۳۱ فروردین ۱۳۸۶، ۱۲:۳۵

/ تحلیل مهر از ابعاد 100 روز ربایش دیپلمات های ایرانی توسط آمریکا /

اشتباه محاسباتی آمریکا ؛ به کارگیری "قدرت سخت" برای خنثی سازی "نفوذ نرم" ‌/ لزوم تدوین راهبرد رسانه ای برای آزادی گروگانهای اربیل

اشتباه محاسباتی آمریکا ؛ به کارگیری "قدرت سخت" برای خنثی سازی "نفوذ نرم" ‌/ لزوم تدوین راهبرد رسانه ای برای آزادی گروگانهای اربیل

خبرگزاری مهر - گروه سیاسی : به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران در چارچوب راهبرد خود برای آزادی هر چه سریعتر 5 دیپلمات ایرانی ربوده شده در اربیل، علاوه بر اقدامات معمول باید هزینه رسانه ای - سیاسی این اقدام غیر قانونی آمریکا را نیز افزایش داده و با به کارگیری تاکتیک های رسانه ای - تبلیغاتی از کمرنگ شدن این موضوع نزد افکار عمومی و رسانه ها جلوگیری کند.

نیروهای نظامی آمریکا در روز بیست و یکم دی ماه سال  گذشته با حمله به ساختمان کنسولگری ایران در اربیل عراق، پنج تن از دیپلمات های ایرانی ساکن این محل را با ادعای ارتباط با سپاه پاسداران ربودند و امروز در حالی صدمین روز ربایش دیپلمات های ایرانی را پشت سر می گذاریم که آمریکا هنوز از آزادی این افراد خودداری می نماید.

در بررسی پرونده ربوده شدن دیپلمات های ایرانی در اربیل عراق، باید سه مولفه تعیین کننده در این ماجرا را مورد کنکاش قرار دهیم :  بازی کشور رباینده (آمریکا)؛ واکنش کشور هدف ( ایران)؛ نوع مواجهه کشور میزبان(عراق).

بدون شک در صفحه شطرنج تحولات عراق، جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا دو بازیگر و رقیب اصلی  تحولات اساسی در این کشور هستند؛ با این تفاوت که نوع نفوذ ایران در عراق "نفوذی معنوی" و به بیانی "نرم افزاری" و در مقابل، حضور آمریکا در عراق، "رخنه ای - سخت افزاری" است.

علل و ریشه های "نفوذ معنوی و نرم افزاری" ایران در عراق که بخش عمده آن باید در سال های حکومت دیکتاتوری صدام و میزبانی صمیمانه تهران از حاکمان کنونی عراق جستجو شود، کاملا واضح است؛ این نفوذ بازتاب های فراوانی را در تعاملات تهران - بغداد پس از سقوط دیکتاتور سابق عراق، داشته و کماکان نیز شاهد آن هستیم.

درباره نوع رخنه ایالات متحده در حاکمیت عراق و "سخت افزاری" بودن آن تردیدی بر جا نمی ماند اما آن چه که در این میان قابل توجه است نگاه درازمدت و به اصطلاح "استراتژیک" واشنگتن به خاورمیانه و به خصوص تحولات عراق است.

با ورود به صفحات جدید در کتاب تاریخ سیاسی عراق از سویی و خاورمیانه و به محض سرنگونی صدام(2003) واشنگتن اجبارا دوستان ایران را در بهبوحه تحولات ژئوپلیتیک عراق در کنار خود دید و با توجه به مقبولیت عامه مهره هایی چون آیت الله حکیم در این کشور، ناگزیر به پذیرش آنان شد.هرچند که به تدریج و با حذف برخی مهره های اساسی شیعه هم چون شهید آیت الله حکیم ، جریاناتی در پی کاهش وزن حاکمان شیعه در عراق بر آمدند، اما عملا در این هدف توفیقی حاصل نشد.

اما در تحولات بعدی صحنه عراق در سالهای 2005 و  بعد از کنار رفتن ابراهیم جعفری از سمت اجرایی دولت عراق و روی کار آمدن "نوری المالکی" در این کشور، در حال حاضر آمریکا با تلاش برای برگزاری جلساتی چون "آشتی ملی" هم چنان استراتژی پیشین خود مبنی بر حذف تدریجی مهره های سیاسی - مذهبی مرتبط با ایران و روی کار آوردن "شیعیان سکولار" که شاخص آن ها «ایاد علاوی» است را دنبال کرده است.

 در حال حاضر آمریکا با تلاش برای برگزاری جلساتی چون "آشتی ملی" هم چنان استراتژی پیشین خود مبنی بر حذف تدریجی مهره های سیاسی - مذهبی مرتبط با ایران و روی کار آوردن "شیعیان سکولار" که شاخص آن ها «ایاد علاوی» است را دنبال کرده است

آن چه در این میان به وضوح قابل پیش بینی است اینکه هر چند ممکن است آمریکا با فشارهای ممتد بر دستگاه حاکمیت عراق و اعمال نفوذ سخت افزاری در ساختار تصمیم گیری این کشور، اعمال نظر کرده و به ابراز وجود بپردازد اما واشنگتن خود بهتر از هر کسی آگاه است که حذف ایران از میدان تحولات عراق رویایی غیرقابل تحقق است اما برای اجرای حداقل اهداف خود در این زمینه حداکثر توانش را به کار بسته و از هر اهرمی استفاده می کند. از سوی دیگر، با نیم نگاهی به تحولات داخلی عراق، نوع ایفای نقش تهران در این بازی و شرایط کنونی کاخ سفید در خصوص مسئله عراق، به واقع آمریکا را در صحنه جنگ پنهان با ایران در میدان عراق گرفتار نوعی "استیصال لاعلاج" می بینیم. همانطور که شاهدیم واشنگتن در شرایط دشوار کنونی و برای شکست رقیب اصلی خود در این میدان دست به هر کاری می زند. دامنه اقدامات ضد ایرانی آمریکا در این چارچوب از ربودن دیپلمات های ایرانی در نقاط مختلف عراق آغاز و تا تلاش های آشکار و پنهان برای هدایت اجلاس همسایگان عراق به جهات خاص ادامه می یابد.

البته نوع مواجهه کشور میزبان، یعنی عراق با این رخداد نیز از فشار سنگین آمریکا بر دولتمردان عراقی حکایت دارد؛ در حقیقت امروزه دولتمردان عراقی خود را به صورت کاملا ملموس گرفتار فشارهای برآمده از تصمیمات خودمحور آمریکا می بینند و پرواضح است که چنین تصمیماتی جز تهدید منافع ملی عراقیان، حاصلی دربر نخواهد داشت.

اما به نظر می رسد ایران نیز به هر آنچه در توان دارد برای حل این مسئله گروگانهای اربیل،همت گماشته اما از آنجا که طرف مقابل، مشکلاتی بینادین را با کشورمان دارد، حل معادله مذکور با مشکلات چندی مواجهه شده است؛ تهران با ارسال شکایتی در این خصوص به دبیرکل سازمان ملل متحد، رایزنی های مداوم با مقامات عراقی و تلاش برای متقاعد کردن واشنگتن به آزادی این افراد، پیمانه دیپلماتیک موضوع را تا حد قابل قبولی پر کرده اما متاسفانه نتیجه ای حاصل نکرده است.

صد روز از به کار گیری تاکتیک مقطعی آمریکا مبنی بر ربودن دیپلمات‌های ایرانی در اربیل می گذرد و به علت "اشتباه محاسباتی" نیروهای آمریکایی در عراق، مطمئنا امتیاز دندان گیری عاید آن ها نشده و نخواهد شد

شاید ایران می توانست از اهرم نیروهای غربی بازداشت شده در ایران به واسطه انجام اقدامات غیرحقوقی در این زمینه استفاده کند و در همین چارچوب نیز بسیاری از کارشناسان، آزادی 15 ملوان انگلیسی متجاوز به آب های سرزمینی ایران، دو جاسوس سوئدی و یک محقق فرانسوی را به منزله ارسال علائمی مثبت از سوی ایران به غرب ارزیابی می کردند که در پاسخ، انتظار آزادی پنج دیپلمات ایرانی را نیز تقویت می نمود اما تاکید چندین باره تهران بر عدم رویکرد معامله ای در این مسایل، پتانسیل های برآمده از چنین اقدامی را عملا خنثی ساخت.

اقدام نیروهای آمریکایی در حمله به کنسولگری ایران در اربیل که با پشتیبانی نیروهای هوایی و به اصطلاح "هلی برن" انجام گرفت، بدون تردید حرکتی در راستای اهداف ایالات متحده برای شکست ایران در میدان هماوردی عراق بوده است؛ صد روز از این حرکت عجیب و غیرقابل توجیه ( به لحاظ قانونی) نیروهای آمریکایی در عراق می گذرد و به علت "اشتباه محاسباتی"  نیروهای آمریکایی در عراق، ( به واسطه به کارگیری "قدرت سخت‌افزاری" برای مبارزه با "نفوذ نرم‌افزاری" ایران در عراق) مطمئنا امتیاز دندان گیری عاید آن ها نشده و نخواهد شد.

هر چند که آخرین مواضع آمریکا بر تداوم این روند دلالت می کند اما می توان اظهار نظر کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر "بی فایده بودن" نگهداری دیپلمات های ایرانی که چندی پشی از سوی واشنگتن پست منتشر شد را نشانه ای آشکار از عدم تحقق اهداف واشنگتن از چنین اقدامی برشمرد.

پی بردن واشنگتن به اشتباه محاسباتی خود در معادله ربودن ایرانیان در عراق به بهانه های مختلف و با عناوین متفاوت با هدف کسب اطلاعات بنیادین که به احتمال قریب به یقین صرفا به "اعترافات تحت فشار سنگین و واهی" منجر می شود، نوید آزادی 5 دیپلمات ایرانی ربوده شده در آینده نزدیک را می دهد.

این نکته نیز حائز اهمیت است که ایران باید در چارچوب راهبرد خود برای آزادی هر چه سریعتر 5 دیپلمات ایرانی، هزینه رسانه ای - سیاسی این اقدام غیر قانونی آمریکا را افزایش داده و با به کارگیری یا تدوین تاکتیک های رسانه ای - تبلیغتی از کمرنگ شدن این موضوع نزد افکار عمومی و رسانه ها جلوگیری کند.
....................................................................................

گزارش از حامد وفایی

کد خبر 472783

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha