به گزارش خبرنگار مهر، هماندیشی نقد و بررسی سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت از منظر تاریخی، پنجشنبه ۲۸ آذرماه در دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام برگزار شد.
در این هماندیشی که دبیری آن بر عهده حجت الاسلام محسن الویری بود، به دلیل تغییر شرایط جوی و نیز همزمانی با هفته پژوهش برخی استادان با وجود ارسال چکیده مطالب حضور نیافتند. فهرست
پنج مقاله ارائه و نقد شده در این هماندیشی چنین است:
۱. هویت تاریخی و اجتماعی پیشرفت (توسعه)، مجید کافی ناقد: زهرا روحالهی امیری
۲. مبانی و اصول پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی در دوره اهل بیت علیهم السلام، علی بیات ناقد: حجت الاسلام والمسلمین علیاکبر ذاکری
۳. آزمودههای تاریخی و تدوین سند الگوی پایه پیشرفت، محمدرضا بارانی ناقد: حمیدرضا مطهری
۴. پیشینه اسناد بالادستی پیشرفت در تمدن ایرانی و اسلامی و اهداف آن، سیدحسین فلاحزاده ناقد: حسین ایزدی
۵. درنگی درباره سنجههای تاریخی بودن سیاستها و کلانبرنامههای پیشرفت، محسن الویری ناقد: حامد قرائتی
حاضران در جلسه نیز متناسب با فرصتی که در اختیار بود، در نقد مطالب ارائه شده مشارکت داشتند.
گزارشی کوتاه از سخنرانی مجید کافی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه میآید:
پیشرفت دارای یک هویت اجتماعی و تاریخی است. اجتماعی است، چون توسعه و پیشرفت که موضوع بسیاری از علوم جدید است، به صورت فردی در جهان وجود ندارد. هویت جمعی داشتن یک پدیده به این معناست که از ارتباطات و تفاهمهای انسانها به وجود آمده است نه از تلاشهای یک فرد. ویژگی اجتماعی بودن پیشرفت در هر نوعی از پیشرفت چه غربی یا شرقی، چه دارای ایدئولوژی و چه فاقد ایدئولوژی فرقی نمیکند، پیشرفت اعم از غربی یا همان توسعه و یا شرقی دارای هویتی اجتماعی است.
همچنین پیشرفت امری تاریخی و دارای تاریخی به اندازه تاریخ انسانیت است. تاریخی است به این دلیل که امری فرایندی و بدون آغازی مشخص است. یعنی نمیتوان برای آن ابتدا و انتهایی در نظر گرفت.
حال پرسش این است که تعیین راهبرده، راهکارها و برنامهریزی و به عبارت دیگر برای تنظیم سند برای شدت یافتن حرکت یک امر تاریخی، جمعی و فرایندی، یا جهت دادن به حرکت آن، آیا میتوان بدون توجه به گذشتة آن و بدون توجه به آینده آن مؤفق بود؟
بر اساس این مقدمه اگر سندی در صدد است شرایط و زمینههای حرکت آن پدیده یا شتاب آن را و یا جهت حرکت آن را تسهیل و تسریع کند، کار خوب و شایستهای است، چون وقتی زمینه آماده شود، نتیجه هم به دست میآید و اگر منظور ایجاد و تولید آن از آغاز است، امری ناموفق خواهد بود.
از آنجا که بیشتر کسانی که در امر سندنویسی مشارکت و همکاری دارند، از رشتههای ایستاتیک و به لحاظ زمانی نگاه مقطعی و برشی دارند (مدیریت استراتژیک) نه نگاه تاریخی و پویا، سندها با این چالش و نقص مواجه هستند که نگاه و برنامه آنها فرایندی نیست، یعنی نه به گذشته آن پدیده توجه میکنند و نه به آینده آن.
نتیجه آنکه بررسی تاریخی یک پدیده مثل پیشرفت، ابزاری روششناختی برای هویتیابی آن پدیده است. از این منظر واکاوی تاریخی پیشرفت مقدم بر هویتیابی فرهنگی و اجتماعی سند آن پدیده است. بررسی اسنادی ابزاری روشی برای هویتیابی تاریخی هر پدیده اجتماعی است. بررسی تاریخی یک پدیده مردم را با خاستگاه تاریخی پدیده آشنا میکند. به عبارت دیگر هویت فرهنگی و اجتماعی پیشرفت با هویت تاریخی آن باید در سند پیوند بخورد.
تمامی پدیدههای اجتماعی همچون پیشرفت، غیرانتزاعی و انضمامی هستند. اگر هنگام مطالعه یک پدیدة اجتماعی، آن پدیده از متن خود جدا شود، بیمعنا میشود. از این رو باید پدیدههای اجتماعی را در متن اسناد و مدارک موجود مربوط به گذشته فهم کرد.
نظر شما