به گزارش خبرنگار مهر، در نشست "وضعیت فلسفه کانت در ایران" که عصر دیروز سه شنبه 28 فروردین در خبرگزاری مهر برگزار شد، دکتر انشاء الله رحمتی استاد دانشگاه، گفت : در جریان ترجمۀ کتاب «نقد عقل عملی» به تجربۀ زیسته دریافتم فلسفۀ کانت عمیقا انسانی است و اگر بخواهیم انسانیت ناب را تعریف کنیم ، تنها چیزی که برای انسان می ماند اخلاق است و کانت این را به خوبی درک و نشان می دهد.
دکتر رحمتی کارهایی که در مورد کانت در ایران شده را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: دستۀ اول ترجمۀ آثار کانت است که خوشبختانه بیشتر کتاب های این فیلسوف به فارسی ترجمه شده است، دستۀ دوم کتاب های تألیفی است که خیلی زیاد نیست و دستۀ سوم آثاری در معرفی کانت است که خود به دو دسته تقسیم می شود، نخست آثاری که معرفی اولیه از کانت است که در این زمینه به حد کافی کتاب موجود است و دستۀ دوم آثاری است که در زمینۀ شرح بخش های مختلف فلسفۀ کانت است و ضمن بحث و بررسی به نقد نارسایی ها و مشکلات فکری این فیلسوف می پردازند.
دکتر رحمتی در ادامه، مشکل عمدۀ آثار مربوط به کانت را در دستۀ اخیر بر شمرد و گفت: تفسیر نقدی کانت برای نشان دادن زمینه ها، مشکلات و راهکارها بهترین نمونۀ گفتگوی دقیق میان اندیشه هاست و از سویی دشوارترین قسمت نیز به لحاظ کار حرفه ای مربوط به همین بخش است، چون در این زمینه مترجم با متن واحدی مواجه نیست و باید ضمن ترجمه، به عمق مطلب اصلی نیز پی ببرد. از سوی دیگر به دلیل مشکلات ناشی از کتابخوانی، این دسته از آثار با اقبال کم مخاطبان مواجه می شود و در نتیجه علاقۀ ناشران به پرداختن به این دسته از آثار بسیار کم است.
دکتر رحمتی، مشکل کتابخوانی را نظام آموزشی دانست و گفت: در رشتۀ فلسفۀ غرب تا سطوح بالا به دانشجو تاریخ فلسفه درس می دهند و نگاه دانشگاهی ما به فلسفۀ غرب تاریخ فلسفه ای است.
وی به تجربۀ آموزشی فلسفۀ اسلامی در حوزه ها اشاره کرد و گفت: آموزش فلسفه اسلامی فلسفی تر است و دانشجوی فلسفۀ اسلامی به ترتیب بدایة الحکمة، نهایة الحکمة، منظومه حاجی سبزواری، شواهد ربوبیه، اشارات و تنبیهات و اسفار اربعه را می خواند و در نتیجه با سنت فلسفی آشنا می شود. در حالیکه نظام آموزشی فلسفۀ غرب به دانشجو مجال رویارویی با متن و اندیشه ها را نمی دهد و بنابراین دانشجو و استاد هر دو به سوی کتابهای جدی نمی روند.
مترجم «نقد عقل عملی» در پاسخ به پرسش «کانت برای ما چه مسائلی را طرح یا حل می کند» به وجود گفتگوی فکری عمیق میان متفکران اسلامی چون شیخ اشراق و ابن سینا یا ملاصدرا و فلسفه های پیش از خود اشاره کرد و گفت: ایران در میان کشورهای اسلامی تنها کشوری است که سنت فلسفی دارد و بنابراین توجهی که در ایران به کانت و دیگر فیلسوفان غربی در دهه های اخیر شده، توجه به حق و مفیدی بوده است.
دکتر رحمتی به رشد فلسفه های مضاف به خصوص «فلسفه دین» در دانشگاه های ایران اشاره کرد و گفت: فلسفه دین و الاهیات در غرب بعد از شلایرماخر در قرن نوزدهم تحولی عظیم یافت و شلایرماخر را از این جهت پدر الاهیات جدید غرب می دانند. بنابراین قابل توجه است که شلایرماخر فلسفۀ دین خود را در برابر کانت طرح می کند و هدف او مقابله با پروژۀ فکری کانت است. کانت سعی داشت دین را به اخلاق تحویل کند و از دین تصوری دئیستی داشت. شلایرماخر از این بابت با او مخالفت کرد و بحث «تجربه دینی» را طرح کرد و گفت: بر خلاف کانت منشاء دین، وحی و عقل نیست بلکه احساس وابستگی به دین است. بنابراین از زمان شلایرماخر همه یا با او موافقند یا با کانت.
دکتر رحمتی در پایان به تأثیر کانت بر مباحث پلورالیسم دینی در قرن بیستم اشاره کرد و گفت: جان هیک به اعتراف خودش دقیقا الگوی کانت را در زمینۀ تقسیم فی نفسه و پدیدار به کار می برد و می گوید من کانتی هستم. بنابراین برای شناخت بنیادهای تفکر غرب لازم است که تفکر کانت به خوبی شناخته شود.
نظر شما