میلانی در حالی که سال 85 را با فروش رویایی "آتش بس" پشت سر گذاشته، به نظر می آید هنوز از حواشی دامنه دار فروش فیلم و تائیدی که بی دلیل و بادلیل نثارش شد خارج نشده، چون حرف ها و ادعاهای او بیش از هر چیز حاکی از ترکتازی اوست. دیدگاه یکجانبه او به مردان و دنیایی که برای او با تقسیم بندی زن و مرد مفهوم پیدا می کند نه انسان بودن که وجهی عمومی و دور از مرزبندی های جنسیتی است، برجسته ترین انعکاس او در برنامه "شب شیشه ای" بود.
در دیدار سینماگران با مقام معظم رهبری
جالب اینجاست که میلانی به تشریح دیدگاه یکسویه خود در قالب فیلم هایش بسنده نکرده و این بار بر صفحه کوچک تلویزیون و در برنامه ای زنده از ذکر نقطه نظراتش ابایی ندارد. فیلمسازی (مفهومی برابر با انسان شناسی) که "باربری" را با توجه فیزیک مردانه کار مناسب مردان می داند و در جواب مجری برنامه "شب شیشهای" که مدعی بود میلانی دوست دارد در فیلمهایش زنان را به کارهای مردانه وادارد گفت: "هر وقت زنان فیلمهایم را وادار به باربری کردم، می توانید بگویید زنان در فیلمهایم کارهای مردانه می کنند."
به نظر می آید میلانی تلویزیون را نه حتی با سینما بلکه با جمع خانوادگی و خودمانی اشتباه گرفته که معلوم است حرف اول و آخر را در آن می زند. او با ذکر اولویتهای شخصی خود در زندگی که شامل برادر از دست داده، دختر، همسر، خانواده پدری، خانواده مادری وی می شود، حرف را به نمونه بودن خود به عنوان یک مادر صبور می کشاند که البته این ادعا به نقل از خواهرش است "... میگه باید جایزه بهترین و صبورترین مادر دنیا رو بدن به من". به نظر می آید صحبت کردن در باب این مسائل در یک برنامه تلویزیونی آن هم با چنین ویژگیهایی، محلی از اعراب ندارد.
میلانی در ادامه با اعتراض به عدم حمایت دولتی از سینما و اصولاً فیلمسازان و بخصوص ایشان، نوعی سیستم بسته کاری از فعالیت خود ترسیم می کند که آن هم جای سئوال دارد. به ادعای میلانی فعالیت حرفه ای او در رشته معماری و درآمدی که از شرکت مهندسین مشاور خود و همسرش به دست می آورد، تنها سرمایه او برای ساخت پروژه های سینمایی اش است که این حرف دو نکته مهم را زیر سئوال می برد:
اول از همه بازدهی شغل حرفه ای او را که اگر به واقع چنین درآمد سالانه ای داشته باشد، باید در سال جدید شاهد رویکرد جدید افراد متخصص به تأسیس شرکت مهندسین مشاور باشیم! و دوم اینکه در صورتی که وی قائم به ذات و بدون وام و حمایت دولتی آثارش را ساخته و روانه اکران می کند، پس رفت و آمدهای مداوم به فارابی و ... درست هنگام آغاز پروژه های سینمایی، چه جایگاهی در این روند پیدا می کند؟
تهمینه میلانی در بخشهای دیگری از برنامه "شب شیشهای" به ذکر نکات دیگری هم می پردازد:
- به سینما آمده ام که پیام بدهم، حرف حسابتان چیست؟
- من به سینما تنها به عنوان یک ابزار برای پیام دادن علاقمندم! من عاشق پیام دادن در سینما هستم.
- این حرف که "آتش بس" در 20 دقیقه پایانی به جهت آموزش دادن دچار افت می شود، حرف برخی منتقدان پیر دمده و بسته ایرانی است که شما (مجری برنامه) هم آنها را تکرار می کنید. قرار نیست "همشهری کین" بسازم. من هر کاری که دلم بخواهد با ابزار سینما انجام می دهم.
- مسئولان در ساخت فیلم مستند من در تخت جمشید همکاری خوبی داشتند و همه مراقبت ها انجام شد. ولی یکی از کارمندان که با من لج کرده بود شایعه کرد به تخت جمشید آسیب رسانده ایم. در حالی که من آرشیتکت هستم و به بناهای تاریخی علاقه دارم.
- به نظر بسیاری من فیلمسازی ضدمرد هستم، چون آنها نگاه من نسبت به حقوق زنان را نمی پسندند.
- چندی پیش به دعوت دکتر پورحسین در شبکه دو، در برنامه "هزار راه نرفته" حضور یافتم. برنامه بسیارخوبی بود که درد را می شکافت و مسائل را از زوایای مختلف ارزیابی می کرد. حقایقی که در این برنامه پخش شد بسیار تلخ تر از فیلم های من بود. در واقع من فیلمسازی محافظه کار هستم.
ـ در پاسخ به این حرف رضا رشیدپور که "زنان در فیلمهای خانم میلانی فقط حق دارند، نه وظیفه": این وظیفه زن نیست که حتی یک لیوان آب به دست همسرش بدهد. یعنی چه که یک مرد از همسرش خواهش کند لیوان آب به او بدهد؟ من البته این کار را میکنم، ولی با عشق و علاقه. زن فقط موقعی میتواند آب به همسرش برساند که او در موقعیتی خاص گرفتار شده باشد. مثلا دارد با چکش میخ میکوبد و نمیتواند خودش برود آب بردارد!
نظر شما