به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «پیاده روی اربعین: تأملات جامعه شناختی» شامل مجموعه مقالاتی با موضوع پیاده روی اربعین است که در ذیل مجموعه «کتاب های سرو» به دبیری و همت محسن حسام مظاهری گردآوری و منتشر شده است. در این مجموعه، نویسندگان که همه به نسل جامعه شناسان جوان ایرانی تعلق داشته و بر مطالعات دین و تشیع تمرکز دارند، سعی کرده اند تا حد امکان بر علایق شخصی و مذهبی خود فائق آمده و از منظر جامعه شناختی و با رویکرد انتقادی، به تحلیل این پدیده بپردازند.
در برشی از مقدمه کتاب آمده است: اگر بخواهیم مشخصههای جامعه شیعه در زمانهی حاضر را برشمریم، بیشک یکی از مشخصهها «فربهی بُعد مناسکی» آن است. در یکی دو دهه اخیر، آیینها و مناسک جدیدی در جامعه شیعه ظهور کرده و با روندی شتابان رشد کردهاند که اغلب سابقهای در ادوار پیشین نداشتند یا حداقل بهصورت امروزیشان آیینی فراگیر محسوب نمیشدند. یکی از این آیینها، «پیادهروی اربعین» است؛ آیینی که قدمت آن حدوداً به میانهی قرن ۱۳ هجری میرسد و تا همین چند سال پیش آیینی نوعاً مخصوص شیعیان عراق و محدود به ایشان بهشمار میرفت، اما امروزه به یکی از آیینهای فراگیر شیعیان تبدیل شده است. این توسعه، خصوصاً در بین شیعیان ایرانی بسیار سریع و گسترده بوده است.
تا همین ۱۰ سال پیش اگر فهرستی از آیینهای شیعی ایرانیان تنظیم میشد، نامی از پیادهروی اربعین در آن نبود. گرامیداشت اربعین برای ایرانیها به برگزاری مجالس عزاداری منحصر میشد؛ مشابه دیگر ایام سوگ مذهبی. امروزه اما این آیین در عرض تنها چند سال چنان رشد و توسعهای داشته که بهسختی میتوان از آن صرفنظر کرد و ناگزیر باید در کنار عزاداری دهه محرم، مراسم شبهای قدر، عزاداری فاطمیه و جشن نیمه شعبان، نام پیادهروی اربعین را بهعنوان یکی از پنج آیین بزرگ و فراگیر مورداهتمامِ شیعیان ایرانی ذکر کنیم.
بهنظر میرسد رشد اربعین آنقدر بهسرعت رخ داده که پژوهشگران اجتماعی را غافلگیر کرده است. بههمین دلیل هنوز ادبیات نظری و پژوهشی قابلتوجهای پیرامون این آیین پدید نیامده است. (البته بهطور کلی مطالعات اجتماعی تشیع و دینداری در ایران حوزهای بسیار نحیف و تهیدست است.) آنچه تاکنون درباره پیادهروی اربعین در منابع مکتوب فارسی آمده، نوعاً متونی با رویکرد تبلیغی ـ ترویجی است. در مجموعه مقالات حاضر، اما نویسندگان ـ که همه به نسل جامعهشناسان جوان ایرانی تعلق داشته و بر مطالعات دین و تشیع تمرکز دارند ـ کوشیدهاند بر علایق شخصی و مذهبی خود حتیالامکان فایق آمده و از منظر جامعهشناختی و بعضاً با سویه «انتقادی» به تحلیل این پدیده بپردازند.
طبعاً از یک پژوهشگر و جامعهشناس دین انتظار میرود در مواجهه با یک پدیدهی دینی مانند آیین مذهبی، سطح مشاهده و تحلیلی جامعتر، همهجانبهتر و روشمندتر از یک آیینگزار معمولی داشته باشد. او باید هم متن دینداری را ببیند و هم حاشیهاش را. هماناندازه که بیاعتنایی گروهی از اهالی علوم اجتماعی به پدیدههای بزرگ مذهبی نظیر اربعین مستوجب نقد است، مواجههی غیرعلمی نیز با این پدیدهها از جانب برخی دیگر از اهالی علوم اجتماعی به نام پژوهش اجتماعی پذیرفته نیست. طبیعی است که جامعهشناسان نیز میتوانند تعلقات مذهبی خود را داشته باشند و این تعلقات را بیان کنند. منتها بیان تعلقات مذهبی آنهم با ادبیات غیرعلمی را نباید به اسم تحلیل جامعهشناسانه به خورد مخاطبان داد. دشواری موقعیت یک جامعهشناسِ باورمندِ دین، همین تعهد اخلاقی به حفظ حریم میان تعلقات مذهبی شخصی خود و تعهدات علمی و روشی است.
عناوین مقالات منتشره در این کتاب عبارتنداز:
تشیع پساصدام و پایان سندرم حسرت جغرافیای مقدس در تشیع: جامعه شیعی بهمثابه جامعهای در فراق/ جبار رحمانی
اربعین؛ دانستهها و نادانستهها: منظری اجتماعی/ مهدی سلیمانیه
میزبانان اربعین/ احمد شکرچی
از نهادیشدن آیین اربعین تا عرفیشدن امر قدسی/ محمدرضا پویافر
حاد واقعیت ژان بودریار؛ بررسی شایعات رسانهای پیرامون آیین پیادهروی اربعین/محسن امین
دعوت شدهام به زیارت رنجآلود: ادراک و تجربهی زیسته زائران پیادهی ایرانی در عراق (مورد مطالعه: پیادهروی اربعین، آذر۱۳۹۳، عراق) / ندا رضویزاده
«اربعینِ ایرانی»: رشد تصاعدی آمار ایرانیها در پیادهروی اربعین: دلایل و پیامدها / محسنحسام مظاهری
نظر شما