به گزارش خبرنگار مهر، این سینماگر کار حرفه ای خود را به عنوان خبرنگار و عکاس جنگ آغاز کرد. تحصیل در رشته کارگردانی سینما هم باعث شد وی آنچه را به صورت غریزی و بر اساس تجربیات شخصی دنبال می کرد، به شکل علمی تجربه کند و به دانسته های خود جهت دهد.
شاه حسینی علاوه بر ساخت چند فیلم کوتاه از پایه ای ترین بخش سینما یعنی نگارش فیلمنامه وارد عرصه حرفه ای شد. فیلمنامه "دل نمک" که سال 1368 امیر قویدل آن را ساخت، نخستین تجربه حرفه ای وی در سینما بود. "دل نمک" از نظر اجرایی در شرایط دشواری تولید شد، اما در جذب مخاطب چندان موفق نبود. هر چند از نظر مضمونی اثری درخور توجه در سینمای اجتماعی کشور به حساب می آید. همچنین نگاه تلخ فیلم شرایطی را فراهم کرد که مخاطب عام در برقراری ارتباط با اثر تا حدودی دچار مشکل شود.
"آب را گل نکنید" فیلمنامه دیگری است که در همان سال توسط شهریار بحرانی ساخته شد. این اثر نیز همانند نوشته قبلی شاه حسینی فضایی متفاوت و غیرشهری را دنبال می کند، اما به مسایل اجتماعی توجه خاص نشان می دهد. قصه روایتگر تلاش خستگی ناپذیر یک معلم برای آموزش کودکان روستایی است. فیلم قصه خوبی دارد و در واقع تلاشی برای تکریم مقام معلم است.
شاه حسینی از ابتدای دهه 70 به سینمای دفاع مقدس تمایل پیدا کرد و فیلمنامه "اوینار" را نوشت که سال 1370 با بازنویسی، توسط شهرام اسدی به تصویر درآمد. قصه این فیلم نگاهی به بمباران شیمیایی حلبچه عراق دارد. افرادی که به خاطر این بمباران مجروح شده اند، به سمت ایران حمله می کنند و طی این سفر به بازگویی بخشی از زندگی خود می پردازند.
این فیلم از تعدد شخصیت ها و نداشتن انسجام در قصه پردازی و توجه بیش از اندازه به مضمون لطمه خورد. استفاده از حضور بازیگران توانا و شناخته شده نیز کمک زیادی به حل مشکل بی بهره بودن اثر از ارائه تصاویر مناسب سینمایی و برخورداری از قصه ای کم تحرک را نکرد.
شاه حسینی در فیلمنامه بعدی خود "مجروح جنگی" که با فاصله زمانی زیاد از نوشته قبلی اش به تصویر درآمد، توجه به ریتم و تحرک در قصه را بیش از پیش مورد توجه قرار داد و در این زمینه گامی رو به جلو بر داشت. این فیلم سال 1377 با کارگردانی اصغر نصیری بر پرده سینماها آمد. اساس این متن را درگیری نظامی، انفجار و مبارزه رودروی رزمندگان ایرانی با نیروهای بعثی تشکیل می دهد. این موضوع روی شیوه قصه پردازی شاه حسینی تاثیر مثبت گذاشت و باعث افزایش ریتم قصه و در عین حال تصویرسازی بیشتر در فیلم شد. این عوامل به فروش فیلم هم کمک زیادی کرد.
این سینماگر در دهه 80 به جرگه فیلمسازان پیوست و سال 1383 نخستین فیلم بلند سینمایی خود با عنوان "غروب شد بیا" را بر اساس فیلمنامه ای از خودش جلو دوربین برد. وی در نخستین گام تولید به نگاه اجتماعی خود، در ابتدای فعالیت حرفه ای سینمایی اش نوعی بازگشت دارد. این اثر نگاهی متفاوت به زندگی بخشی از ساحل نشینان جنوب کشور می کند. رویکردی که در قالب یک قصه عاشقانه مطرح می شود و نگاهی به نسبت متفاوت به اهالی این بخش از کشور را پیش روی مخاطب قرار می دهد.
در بیشتر آثار سینمایی که راجع به اهالی جنوب کشور ساخته شده، محرومیت های اقتصادی و مشکلات معیشتی آنها بیش از هر چیز دیگر مورد توجه قرار گرفته است. اما شاه حسینی به دنبال نشان دادن قسمتی از خصوصیات معنوی و روحی ساکنان بخش های جنوبی کشور است، اما فیلم با مشکل مختصر بودن داستان مواجه می شود. همچنین مسایل فرعی که برای رشد طرح داستانی طراحی شده نه تنها کمکی به داستانپردازی نمی کند، بلکه مانعی در جهت برقراری ارتباط مخاطب با اثر است. در عین حال، ساختار و شیوه ارایه فیلم نشان می دهد این کارگردان بر ابزار تولید تسلط خوبی دارد، اما راه مناسب ایجاد جذابیت برای فیلم را به خوبی نمی شناسد.
شاه حسینی سال 84 نخستین فیلم جنگی خود با عنوان "شب بخیر فرمانده" را ساخت که هم اکنون بر پرده سینماهای تهران است. این فیلم روایت دقیق و به نسبت کاملی از زندگی شخصی و تجربیات وی هنگام جنگ تحمیلی و حضور در جبهه به عنوان خبرنگار جنگی است. همین مسئله در نگارش قصه ای نزدیک به واقعیت بسیار تاثیرگذار است. مهمتر اینکه، وی دست به انتخاب درستی از خاطرات خود می زند. به این مفهوم که بخش هایی از اتفاقات را برمی گزیند که به صورت مجزا قابل پرداخت است و در قالب یک قصه منسجم این وقایع را روایت می کند.
این فیلم با آنکه بسیاری از مشکلات کیفی آثار قبلی شاه حسینی را ندارد و برخورداری از ریتم مناسب، وجود اتفاقات متوالی همگام با قصه، دوری از ارائه اتفاقات های فرعی بی ارتباط با قصه اصلی و توجه به وجوه تصویری فیلم با کم کردن از دیالوگ ها و نشان دادن موقعیت های شخصیت ویژگی های مهم و قابل توجه اثر محسوب می شود، اما افت و خیز قصه در زمینه توجه به نقاط عطف فیلم را از اثری با جذابیت بالا بی بهره می سازد. اگر کارگردان در تدوین قصه توجه بیشتری به خرج می داد و اتفاقات میانی که بر سر شخصیت می آید را به طریقی خلاصه می کرد و هیجان اثر را افزایش می داد، محصول نهایی اثر بهتری از آب درمی آمد.
انسیه شاه حسینی برای ساخت فیلم تازه خود با عنوان "پنالتی" این بار سراغ یکی دیگر از نوشته های خود رفته که موضوع اصلی تشکیل دهنده قصه در ذات خود جذابیت زیادی دارد. فوتبال که طی سال ها از یک ورزش صرف تبدیل به پدیده ای بسیار فراگیر و جهانی شده می تواند مضمونی بسیار جذاب باشد. هر چند در این زمینه قصه پردازی اهمیت زیادی دارد. چون طی سال های قبل در کشور ما و حتی سینمای دیگر کشورهای جهان به مسئله فوتبال حرفه ای توجه خاص شده و ستارگان فوتبال در این گونه آثار شرکت کرده اند، اما کمتر قصه ای توانایی جذب مخاطب را پیدا کرده است.
البته این بار کارگردان فیلم سعی دارد تلفیقی میان ژانر اجتماعی و دفاع مقدس به وجود آورد. این اثر با آنکه در زمان حال روایت خواهد شد و از صحنه های جنگی و مبارزه در آن خبری نیست، اما در منطقه ای ساخته می شود که زمانی مورد حمله عراق در جنگ تحمیلی قرار گرفته و نام این شهر همواره با مقاومت و مبارزه عجین شده است. منطقه ای که جوانان آن توجه و علاقه خاصی به فوتبال نشان می دهند. اینکه شاه حسینی تا چه اندازه از تجربه های قبلی خود در ساخت این فیلم استفاده می کند، نکته ای است که پس از اکران اثر باید ارزیابی شود.

انسیه شاهحسینی با توجه به تحصیلات سینمایی و فعالیت در زمینه کارگردانی و تولید، پیش از ورود به عرصه سینمای حرفهای برای تسلط به ابزار کار و تولید تلاش کرد، اما برای ایجاد جذابیت و برقراری ارتباط موثر میان مضمون و ساختار هنوز راهی دراز در پیش دارد.
نظر شما