به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از تارنمای اینترنتی غیر دولتی واشنگتن پریزم، "عمارعبدالحمید" پژوهشگر سوری الاصل مؤسسه "بروکینگز" در پاسخ به این سؤال که اگر سوریه از طرح اعراب برای گفتگو و صلح با اسرائیل پشتیبانی کند، تاثیر آن بر رابطه ایران و سوریه چه خواهد بود، گفت : این مسئله هیچ تاثیری نخواهد داشت. روابط دو کشور از زمانی که طرح صلح در دهه 90 مطرح شد، پایدار ماند و طرح صلح جدید نیز تغییری در این رابطه ایجاد نخواهد کرد.
وی افزود : "اگر کسانی فکر می کنند که می توانند سوریه را از رابطه دوستی و نزدیک با ایران دور کنند، باید فراتر از قول و قرار بروند. حتی این امر هم، بعید است بتواند این دو کشور را از یکدیگر جدا کند. در حال حاضر حدود 100 هزار ایرانی در سوریه زندگی می کنند و تجارت دو کشور بالغ بر یک میلیارد دلار است.
وی درباره روابط دو کشور و این که آیا آنها هم پیمان هستند یا رقیب گفت : به نظر من حکومت های اسد پدر و پسر، همکاری تنگاتنگی با ایران داشته اند و سیاست های دو کشور در مورد عراق مثال کلاسیکی از این همکاری است.
این تحلیلگر مؤسسه بروکینگز همچنین در این باره که آیا اگر جنگی بین آمریکا و ایران صورت بگیرد، سوریه با آمریکا معامله خواهد کرد و یا به نفع ایران وارد جنگ خواهد شد، گفت : اگر سوریه مطمئن باشد که حکومت ایران سقوط می کند، امکان دارد به فکر موضع گیری علیه این کشور بیفتد. ولی اگر قرار باشد چند حمله هوایی به ایران شود، تاثیری بر روابط این دو کشور نخواهد داشت. باز هم بگویم این هیچ ربطی به وفاداری و غیره ندارد. رابطه این دو کشور از لحاظ راهبردی و اقتصادی برای سوریه بسیار مهم است.
این کارشناس که در زمینه اقلیت های قومی در خاورمیانه پژوهش می کند، در مورد سفر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به سوریه گفت : به نظر من سفر پلوسی بیشتر تحت تاثیر اختلافات حزبی صورت گرفت تا گزارش بیکر-همیلتون؛ وی می خواست با سفر خود دولت بوش را نگران کند. این سفر موجب تضعیف فعالان دموکراسی، و تقویت رژیم اسد می شود.
"جیمز بیکر" و "لی همیلتون" از مقام های پیشین آمریکا که رهبری یک گروه تحقیقاتی درباره عراق را برعهده داشتند در گزارش خود خواستار گفتگوی ایالات متحده با ایران و سوریه برای برون رفت از بحران عراق شده بودند.
این کارشناس خاورمیانه در ادامه گفت : من فکر می کنم وضعیت کنونی شبیه دوره جنگ سرد است. با این تفاوت که سیاست خارجی آمریکا تحت تاثیر موضع گیری های جناح های سیاسی و فکری داخل کشور و نه دشمن خارجی، شکل می گیرد.
وی همچنین این روند را ناشی از صف آرایی دموکرات ها در مقابل جمهوری خواهان، نو محافظه کاران مقابل واقع گرایان، و لیبرال ها در مقابل محافظه کاران می داند.
به نظر این تحلیلگر بروکینگز همچنین بازتاب چند شخصیتی بودن جامعه آمریکا، در سیاست خارجی این کشور نیز از عوامل مسئله ساز به شمار می رود.
نظر شما