به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «برساخت اجتماعی تفاوت» اثر کرم حبیبپور که دومین نشست از مجموعه نشستهای فرهنگ و دانشگاه بود دوشنبه یازدهم شهریورماه به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری موسسه خانه کتاب در سالن سرای کتاب خانه کتاب برگزار شد.
در این نشست ابتدا رضا ماحوزی معاون پژوهشی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به خاستگاه کتاب و طرحی که سالهای گذشته در پژوهشکده به مدیریت دکتر عباس کاظمی انجام شده است اشاره کرد و گفت: این کتاب یکی از گزارشهای طرح کلان کلاس درس دانشگاهی است که در سال ۱۳۹۴ در پژوهشکده انجام شد که هشت نفر از همکاران پژوهشی پژوهشکده با آن همکاری داشتند.
وی افزود: دکتر حبیبپور در این کتاب سه پرسش را مطرح کرده است و سعی میکند به آنها بپردازد، پرسش نخست اینکه آیا اساساً در تجربه کلاس درس دانشگاهی بین پسران و دختران تفاوتی وجود دارد؟ دوم اینکه اگر تفاوتی وجود دارد این تفاوتها در کدام موضوعات است و سوم این تفاوتها چرا و بنا به چه زمینههای اجتماعیای به وجود آمدهاند؟
ماحوزی در ادامه ضمن اشاره به شکیل بودن کتاب گفت: این کتاب از معدود کتابهایی است که در حوزه جنسیت از نگاه روانشناسانه خارج شده و این موضوع را با نگاه اجتماعی و فرهنگی مورد پژوهش قرار داده است.
در ادامه این نشست کرم حبیبپور به معرفی کتاب پرداخت و گفت: همانطور که دکتر ماحوزی اشاره کردند خاستگاه این کتاب از طرح کلان کلاس درس بود. این کتاب حاصل پیمایشی است که مجری آن دکتر آمنه صدیقیان بود.
وی در ادامه افزود: کتاب سه پرسش محوری دارد؛ ابتدا اینکه آیا در کلاس درس تفاوتی بین دختران و پسران وجود دارد؟ نتیجه هم این است که دختر و پسر در برخی از شاخصها تفاوتهایی را تجربه میکنند.
به گفته حبیبپور: پرسش دوم به اینکه حالا اگر تفاوت وجود دارد در کجاست پرداخته است. مثلاً کلاس درس در دانشگاهها دخترانه است اما مدیریت علمی و کنترل علمی آن پسرانه است. مطالعه نشان میدهد که شعف دانشگاهی در بین دختران بیشتر از پسران است. همچنین انگیزه ورود به دانشگاه در پسران منزلت نیست و بیشتر کسب شغل و مهارتجویی است درصورتیکه در دختران منزلتجویی است.
استاد دانشگاه خوارزمی در ادامه به برخی دیگر از تفاوتهایی که در کتاب آورده شده پرداخت و یادآور شد: در پسران توجه به آموزش نسبت به دختران بیشتر است. مطالعات دختران بیشتر در همان چارچوب دروس دانشگاهی است اما در پسران عمومیتر و مطالعات غیر دانشگاهی بیشتر است. پسران استاد علمی را استادی که باسواد باشد میدانند اما از نظر دختران استاد مطلوب استادی اخلاقی و در عین حال علمی است. استفاده علمی دختران از فضای مجازی بیشتر از پسران است.
وی در ادامه به تفاوتهای دیگری که در این طرح به آنها پرداخته شده است اشاره کرد و گفت: درباره سرقت علمی هر دو جنس یعنی هم دختر و هم پسر سرقت علمی میکنند اما در تقلب آزمون پسران بیشتر تقلب میکنند.
این استاد جامعهشناسی تأکید کرد: واقعیت این است که کلاس و دانشگاه ذات گفتمانی دارد و ذات گفتمان هم در تفاوت است، اما وقتی این تفاوت به نابرابری ختم میشود مشکل آفرین میشود. در جامعهای که دختران و پسران از بچگی به گونهای جنسیتی تربیت میشوند، این تفاوت ریشهای تاریخی دارد و درواقع یک امر طبیعی تلقی میشود.
حبیبپور ادامه داد: فضای کلاس درس در ایران فضایی کاملاً سرد است که این امر در بین دختران سردتر است و آنها این فضای سرد را با سکوتشان تقویت میکنند. جامعه جنسیتی این تفاوت جنسیتی را در کلاس درس رقم زده است. البته این فضای سرد در همه جای دنیا وجود دارد و از بین نمیرود، اما در جامعه ایران با توجه به شرایط فعلی این فضا همچنان حضور دارد.
خدیجه کشاورز عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی دیگر سخنران این نشست در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه دانشگاه قرار است مکانی شایسته سالار باشد اما در آن بیعدالتیها ادامه مییابند گفت: در جایی که دانشگاه قرار است شهروند آزاد و کامل تربیت کند و دانشآموختگان آن مسولیت اجتماعی داشته باشند و دانشگاه به کم رنگ شدن بیعدالتی کمک کند، شاهد آن هستیم که همین دانشگاه چگونه این فضای بیعدالتی را تقویت میکند.
وی با اشاره به اینکه یک مردم شناس فرانسوی کتاب مهمی درباره سلطه مردانه و زنانه دارد و او این سلطه را جهانی میداند و نسبت به حذف آن بدبین است، گفت برخی دیگر بر این باورند که این سلطه امری اجتماعی است و چون اجتماعی است میتوان آن را از بین برد. لذا در مقابل نگاه ذاتگرایانه نخست، این نگاه مصلحانه هم وجود دارد. دکتر حبیبپور در کتاب خود این تفاوت را یک محصول اجتماعی میداند اما در جاهایی در توضیح و تفسیر یافتهها نگاهشان ذاتگرایانه است. در جاهایی هم کلیشههایی را تولید کرده و پیش داوریهایی ارائه داده است.
کشاورز در ادامه افزود: مثلاً یک حکم کلی در این کتاب ارائه شده است مبنی بر اینکه انگیزه دختران برای ورود به دانشگاه صرف ورود به دانشگاه است، اما انگیزه پسران، کسب مهارت و شغل است. این در حالی است که یافتهها خلاف این را بیان میدارند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با اشاره به کتاب رؤیای ناتمام دختران دانشجو اثر خود ایشان گفت: تحقیق ما در این کتاب نشان میدهد که مهمترین دغدغه دختران دانشجو نسبت به کاری است که بعد از فارغ التحصیلی دارند. دادههای سازمان آمار هم نشان میدهد که بیکاری دختران حدود دو و نیم برابر پسران تحصیلکرده است. آمارها نشان میدهد که دختران تمایل به بازار کار دارند اما درب بازار کار به روی آنها بسته است. بنابراین به این مسائل باید اشاره شود و بحثی که علمی نیست را مطرح نکنیم چراکه بازگو کننده همان پیش داوریهای گذشته است.
کشاورز تأکید کرد: بحثهایی مانند اینکه پسران علمیتر از دخترانند مطرح میشود که در فصل چهارم همین کتاب، این حکم نیز نقض شده است، درصورتیکه ما باید بگوییم که چه شرایطی در کلاس درس هست که این تفاوتها را ایجاد میکند؟ همچنین بعضی از تیترها مانند دختران معدلی و پسران علمی خیلی ژورنالیستی هستند. خیلی از اوقات ممکن است پسران سوادی در زمینههای مختلف نداشته باشند اما فضایی که به آنها داده شده است سبب شده که بتوانند در کلاس فعالتر باشند و این یک امر تاریخی است که بر زنان تحمیل شده است.
مهری السادات طیبینیا آخرین سخنران این نشست با اشاره به حضور حبیبپور در حوزه زنان گفت: همانطور که نوشتههای زنانه در جامعهای مردانه ارزشمند است نوشتههای مردانه در جامعه زنان هم بسیار ارزشمند است. بنابراین حضور دکتر حبیبپور و قلم زدنشان را در این حوزه بسیا ارج میگذارم.
وی در ادامه گفت: سخنان من در این نشست شامل دو بخش روشی و مفهومی است. با توجه به نام کتاب یعنی برساخت اجتماعی تفاوت، انتظارم ابتدا این است که یک فضای پیمایشی و در ادامه تحققاتی در این کتاب ارائه شود. با این توضیح که از عنوان کتاب انتظار داریم یک سری موضوعات کلیدی مطرح شود و پیرو آن سیاستگذاری را مطرح کنند. ما از برساخت، پارادایم اجتماعی را انتظار داریم. وقتی به برساخت اشاره میکنیم باید شاهد برساخت تفاوتها باشیم و نه صرفاً بازتولید و تکرار همان فضای موجود. این فعال حوزه زنان افزود: در تحقیقی که برساخت داریم با سه زمینة جامعه، دانشگاه و کلاس درس روبهرو هستیم، بنابراین این سه زمینه اجتماعی از همدیگر تفکیک میشوند. در این جا مشخص نیست که رضایت از دانشگاه است یا از کلاس درس؟ همچنین چارچوب نظری تحقیق دقیق مطرح نشده است. آیا تفاوت جنسیتی یک مسئله است؟ فرض شما این بوده است که کلاس نمیتواند تفاوت جنسیتی داشته باشد؟ کجا تفاوت مسئله میشود؟ اگر مانع و مشکل موردنظر، یادگیری تشخیص داده شده است، این تشخیص به معنای پذیرفتن نگاه روانشناسی است.
به گفته طیبینیا؛ در این کتاب، نوع روابط با استاد در کلاس دیده نشده است. نقش برنامههای درسی به عنوان یک امر اجتماعی دیده نشده است. به نظر میرسد که در این تحقیق اوریب جنسیتی با اوریب پژوهشی همراه شده است که اگر اینگونه باشد منجر به بازتولید کلیشههای گذشته میشود. مثلاً در جایی نوشته شده بود که پسران استدلالیاند. شاید بهتر بود که استدلالیتر به کار برده میشد چرا که این دو با هم بسیار تفاوت دارند. حتی نوع ارائه ما نیز بسیار مهم است، اینکه آیا داریم جنسیتزدایی میکنیم یا بازتولید جنسیت میکنیم؟
وی افزود: ما باید حتی اگر شده عامدانه این فضا را از بین ببریم. در این کار صرفاً به جامعه و کلاس درس توجه شده و لذا فضای دانشگاه غایب بود درصورتیکه دانشگاه به عنوان نهادی که نقش آفرین است و کارش ایجاد این تفاوت است دخالت دارد. یا در جایی دیگر آمده که زنان انفعالی و پسران عقلانیاند. پرسش این است که چرا فکر میکنید که زنان منفعل هستند؟ اینکه زنان چارهای ندارند به معنی انفعال نیست. اگر برای مردان ورود به دانشگاه هدفمند است برای زنان هم هست. انفعالی بودن زنان هدفمند نیست بلکه گفتمان دانشگاه آن را تحمیل میکند. در کل ما نیازمند نوشتههای زنان در جامعه مردانه هستیم چرا که بخشی از این استدلالها زائیده اوریب جنسیتی نیست بلکه بسیاری از آنها زائیده پیش نویسهایی است که برای ما وجود دارد.
نظر شما