به گزارش خبرگزاری مهر، پنجمین قسمت از برنامه تلویزیونی «چراغ مطالعه» با حضور اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و نویسنده کتاب «جهاد و ترور در اسلام» شنبهشب ۹ آذر گذشته از آنتن شبکه چهار سیما پخش شد.
بروجردی در ابتدای اینبرنامه گفت: همه این شبهه را دارند که چه نسبتی بین جهاد و ترور برقرار است؟ وقتی با اینواژه روبهرو میشوید و این دو تعبیر را کنار هم میبینید، این سؤال برایتان پیش میآید که جهاد از جنس تلاش، مقاومت، مبارزه و یک مفهوم مقدس است، درحالیکه ترور از مقولهای است که بیشتر دربرگیرنده برخورد، خشونت، نزاع و همه آن چیزهایی است که ما بهعنوان یک رویه ناپسند در دین از آن یاد میکنیم.
وی افزود: جهاد، بیشتر زمانی امر پسندیده یا امر قابل قبولی است که از جهت «جهاد فینفسه» طرح میشود نه اینکه جهاد همراه با قتل که دیگر آنجا معنای مبارزه، اسلحه به دست گرفتن و مقابله را دارد. اما واژه ترور یک واژه فرنگی است. ولی امروزه هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اجتماعی کاربردی فراگیر یافته است. اگر کسی بخواهد بداند کدامسوی این ماجرا ایستاده، به او میگویم برود و طبق تحقیقی که در این کتاب صورت گرفته است مشخص کند که آیا ابتدا حملهای به آنها صورت گرفته که میخواهند مقابله کنند، یا فیالبداهه میخواهند اسلحه به دست بگیرند؟ بعد سراغ فتوای فقیه بروند و از این پرسش کنند که آیا تکلیفی در این زمینه دارند یا خیر؟ آیا این تکلیف بر عموم مردم است یا «من به الکفایة» است و اگر یک عده رفتند جنگیدند دیگر تکلیف از او ساقط است.
در ادامه کوروش علیانی مجری برنامه این سوال را مطرح کرد: شما با استناد به چه چیزی فردی را مجاهد نمیبینید و تروریست میدانید؟ که بروجردی در پاسخ گفت: با استناد به همان آیاتی که او به آن استناد میکند. فرد اسلحه دست میگیرد و میگوید من مجاهدم، منی که میخواهم برای او حکمی صادر کنم یا بهعبارتی درباره رفتار او قضاوت کنم، میگویم اگر شما این حرف را میزنید در کنارش ۴ آیه و روایت دیگر هم هست که آن آیات و روایات این مسئولیت را از شما سلب میکند و نمیتوانید به اسم جهاد بروید بجنگید، شما در آنصورت دیگر تروریست هستید. تروریست هستید چون آدم بیگناه کشته شده است.
علیانی سپس درباره وجوه فنی کتاب «جهاد و ترور در اسلام» گفت: شما کتابتان را بیشتر گزارش میبینید یا پژوهش؟ شما تقریباً نه در کتاب بلکه در گفتاری که امروز هم با هم داشتیم، هر جا موضوع از حدی جدیتر میشود، احاله میدهید به چارچوبهای تدوینشده از پیش که غالباً هم «فقه» است. که بروجردی در پاسخ گفت: مبنای کتاب «جهاد و ترور در اسلام»، مطالعاتی همهجانبه بوده که شاید بشود گفت این کتاب چکیده همه آن مباحث است. چارچوب نظری که من به آن تکیه دارم، مبنایش آیات و روایات است. من نیامدم یک نظریه خاص را نقد کنم. بلکه گفتم مبنای جهاد پشتوانهاش یک نظریه است و آن نظریه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ که به دنبالش واژههای مختلفی که در این تعریف میگنجد مثل فتک، غیله، قتل و همه واژههایی که میتواند این را بپوشاند -تعریف شده است-. ما به این رسیدم که اگر بخواهیم این نظریه را خوب باز کنیم، به چه رفرنس و به چه پایگاهی باید مراجعه کنیم؟ برای من آن پایگاه و مبنا «فقه» است. مبنای فقه من هم فقیه است؛ یعنی فقه را از منظر فقیه بررسی کردم نه از منظر فقه بما هو فقه؛ یعنی خودم نیامدم اجتهاد کنم بگویم این نظریه فقهی این ویژگیها را دارد، بنابراین بر این مبنا میشود جهاد کرد یا خیر.
در بخش پایانی اینبرنامه تلویزیونی، علیانی پرسید بروجردی چهقدر وقت برای پژوهش و تألیف این کتاب گذاشته و آیا کتابی بوده که در این زمینه توجهش را جلب کرده باشد؟ که بروجردی گفت: یک سال و نیم برای تالیف این کتاب وقت گذاشته است و کتابهایی را به عنوان نمونه معرفی کرد. مثلاً کتاب آخوند خراسانی و دهها کتاب دیگر بین کتب شیعه، مثل کتاب شیخ محمد مهدی شمسالدین «فقه العنف المسلح» که کتابی به زبان عربی است که ایشان از منظر فقه آمدند خشونت و عنفی را که با اسلحه تعریف شده باشد را زیر سؤال بردند.
نظر شما