به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله علی اکبر رشاد عضو شورای عالی فرهنگی شب گذشته ۶ آذرماه در همایش ملی فلسفه فقه نظام که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در قم برگزار شد، گفت: ۴۰ رشته تخصصی عمدتا در چارچوب فقه نظام دیده ایم که برای ۵ رشته ثبت نام کرده ایم و برخی طلاب نیز در این رشته ها مشغول به تحصیل هستند.
وی با ذکر این مطلب که دغدغه فقه نظام در حال فراگیر شدن است، گفت: در ابتدا باید این سؤال را مطرح کرد که مراحل و گام هایی که برای طراحی نظام لازم داریم چیست؛ این فرایند در ۶ گام انجام می شود؛ نخستین مرحله تعریف واژگان کلیدی است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: جامعه شناسان، نظام را با سه مولفه تعریف می کنند ولی ما نظام را با شش مولفه تعریف می کنیم که شامل مجموعه ترکیب یافته از مولفه های مختلف متناسب و سازگار که متفاعل هستند و موجب تمییز هر نظام از نظامات دیگر می شوند و جهت گیری شان در جهت تحقق غایتی است که آن نظام به دنبال آن است.
وی با ذکر این مطلب که این نظام، مرکب است نه بسیط، یادآورشد: همچنین از مولفه های مختلف ترکیب شده است؛ در عین اختلاف باید مولفه های متناسب داشت؛ همچین شرط چهارم نظام آن است که در عین اینکه این مولفه ها مختلف و متناسب هستند، متفاعل هستند یعنی در یک فرایند تفاعلی فعالیت دارند؛ همچنین در عین حال باید مرز هر نظام با دیگری مشخص باشد؛ مولفه دیگر آن است که باید یک هدف مشخصی را تامین کند.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: نظام، با «منظم» متفاوت است؛ صرف متهندس بودن، شکل گیری یک نظام را تضمین نمی کند؛ همچنین نظام با الگو نیز متفاوت است؛ اسلام دارای یک نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... دارد نه چند نظام تفکیک شده؛ البته الگوهایی برای تحقق آن نظام وجود دارد؛ یعنی به تبع ظروف مختلف زمانی و مکانی الگوهای متعددی برای تحقق نظام به کاربرده می شود.
وی اظهارکرد: اصل تفکیک قوا بر اساس آیات نیست بلکه بر اساس امر عقلایی و تجربی است؛ پیش از مونتسکیو کسی چنین نظریه ای مطرح نکرده بود؛ اصل تفکیک قوا جزء ذاتیات حکومت دینی نیست ولی می توان آن را جاری کرد ولی در تقسیمات می توانیم قوا را تقسیم کنیم؛ گاهی می توانیم قوا را بر اساس حاجات انسان و موضوعات تقسیم کنیم.
آیت الله رشاد با ذکر این مطلب که برای تحقق اهداف و وظایف می توانیم هرگونه که لازم است، به تفکیکات و تقسیمات فعالیت ها بپردازیم، یادآورشد: می توانیم به جای سه قوه پنج قوه داشته باشیم؛ قوه فرهنگی و نظامی می تواند از دیگر قوای شکل دهنده نظام باشد؛ اگر ابزار فرهنگ در دست هر قوه ای باشد می تواند آن قوه را با پیروزی برساند؛ همچنین قوای نظامی نیز چنین است.
کشف نظام از مهمترین محورهای فقه نظام است
حجت الاسلام خالد الغفوری نیز در این همایش گفت: مقوله فقه نظام فی نفسه دارای ابهاماتی است و ضروری است که به این سوال پاسخ داده شود که کشف و استنباط نظام، بر اساس ابزار اصولی متعارف امکان پذیر است؟
وی افزود: در مرتبه اول باید به سراغ کشف نظام برویم؛ در کشف احکام شرعی متعارف منابعی وجود دارد ولی در کشف نظام منبعی چون وسایل الشیعه نداریم؛ به همین دلیل اشکال مهمی ایجاد می شود که راجع به چه چیزی صحبت می کنیم و این نظام را با چه منابعی کشف می کنیم؟
استاد حوزه تصریح کرد: مگر چه اندازه متون معتبری وجود دارد که بتوانیم در عرصه به کشفیات بپردازیم؟ ما نمیتوانیم بگوییم که متون و منابع ما فراوان است ولی این منابع به حد معتنابه وجود دارد.
وی گفت: اولا متون مشتمل بر مفاهیم عام، حتی در عرصه های اعتقادی، کلامی، اخلاقی، اجتماعی و یا تشریعی که مرتبط به تبیین مفاهیم است بسیار مهم و مفید است و به ما کمک می کند که بتوانیم در این عرصه ورود جدی داشته باشیم.
حجت الاسلام والمسلمین الغفوری تصریح کرد: یک سری دیگر از متون دیگر وجود دارد که مبین اهداف کلان شریعت است که این متون در روایات و قرآن به شکل کثیری وجود دارد؛ پس این مساله یک نوع و بخشی از منابع است.
وی افزود: نوع سومی هم وجود دارد که مبین همان احکام جزیی و محدود و فرعی و خاص است که از همان متون می توانیم برای کشف این نظام بهره مند شویم که این مساله نیازمند یک منطق خاص است..
استاد حوزه تصریح کرد: منطقی به عنوان ظهور مجموعی وجود دارد که در علم اصول مورد بحث قرار می گیرد؛ این ظهور مربوط به مقاطع تشریعی است؛ فقها و مفسران و محدثان در این خصوص اظهار نظر می کنند؛ در مقابل منطق متعارف می توانیم منطق دیگری با عنوان ظهور مجموعی پیشنهاد دهیم که از مجموع این متون پراکنده می توانیم به یک معنای واحد برسیم.
وی با ذکر مثالی در خصوص ظهور مجموعی گفت: یکی از دلالت های متعارف، دلالت ایماء است؛ در این زمینه می توانیم به روایت مشهور امام علی(ع) در باب حکم حمل و رضاع اشاره کنیم.
حجت الاسلام الغفوری تصریح کرد: در همان فعالیت اجتهادی متعارف، در حین استنباط احکام فردی و جزیی، اگر اهداف بالادست در نظر گرفته شود، برداشت فقیه از روایات تغییر می کند؛ در مقدمه کتاب وسایل الشیعه، راجع به ولایت مباحثی مطرح شده است؛ تصور بسیاری از ارباب صنعت حدیث، این تعبیر ولایی به عنوان یک اصل اعتقادی مورد نظر قرار گرفته است در حالی که فهم صاحب وسایل متفاوت است؛بلکه این ولایت به معنای نظام و مدیریت جامعه در نظر گرفته شده است.
نظر شما