به گزارش خبرنگار مهر، سومین نشست از سلسله نشست های راهبردی ـ تمدنی با عنوان «بازی های همبستگی کشورهای اسلامی و موضوع المپیک در جهان اسلام» با حضور نصرالله سجادی و به همت مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
در این نشست، مهم ترین پرسش هایی که مطرح شد، ظرفیت ها و چالش های فرهنگی و تمدنی المپیک برای مسلمانان و برای جهان اسلام، و همین طور آورده های تمدنیِ «بازی های همبستگی کشورهای اسلامی» و «بازی های بانوان در کشورهای اسلامی» برای امروز امت اسلام بود.
سجادی در پاسخ به سؤالات مطرح شده، نخست گزارشی اجمالی از تاریخ و فلسفۀ شکل گیری المپیک مطرح کردند، سپس اصول و آرمان های المپیک را مورد اشاره قرار داد و آنگاه مسئله بازی های کشورهای اسلامی و بازی های بانوان در کشورهای اسلامی را طرح کرد.
اهم نکات مطرح شده وی در این جلسه به این شرح است:
۱- مسئله المپیک، مسئله ای برخاسته از امر تعلیم و تربیت و برای حل مسائل سیاسی و اجتماعی فرانسه بوده است که بعدها از فرانسه به جهان توسعه یافته است. (ورزش شخصیت را کامل می کند).
۲- فلسفه المپیک، تعامل، تفاهم، و ترویج صلح و دوستی بوده است.
۳- آرمانهای المپیک بر اساس روابط انسانیِ توأم با برابری، دوستی و حفظ حرمت انسانی بوده است.
۴- میراث المپیک امروز در کشورهای شرکت کننده و کشورهای برگزار کننده این بازی ها، صرفا ترمیم زیرساخت ها و شهرسازی (مثلا حل مشکل ترافیک در لندن) و ایجاد امکانات و ایجاد زمینه رقابت نبوده است، بلکه میراث مهم تر آن، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده است.
۵- یکی از آورده های المپیک برای کشورهای برگزار کننده، دیده شدن، مطرح شدن، اشباع غرور ملی، کسب هویت ملی، و ارائه خود و فرهنگ خود در سطح بین الملل (با بیش از ۴ میلیارد بیننده) است.
۶- المپیک دنبال همسان سازی فرهنگی نیست، بلکه اساسا المپیک و دهکده های المپیک، بر تنوع دینی، تنوع جنسیتی، تنوع فرهنگی، تنوع غذایی (حلال میت) و رشته های متنوع ورزشی است.
۷- به رغم اینکه، سرود المپیک، مضامین دینی و توحیدی دارد، لیکن جنبش المپیک، جنبش اومانیستی و جنبش دنیوی و بر اساس کسب مدال و کسب ثروت می چرخد. (امروزه سخن از ارزش پهلوانی در نظام ارزشی المپیک جایی ندارد).
۸- به رغم اینکه بازی های همبستگی کشورهای اسلامی از سوی ایران طراحی و تصویب شده بود، از دست دادن فرصت برگزاری آن در ایران ( در دومین مسابقات بازی های همبستگی) به معنای از دست دادن فرصت دیپلماسی ورزشی و استفاده از ظرفیت های ورزشی در ایجاد انسجام در دنیای اسلام بوده است.
۹- «حجاب» در بازی های زنان مسلمان، از سال ۱۹۹۰ به این طرف (به ابتکار و پیشنهاد جمهوری اسلامی) به تدریج به رسمیت شناخته شد به گونه ای که در بازی های آسیایی حدودا ۱۵ کشور و در بازی های المپیک بیش از ۲۵ کشور با حجاب حضور پیدا می کنند. مدال های بانوان با حجاب ما امر حجاب را در ورزش های بین المللی به یک اعتبار تبدیل کرده است.
۱۰- سطح ورزشی ما در المپیک، میزان کسب مدال های مای در المپیک در دوره بعد از انقلاب رشد چشمگیری داشته است، ولی دیپلماسی ورزشی ما ضعیف، و مدیریت ورزشی ما سیاسی و نه تمدنی است.
نظر شما