پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۱:۰۴

/ به انگیزه تقدیر از اکبر رادی در جشن انجمن نمایشنامه‌نویسان تئاتر /

هنرمندی که به تئاتر ملی جامه عمل پوشاند

هنرمندی که به تئاتر ملی جامه عمل پوشاند

اکبر رادی از معدود نمایشنامه‌نویسان ایرانی است که همواره در جهت تحقق تئاتر ملی حرکت می‌کند. وی در آثارش به دنبال تلفیق مناسبی از تکنیک تئاتر غربی و نمایش ایرانی برخوردار از مضمونی ملی است.

به گزارش خبرنگار مهر، اکبر رادی دهم مهرماه 1318 در رشت دیده به جهان گشود. وی در یک خانواده متوسط بازاری به دنیا می آید. پدرش قناد بود و در جنگ جهانی دوم یک کارخانه کوچک قندریزی داشت که قند بخشی از شهر را تامین می کرد. پدر وی پس از مدتی ورشکست می شود و خانواده به تهران مهاجرت می کند. تحصیلات ناتمام دوران ابتدایی را در دبستان صائب و دوره تکمیلی را در دبیرستان فرانسوی رازی می گذراند.

در دوران تحصیل دبیرستان در 1334 برای نخستین بار با آثار صادق هدایت آشنا می شود و از آن پس به داستان نویسی می پردازد. سال 1335 نخستین داستان خود با نام "موش مرده" را می نویسد و در روزنامه کیهان به چاپ می رسد. در همان سال داستان بلند دیگری با عنوان "مسخره" می نویسد که منتشر نمی شود و یک سال بعد تحت تاثیر "بوف کور" هدایت، داستان بلند "افسانه دریا" را می نویسد که آن هم به چاپ نمی رسد.

سال 1338 از دبیرستان رازی دانش آموخته می شود و در کنکور پزشکی دانشگاه تهران شرکت می کند که مردود می شود. این در حالی است که همان سال با چاپ داستان "باران" در مسابقه داستان نویسی مجله اطلاعات جوانان بین 1148 نفر برنده جایزه اول می شود. در این سال رادی برای نخستین بار به تماشای تئاتر می رود و نمایش "خانه عروسک" ایبسن را می بیند که پس از آن نخستین نمایشنامه خود با عنوان "روزنه آبی" را به نگارش درمی آورد. سال 1339 داستان های متعددی از او در نشریات ادبی به چاپ می رسد که "جاده" در اطلاعات جوانان، "سوء تفاهم" در هفته نامه فردوسی و "کوچه" در ماهنامه سخن از آن جمله است.

از همان اوان فعالیت در عرصه نمایشنامه نویسی قدرت کلام و انسجام صحنه ای وی نظر بسیاری از هنرمندان شناخته شده تئاتر کشور را به خود جلب می کند. آثار او را به جهت ساختاری و استحکام و زیبایی دیالوگ های با آثار چخوف و ایبسن مقایسه می کنند. خود رادی در این باره نیز معتقد است در بعضی از نمایشنامه هایش سایه دست هنرمندانه چخوف دیده می شود.

سال 1339 با احمد شاملو آشنا می شود. وی نمایشنامه "روزنه آبی" را می پسندد و همین امر موجب می شود و او را به شاهین سرکیسیان کارگردان بنام تئاتر آن دوران معرفی می کند. وی این نمایشنامه را به عنوان یک اثر معاصر در برنامه اجرا قرار می دهد. رادی همان سال در رشته علوم اجتماعی پذیرفته می شود و سال 1340 دوره یکساله تربیت معلم را می گذراند. در همان ایام به بازنویسی نمایشنامه "روزنه آبی" می پردازد.

در این زمان با جلال آل احمد در دفتر کتاب ماه آشنا می شود و درباره انتشار این نمایشنامه صحبت می کنند. آل احمد چاپ این اثر را منوط به پاره ای اصلاحات می داند، اما رادی نمی پذیرد و از انتشار آن صرفنظر می کند. وی سال 1341 این نمایشنامه را با سرمایه شخصی به چاپ می رساند. زیرا ناشران حاضر به سرمایه گذاری روی آن نبودند. در همان سال صلاحیت سرکیسیان برای اجرای "روزنه آبی" از طرف اداره هنرهای زیبا رد می شود.

رادی دلبستگی خاصی به خاطرات کودکی خود داشت. به همین خاطر فضاهایی که در آثارش ترسیم می کند، همان تصاویری است که در کودکی دیده است. خانه هایی بزرگ با اتاق های متعدد، سقف های چوبی آبی رنگ، فرش های جفتی کاشان و پرده های گل بهی، باغچه های پر گل و گیاه و حتی فضای مه گرفته و زمین باران خورده که برای رادی خیلی بیشتر از نمادگرایی ساده محسوب می شود. او تمام حس و حال جوانی خود را در این تصاویر به بیننده اش عرضه می کند.

رادی به عضویت گروه ادبی "طرفه" درمی آید که اعضایش یازده نفر از نویسندگان و شاعران جوان بودند. همزمان در آموزش و پرورش استخدام می شود و کار معلمی را آغاز می کند. سال 1342 نمایشنامه "افول" را می نویسد و ترجمه نمایشنامه "دایی وانیا" چخوف را نیمه کاره رها می کند و با مجله آرش در زمینه نگارش نقد و داستان به همکاری می پردازد. این اثر نمایشی یک سال پس از نگارش با سرمایه گروه "طرفه" منتشر می شود. وی همزمان تحصیل در مقطع فوق لیسانس علوم اجتماعی را آغاز می کند. گروه ادبی "طرفه" در همین زمان منحل می شود.

رادی همان سال نمایشنامه "محاق" را می نویسد که در ماهنامه "پیام نوین" منتشر می شود. سال 1345 نمایشنامه های "مسافران"، "مرگ در پائیز" و "از پشت شیشه ها" را به تحریر درمی آورد که در "پیام نوین" به چاپ می رسند. همان سال "روزنه آبی" به کارگردانی شاهین سرکیسیان به مدت چهار شب در انجمن ایران و آمریکا روی صحنه می رود که البته استقبال چندانی از آن نمی شود. همان سال بهرام بیضایی برای اجرای "از پشت شیشه ها" با رادی گفتگو می کند که بی نتیجه است. وی در همین زمان تحصیل را رها می کند. سال 1346 "از پشت شیشه ها" به طور مستقل منتشر می شود و همان سال نمایشنامه "ارثیه ایرانی" را می نویسد که فصلی از آن در ماهنامه "بازار، ویژه هنر و ادبیات" به چاپ می رسد.

با شروع کار تلویزیون در سال 45، در مدت کوتاهی اجرای نمایش های تلویزیونی زنده در تنها شبکه آن زمان رواج می یابد. عباس جوانمرد نیز بر همین اساس نمایشنامه های "محاق"، "مسافران" و "مرگ در پائیز" را جلو دوربین می برد. "ارثیه ایرانی" سال 47 منتشر می شود و رادی طرح نمایشنامه دیگری با عنوان "صیادان" را می نویسد. این اثر نمایشی سال 48 منتشر می شود. در همین سال رکن الدین خسروی نمایشنامه "از پشت شیشه ها" را در تالار سنگلج (25 شهریور سابق) بر صحنه می برد. یکسال بعد رادی سه تک پرده پیوسته "مرگ در پائیز" را به طور مستقل منتشر می کند.

سال 49 مجموعه داستان "جاده" به چاپ می رسد و "ارثیه ایرانی" به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی و "افول" توسط علی نصیریان بر صحنه می روند. رادی سال بعد نمایشنامه "لبخند باشکوه آقای گیل" را می نویسد. سال 1351 به بازنویسی نمایشنامه "افول" می پردازد و همزمان فیلمنامه ای از همین اثر در اختیار خسرو هریتاش قرار می گیرد که وزارت فرهنگ و هنر اجازه ساخت آن را نمی دهد. در همین سال سه گانه "مرگ در پائیز" در رادیو اجرا می شود. یک سال بعد این نویسنده "لبخند باشکوه آقای گیل" را بازنویسی و منتشر می کند. "ارثیه ایرانی" برای رادیو و "صیادان" به کارگردانی فرامرز طالبی برای اجرای صحنه ای آماده می شود.

حد فاصل سال های 58 تا 65 را می توان سال های کم کاری اکبر رادی نامید. وی سال 58 نگارش نمایشنامه "منجی در صبح نمناک" را آغاز می کند، ولی سال 65 اجازه انتشار می یابد. وی سال 61 نمایشنامه "پلکان" و سال 63 نمایشنامه "تانگوی تخم مرغ داغ" را می نویسد که هادی مرزبان "پلکان" را در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می کند. یک سال بعد رادی پرده اول نمایشنامه "آهسته با گل سرخ" را می نویسد و سال 65 این نمایشنامه به اتمام می رسد. در همین سال نمایشنامه "منجی در صبح نمناک" چاپ می شود.

این نویسنده سال 1366 نمایشنامه "هاملت با سالاد فصل" را بازنویسی می کند و همان زمان هادی مرزبان "آهسته با گل سرخ" را بر صحنه می برد که با استقبال قابل توجه مخاطبان رو به رو می شود. وی در این سال برای نخستین بار تدریس نمایشنامه نویسی در مقطع کارشناسی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را آغاز می کند. سال 67 نگارش نمایشنامه "شب روی سنگفرش خیس" شروع می شود. در همین هنگام "آهسته با گل سرخ" به صورت تله تئاتر ضبط می شود، اما هرگز پخش نمی شود. یک سال بعد "پلکان" و "آهسته با گل سرخ" به چاپ می رسند.

رادی سال 69 نمایشنامه "لبخند باشکوه آقای گیل" را بازنویسی می کند و "هاملت با سالاد فصل" به کارگردانی مرزبان در سالن چهارسو تئاتر شهر بر صحنه می رود. وی نگارش "شب روی سنگفرش خیس" را سال 1370 به پایان می رساند و سه گانه "مرگ در پائیز" به کارگردانی محمد بنایی در سالن شماره 2 تئاتر شهر اجرا می شود. نمایشنامه "آمیزقلمدون" سال بعد نوشته می شود. سال 73 پیش نویس نمایشنامه "باغ شب نمای ما" آماده می شود. در این سال رادی پس از سی و چند سال سابقه تدریس از دانشگاه تهران بازنشسته می شود و از آن پس به تدریس نمایشنامه نویسی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه هنر می پردازد.

سال 1375 "باغ شب نمای ما" را ویرایش می کند. یکسال بعد نمایشنامه "بوی باران لطیف" را می نویسد. "آمیز قلمدون" در همین زمان توسط هادی مرزبان در سالن چهارسو تئاتر شهر اجرا می شود. مرزبان "شب روی سنگفرش خیس" را سال 77 در تئاتر شهر اجرا می کند. این نمایشنامه به همراه "باغ شب نمای ما" سال 78 منتشر می شوند. او طرحی برای نمایشنامه "خانمچه و مهتابی" می نویسد.

توجه کامل به تصاویر ذهنی کودکی رادی را می توان در "شب روی سنگفرش خیس" و "آمیزقلمدون" به وضوح مشاهد کرد. باغ سبز، خانه برزگ، تماشاخانه گیلان، درشکه های دو اسبه، چترهای باز، راه رفتن زیر بارش دانه های ریز باران، ماموران خدمات داخلی و خارجی خانه در کسوت اعضا خانواده و خانه ای در انتهای یک کوچه پیچ در پیچ سنگفرش نمونه های کاملی از دیده های او در کودکی است. البته وی معمولا حدود دهه 30 و 40 را به تصویر می کشد. بنابراین ارایه این تصاویر نه تنها بسیار طبیعی است، بلکه آینه تمام نمای اوضاع و احوال و حتی جزئی ترین مسایل اجتماعی آن زمان محسوب می شود.

اکبر رادی در تمام سال هایی که در اثر نمایشنامه نویسی فعالیت کرده، به مسئله ملی بودن آثار خود توجهی ویژه داشته است. وی علاوه بر توجه به مسایل اجتماعی و شکل ظاهری افراد و اتفاقات، اعتقاد خاصی به حفظ باورها و ایمان و اعتقادات مردم دارد که به شکل های مختلف به انعکاس آن در آثار خود می پردازد. همچنین وی با بیانی استعاری همواره شیوه رفتار و گفتار روشنفکران را نقد می کند و جدا افتادگی آنها از جامعه را به نوعی بیان می کند.

صاحبنظران دیالوگ نویسی و ادبیات خاص وی را همواره تحسین می کنند. البته برخی کارشناسان به کمبود تحرک نمایشی و تصویرسازی در آثار وی اشاره دارند. در این زمینه هادی مرزبان به عنوان شناخته شده ترین کارگردان نمایشنامه های رادی سعی کرده است تصاویری به متن اضافه کند که تنوع بصری آثار این نویسنده را افزایش دهد.

کد خبر 479230

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha