به گزارش خبرنگار مهر، پس از آنکه تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه توسط شورای نگهبان تصویب شد، رئیس مجلس در نامهای به رئیسجمهور تشکیل این وزارتخانه را ابلاغ کرد. پس از آن رئیس جمهور ۱۵ روز فرصت داشت تا سرپرستی را برای این وزارتخانه انتخاب کند. امروز هم در خبری که پایگاه اطلاع رسانی دولت اعلام کرد، حکم انتصاب مونسان برای سرپرستی منتشر شد. به این ترتیب سازمان میراث فرهنگی آخرین سازمان خواهد بود و مونسان نیز آخرین رئیس این سازمان.
از حالا به بعد باید نام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به وزارت خانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تغییر داد. نامی که اگرچه طولانی است اما نشان دهنده حوزه فعالیت سه حوزه مرتبط با هم است. شاید در آینده نامی اختصاری برای آن انتخاب شود مانند وزارت صمت.
پیش از این هر زمانی که بحث وزارتخانه شدن این سازمان مطرح می شد، برخی به اصطلاح نام وزارت گردشگری را به زبان می آوردند که با واکنش دوستداران میراث فرهنگی مواجه می شد. آنها اعلام می کردند ترتیب نام سازمانی باید در نام وزارتخانه نیز رعایت شود. یا اینکه چرا اولویت را به گردشگری می سپارید و میراث فرهنگی را به انتهای اولویت های این وزارتخانه سوق خواهید داد.
هر چه بود دراین مدت با وجود اینکه سازمان میراث فرهنگی و بدنه دولت چندان مایل به وزارتخانه شدن این سازمان نداشتند و اعلام می کردند که هزینه بر دوش دولت خواهد بود و آن را با وجود داشتن ۱۹ وزارتخانه بزرگتر خواهد کرد اما سرانجام با موافقت شورای نگهبان این سازمان به وزارتخانه تبدیل شد.
اما چرا علی اصغر مونسان به عنوان سرپرست وزارتخانه نوزدهم معرفی شد؟
علی اصغر مونسان که می دانست طرح تشکیل وزارتخانه رو به جلوست تلاش زیادی کرد تا در سال آخر ریاست این سازمان در رسانه های سراسری جایگاه ویژه ای باز کند و فعالیت های این سازمان را به نحو دیگری در قالب پوشش رسانه های سراسری به نمایش بگذارد . شاید در همین راستا بود که از یکی از خبرنگاران صدا و سیما خواست تا مدیریت روابط عمومی این سازمان را بر عهده بگیرد. همین اقدام او باعث شد تا بیش از پیش خبرها و گزارش های متعددی از کوچکترین فعالیت این سازمان هم در رسانه ملی منتشر شود. این اقدام کوچکی نبود چون توانست خود را به دیگران برای گرفتن پست وزارت معرفی کند.
هر چند اقداماتی که دراین سازمان طی مدیریت مونسان انجام شد، چندان چشم گیر نبود اما نمایش جذابی از آنها ارائه می شد. برگزاری نمایشگاههایی از آثار تاریخی کشورهای دیگر در ایران با این شعار انجام شد که دیگر اجازه نمی دهیم تنها آثار ایران در خارج از کشور به نمایش در بیاید بلکه باید آثاری هم از خارجی ها در ایران به نمایش گذاشته شود. همچنان که آثار گرانبهایی از موزه ملی ایران به فرانسه رفت و در عوض چند اثر دیگر هم به ایران از موزه لوور وارد شد البته در کنار نمایشگاه موزه لوور نمایشگاهی از عکس های کیارستمی نیز وجود داشت که استقبال از این نمایشگاه حاشیه ای از نمایشگاه اصلی بیشتر بود!
مونسان بارها درباره عملکرد خود اعلام کرده که در دوره او اقامتگاههای بوم گردی به بیش از دو هزار واحد خواهد رسید. اتفاقی که به نظر می رسد خوشایند نباشد چون هم اکنون ایجاد یک اقامتگاه بوم گردی هیچ استاندارد خاصی ندارد و هنوز این سازمان تکلیفش را با اقامتگاهها نمی داند با این وجود خبری از ایجاد اقامتگاههای بومی می دهد که اتفاقا بسیاری از آنها را باید خانه مسافر و یا آپارتمان تزئین شده با صنایع دستی نامید تا بوم گردی.
برپایی نمایشگاه آثار تاریخی هلند در ایران نیز در حالی بود که آثار تاریخی هلند هم به ایران برای نمایش درآمد. همان آثار اکنون به اسپانیا برای نمایش رفته است و مسئولان سازمان میراث فرهنگی قول داده اند که به زودی نمایشگاهی نیز از اسپانیا در ایران برپا شود.
ثبت جهانی آثار تاریخی به طور حتم یکی از افتخارات رئیس سازمان میراث فرهنگی در دوره پایانی فعالیت این سازمان خواهد بود اقدامی که زحمات آن بیشتر بر دوش کارشناسان این حوزه است تا ریاست آن. کمااینکه در دوره های قبلی نیز پرونده های میراثی در یونسکو ثبت جهانی می شدند.
سرمایه گذاری های خارجی نیز در این دوره از ریاست مونسان بر سازمان میراث فرهنگی تحول شگرفی نداشتند چرا که با تشدید تحریم ها علیه ایران عملا سرمایه گذاران خارجی از فعالیت در حوزه گردشگری منع می شدند.
ایران توانسته است در این دوره در چندین نمایشگاه گردشگری خارجی شرکت کند نمایشگاههایی که سالهای گذشته و قبل از دوران مونسان هم انجام می گرفت با شدت کم تر یا بیش تر. با این وجود اما باز هم مسئله تحریم ها باعث شد تا توجه این سازمان به سمت کشورهایی جلب شود که مشکل کمتری با ایران داشتند از جمله چین. همچنان که در این دوره ویزای ایران برای گردشگران چینی لغو شد. اتفاقی که سازمان میراث فرهنگی آن را نتیجه تلاش های خود و وزارت خارجه می داند و البته این نکته هم نباید دور از ذهن باشد که هنوز ویزای چین برای ایرانی ها پابرجاست و این اقدام دو طرفه نبوده است.
برگزاری جلسات متعدد با نمایندگان مجلس، انتشار اخباری در جهت تمجید از فعالیت های مونسان در سایت اطلاع رسانی سازمان، در انتخاب وی بی تاثیر نبود. دور ماندن مونسان از برخی حواشی روسای قبلی سازمان میراث فرهنگی و البته عزل برخی از افرادی که در سازمان میراث فرهنگی ممکن بود مانع از انتخاب مونسان برای وزارت شود هم مزید بر علت شد. مونسان در دوره ریاست خود برخی از افراد را قبل از اینکه نهادهای نظارتی به سراغشان برود، از این سازمان دور کرد. با این وجود اما همچنان چند تن از مدیران وی در حال ماموریت دستگیر شدند و مونسان هیچ گاه توضیحی درباره آنها ارائه نداد.
وی همچنین در گزارشی که سال گذشته به رئیس حمهور درباره عملکرد خود ارائه داد، بر استرداد اموال تاریخی ایران تاکید کرد. منظور مونسان بازگرداندن سرسرباز هخامنشی بود که سالهای بسیار زیاد کارشناسان حقوقی و میراثی، این نقش برجسته را دنبال می کرده و علیه مصادره کنندگانش شکایت کرده بودند و حالا در دوره مونسان این پرونده به نتیجه رسیده بود البته مونسان قول بازگشت الواح هخامنشی را نیز به ایران داده ولی هنوز عملی نشده است.
از این دست اقدامات و نمایش عملکردها در سازمان میراث فرهنگی همیشه دیده می شده است و فقط مخصوص دوره مونسان نبوده است با این وجود به نظر می رسد باید در عملکرد مونسان به عنوان آخرین رئیس سازمان میراث فرهنگی به دور از آب و تاب رسانه ای بیشتر دقت کرد. به خصوص به آمارها و ارقامی که این سازمان ارائه داده و حتما در روزهای آینده ارائه خواهد کرد و به نمایش جذاب هر یک از این عملکردها. شاید آن موقع بتوان در انتخاب وزیر پیشنهادی راحت تر عمل کرد.
از طرفی حالا علی اصغر مونسان سرپرست وزارت شده و وظیفه دارد نسبت به ایجاد وزارتخانه و ساختار مناسب اقدام کند . قطعا بهترین گزینه برای سرپرستی کسی بود که آخرین رئیس سازمان بوده است و اطلاعات به روزتری درباره فعالیت های آن داشته است. اما تا انتخاب وزیر اصلی راه زیادی نمانده است. باید دید رئیس جمهور گزینه های زیادی را برای این سمت در اختیار دارد یا از بین معدود افراد ، مونسان را به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی می کند.
نظر شما