به گزارش خبرنگار مهر، نشر بیدگل پنجمین چاپ کتاب «شعر مدرن: از بودلر تا استیونس» با گزینش و ترجمه مراد فرهادپور را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۲۳۷ صفحه و بهای ۳۲ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۳۹۵ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان و چاپ پیشین (چهارم) آن نیز در سال ۹۷ با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۶ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بودند.
کتاب دو بخش کلی دارد. بخش نخست شامل ۶ مقاله درباره شعر مدرن است و بخش دوم ترجمه اشعاری از شاعران مشهور. فهرست مقالات کتاب به ترتیب به این شرح است: «ورطۀ شعر مدرن» نوشته اریش هلر، «تناقضات مدرنیسم: نقدی بر مقالۀ اریش هلر» نوشته مراد فرهادپور، «شعر ناب و سیاست ناب» نوشته میکائیل هامبورگر، «استفان مالارمه: درآمدی بر مجموعۀ شعرها» نوشته ژان پل سارتر، «پل سلان: درآمدی بر گزیدهای از شعرها» نوشته میکائیل هامبورگر و «دربارۀ والاس استیونس» نوشته مراد فرهادپور.
در بخش شعرها نیز ترجمهای از بهترین آثار شاعرانی چون شارل بودلر، استفان مالارمه، آرتور رمبو، پل والری، هوگو هوفمانشتال، راینر ماریا ریلکه، گئورک تراکل، پل سلان، نلی ساکس، فرناندو پسوا، خوان رامون خیمهنس، خورخه لوئیس بورخس، آنتونیو ماچادو، ویستان هیواودن و والاس استیونس، ارائه شدهاند.
بحث پیرامون شعر سیاسی و شعر ناب و مساله «هنر برای هنر» از مهمترین نکات مطرح شده در این کتاب است. همانطور که میدانید بحث میان «هنر برای هنر» و هنر به مثابه کنشی برای پیشبرد امر سیاسی و امر اجتماعی از مهمترین مباحث جریانهای ادبی و هنری از دوران پیش از سمبولیسم و مدرنیته است. در این کتاب هم مباحث نظری و هم ترجمه اشعار شناخت روشنی از ضرورتهای بحث به مخاطبان ارائه میشود.
در بخشی از مقاله «شعر ناب و سیاست ناب» (به نقل از صفحه ۱۰۰ کتاب) میخوانیم: «والتر بنیامین فیلسوف و منتقد آلمانی، که در سالهای آخر عمر خویش مارکسیست شد، زمانی اظهار داشت که فاشیسم «سیاست را زیباشناسانه میکند» در حالی که کمونیسم «هنر را سیاسی میکند.» او از مارینتی شاعر فتوریست ایتالیایی، به منزله نمونهای از باور به آخرالزمان فاشیستی یاد میکند، کسی که از جنگ لذت میبَرَد و با صدای بلند میگوید که «بگذار هنر جهان را ویران کند.» بنیامین در مقام شارح مینویسد: «این به روشنی نقطه اوج و فرجام نهضت هنر برای هنر است.»
در این حکم کلی و تعمیم یافته بنیامین آنقدرها حقیقت نهفته است که آدمی را به فکر اندازد آیا راه میانهای مابینِ «زیباشناسانه کردن» سیاست و «سیاسی کردن» هنر وجود دارد یا نه؟ در دورهای که از بدو معرفی اصل «هنر برای هنر» تا دهه ۱۹۲۰ ادامه مییابد – و البته هنر برای هنر نیز خیلی زود در دهه ۱۸۳۰ از سوی تئوفیل گوتیه معرفی شد – این راه میانه در عرصه عمل غالبا و در حوزه نظری به ندرت، کشف شد.»
ترجمه شعر «ترانه بلندترین برج» اثر آرتور رمبو به نقل از صفحات ۱۷۳ و ۱۷۴ کتاب چنین است:
جوانی بیحاصل،
اسیرِ همه چیز،
من زندگیام را
با حساسیتی فزون از حد
بر باد دادهام
آه بگذار زمان عاشق شدن دلها فرا رسد.
*
به خود گفتم: رهایش کن
و خود نیز از نظرها کناره گیر:
بی قولِ شادیهای برتر.
ای در خود فرو رفتن آرا،
مگذار چیزی متوقفت کند.
*
آن چنان صبور بودهام
که همه چیز را فراموش کردهام؛
ترس و رنج به آسمانها گریختهاند؛
عطشی مهلک
رگهای مرا تیره میکند.
چونان مرغزاری
روینده و شکوفا از تلخه و کندر
که به غفلت،
به وز وزِ وحشیانه هزار مگس کثیف
رها گشته است.
آه! ای جداییهای بیشمار روح بیچاره
که تنها صورت بانووی مقدسمان را دارد،
آیا کسی به مریم باکره دعا میکند؟
*
جوانی بی حاصل
اسیرِ همه چیز،
من زندگیام را
با حساسیتی فزون از حد
بر باد دادهام
آه بگذار زمان عاشق شدن دلها فرا رسد.
نظر شما