكم و جدي به عنوان مجازات براي متخلفين وجود دارد به طوريكه افراد مزاحم شديدا تحت پيگيري و جريمه قرار مي گيرند و اين در حالي است كه نپرداختن به چنين حركتهايي خود به عنوان هنجارهايي در آن جوامع نهادينه شده است .
وي به ضعف برخوردهاي قانوني در اين زمينه اشاره كرده و معتقد است : عدم برخورد جدي با مزاحمين خياباني تا حد زيادي زمينه را براي پرداختن به چنين حركتهايي درجامعه ما از سوي سوء استفاده كنندگان فراهم مي آورد ، از سوي ديگر نبايد نقش بسياري از انگيزه هاي دروني ، نيازها ، خواسته ها و غرايز را در ايجاد اين پديده بي تاثير دانست و بايد براي ريشه كني اين معضل در جهت بررسي بيشتر ريشه هاي چنين اعمالي كار كرد .
اين جامعه شناس با بيان اينكه ايجاد مزاحمت براي شهروندان در كشورهاي ديگر مجازاتهاي سنگيني به همراه دارد ، مي گويد : در بسياري از جوامع صنعتي از جمله كانادا مزاحمت براي ديگران مجازاتهايي در حد زندان دارد و كافي است كه فرد آزار ديده به پليس يا مراجع قضايي شكايت كند ، در اين شرايط حتي بدون نياز به شاهد به پرونده رسيدگي مي شود .
وي تصريح مي كند : براي مقابله با اين معضل بايد دستگاههاي قضايي مجازاتهايي را تعيين كنند كه از قدرت بازدارندگي بيشتري برخوردار باشد و از سوي ديگر نيروي انتظامي و پليس نيز در برخورد با مزاحمين خياباني شدت عمل بيشتري به خرج دهد .
سوسن مفيدي ، مسوول جمعيت زنان مسلمان حقوقدان ، نيز با بيان اينكه در جامعه ما به اندازه كافي براي اين مساله قانون وضع شده است اما عدم ضمانت اجرايي ، آن را ناكارآمد كرده است ، اظهار مي دارد : به موجب ماده 619 قانون جزا، هر كس در اماكن عمومي يا معابر متعرض يا مزاحم افراد از جمله زنان شده ، يا با الفاظ و حركات مخالف شئون و حيثيت به آنان توهين كند به حبس از 2 تا 6 ماه و همچنين 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد ، همچنين در ماده 638 نيز بيان شده كه هر شخص در انظار عمومي و معابر تظاهر به عمل حرامي نمايد علاوه بر كيفر عمل به حبس از 10 روز تا 2 ماه و 74 ضربه شلاق محكوم مي شود و در صورتيكه مرتكب عملي شود كه نفس آن داراي كيفر نبوده اما اذهان عمومي را جريحه دار كند از حبس 10 روز تا 2 ماه يا 74 ضربه شلاق محكوم مي شود كه به نظر من ايجاد مزاحمت خياباني را نيز مي توان در زمره اين ماده دانست ، اما متاسفانه مشاهده مي كنيم كه اين مجازات به حدي كمرنگ است كه از قدرت بازدارندگي كافي برخوردار نيست .
وي به برخورد ضعيف نيروي پليس در اين زمينه اشاره كرده و مي گويد : در دادگاههاي ما نيز ادله اثبات دعوي ضعيف عمل مي كنند اين ادله اساسي شامل اقرار، شهادت، سند و قسم هستند كه عملا مي بينيم امروزه در دادگاههاي ما قسم چندان رايج نبوده ، چرا كه متاسفانه قسم و شهادت هاي دروغي كه تا كنون در برخي دادگاهها مطرح شده ، اين قضيه را لوث كرده است و همين موجب شده تا قضات نتوانند به قسم شاهد اطمينان كنند ، بسياري از شاهدان نيز حاضر به شهادت دادن نيستند و همين باعث مي شود كه بسياري از پرونده هايي از اين قبيل مسكوت باقي مانده و يا اصلا از سوي شاكيان پيگري نشود .
اين حقوقدان با بيان اينكه بايد شهادت دادن در دادگاه توسط شاهدين اجباري شود ، اظهار مي دارد : يكي از كارهايي كه باعث شده اين مساله چندان پيگيري نشود اين است كه وقتي اين موضوعات در دادگاه مطرح مي شود نمي توان آنرا اثبات كرد ، مشكل ما كمبود قانون نيست بلكه آنچه باعث مي شود اين قانون كارايي لازم را نداشته باشد اين است كه طريقه اثبات دعوي كمرنگ است و همين باعث عادي شدن جرم مي شود .
مفيدي تصريح مي كند : قوه قضائيه بايد نشستهاي تخصصي لازم را در حضور حقوقدانان برجسته كشور به همراه مراجع ديني ترتيب دهد تا با بحثهاي كارشناسي و مطرح كردن اين موضوع به نظر واحدي درباره آسانتر شدن اثبات ادله دعوي دست يابند تا پرونده هايي كه در اين زمينه به دادگاه ارجاع مي شود ، بدون نتيجه رها نشود ، از سوي ديگر نيز اگر پليس هم در اين زمينه برخورد جدي تري از خود نشان دهد ، مسلما اين قضيه تا حدي قابل كنترل خواهد بود .
دختران فراري يكي از قربانيان مزاحمتهاي خياباني
دختران فراري نخستين طعمه مزاحمين خياباني هستند اينها كساني هستند كه از روي سرگرداني و ناچاري يا به دلايل ديگر از خانه فرار كرده و هيچ راه بازگشتي ندارند اين افراد با سرو وضعي نا مناسب در گوشه اي مي ايستند و گاهي حتي خودشان ماشينها را وادار به توقف مي كنند و سپس چشمانشان را روي همه چيز مي بندند و سوار مي شوند .
دسته دوم بچه هاي دبيرستاني هستند كه در مسير خانه به مدرسه ودر اولين فرصتي كه براي خارج شدن از خانه به دست مي آورند به اين فكر مي افتند كه به نحوي خلاء هاي عاطفي خود را جبران كنند و براي اين كاربه بهانه رفتن به كلاس كنكور و يا رفتن به كتابخانه و سرزدن به دوستان از اين ماشينها سر در مي آورند .
يك دانش آموز دبيرستاني در اين زمينه مي گويد : خود من تا به حال چندين با سوار اين ماشينها شده ام براي اينكه خيلي وقتها هر چه قدر هم كه منتظر اتوبوس مي ايستم نمي آيد ، از نظر مالي هم امكان اينكه بخواهم هر روز تاكسي سوار شوم را ندارم مگر چه اشكالي دارد فردي كه با من هممسير است مراهم همراه خودش ببرد .
در حاليكه مي خندد مي گويد : اين فقط يك تاكسي رايگان است تازه خيلي از دوستان من از اين راه براي پيداكردن يك دوست جديد استفاده مي كنند اصلا الان اين كار مد شده است !
اما دسته سوم هم افرادي هستند كه اين كار برايشان به صورت يك حرفه درآمده هر يك از اينها توجيه خاصي براي سوار شدن به اين ماشينها دارند ، اين دسته به دليل عواملي چون فقر، محروميت هاي گوناگون ، برطرف نشدن نيازها و يا عدم نظارت كافي از سوي خانواده ، طعمه ديگر اين مزاحمين خياباني مي شوند .
عده اي خستگي و طولاني بودن راه ، عدم وضعيت مناسب مالي براي تهيه ماشين و تحريك و وسوسه هاي صاحبان اين ماشينها را عامل اين كارها مي دانند اما دسته اي ديگر نيز معتقدند كه رواج اين عمل چندان هم ربطي به وضعيت مالي مناسب يا نامناسب ندارد بلكه بايد پايه و اساس آن را در ذات اين افراد جستجو كرد ، چه بسيار دختران و زناني كه عليرغم داشتن ماشين باز هم بعضي مواقع چنين عملي را انجام مي دهند و به اميد پيدا كردن يك همصحبت خوب خود را در دام چنين افرادي گرفتار مي كنند زيرا رانندگان اين ماشينها به جز سوار كردن مسافران و رساندن آنها به مقصد ، هدف ديگري را هم دنبال مي كنند !
به هر حال نبايد فراموش كرد كه گاه آزادي هاي بي حدو حصر جوانان خود سبب رواج چشمگير اين معضل مي شود و به همين دليل است كه رانندگان اينخود روها بدون احساس كوچكترين مانعي كه سد راه ايجاد مزاحمت آنها باشد به اين اعمال ناشايست اقدام كرده و حتي در خيابانهاي خلوت نيز به اجبار افراد را وادار مي كنند كه سوار ماشينهايشان شوند .
بديهي است آسانترين روشي كه به ذهن هر كس خطور مي كند اين است كه هر فرد بايد بلافاصله پس از مواجه شدن با چنين افرادي با پليس تماس بگيرد تا قضيه پيگيري شود اما موضوع مهم اينجا است كه چگونه مي توان ثابت كرد صاحب ماشين در تاريخ خاصي جلوي پاي دختري ترمز كرده و براي او ايجاد مزاحمت نموده است و بالاخره چند درصد از اين افراد فرصت و انگيزه تشكيل پرونده و پيگيري اين قضيه را خواهند داشت ؟
ودر نهايت اينكه اگر هر زن و دختري بخواهد با تمام مزاحمتهايي كه در طول روز برايش به وجود مي آيد ، شكايت كرده و پليس را در جريان بگذارد ، هر فرد روزانه چند بار بايد با پليس 110 تماس بگيرد ؟
نظر شما