پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

یادداشتی از محمد عابدی؛

هزینه‌های بی بصیرتی نخبگان؛ باری چهل ساله بر دوش انقلاب!

هزینه‌های بی بصیرتی نخبگان؛ باری چهل ساله بر دوش انقلاب!

امروز نیازمند آن هستیم که تلاش و جهاد نخبگان خالصانه باشد و خلوص راهنمای آنان در فتنه‌ها گردد و امت اسلامی روزی را ببینند که نخبگانشان باری از دوش آنان بر دارند.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از حجت‌الاسلام محمد عابدی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و نویسنده کتاب «تکلیف سیاسی از منظر قرآن کریم» به مناسبت گرامیداشت سالروز حماسه ۹ دیماه، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت است که در ادامه می‌خوانید؛

۱- باری که چهل سال بر دوش انقلاب است!

بیش از چهل سال است که انقلاب اسلامی از سوی نخبگان هزینه می‌دهد؛ سرمایه‌هایش می‌سوزد و فرصت‌هایش به باد می‌رود؛ نخبگانی که می‌توانستند همچون شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید مفتح، شهید رجایی، شهید چمران و … زبان گویا و زمینه ساز فضای فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی باشند که رهبران انقلاب ترسیم می‌کردند و به عنوان بازوان انقلاب، به گسترش انقلاب در ابعاد علمی، فرهنگی، اجتمای، سیاسی یاری برسانند؛ اما سوکمندانه جایگاه خود را گم کردند و گرفتار نقشی شدند که بیشتر به اپوزیسیون انقلاب شباهت دارد. آنان نه تنها در مهندسی فضای مطلوب انقلابی مشارکت نکردند بلکه در برابر معماری نوین تمدن اسلامی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی وحتی سیاسی گرفتار تحیّر و سرگردانی شدند؛ تدبیرهای امام و رهبری برایشان مصباح هدایت نشد؛ چنان گرفتار تشخّص پنداری علمی و خوشیفتگی سیاسی شدند که سرفرود آوردن در برابر منطق انقلابی را کسر شأن خود دیدند و در نهایت به منطق سازی و معارضه علمی و عملی با منطق انقلاب روی آوردند و حاصل این شد که به جای اینکه باری از دوش انقلاب بردازند، خود باری گران شدند که چهل سال است مردم مظلوم ومقتدر، با زجر و سختی به دوش می کشند و تلاش می‌کنند همچنان انقلابشان پابرجا بماند. شوخی تلخ دبیرکل حزب ندای ایرانیان شاید بتواند نمایی از هزینه تراشی نخبگان را که عموماً مقام‌های مهمی را نیز اشغال کرده اند، و بار بر دوشِ مردم بودن آنان را نشان دهد «گاهی به شوخی می‌گویم تمام مسئولین ما صبح به صبح که بیدار می‌شوند برنامه‌ریزی می‌کنند و بخش‌نامه صادر می‌کنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردم‌اند که آن را حفظ می‌کنند».

۲- بصیرت ابزار مواجهه با فتنه‌ها

وقتی برخی می‌کوشند در سایه هواپرستی‌ها و قانونشکنی‌ها به هدف‌های نامشروع برسند و برای این کار حق و باطل را درهم می‌آمیزند، قلب‌ها پس از استواری نیز می‌لرزند (نهج البلاغه، خ ۱۵۱) و فضا چنان تیره و تار می‌شود که شناخت حق از باطل ودر نتیجه امکان عمل به تکلیف بسیار سخت می‌شود.امیر مؤمنان (ع) فرمود:

«همواره آغاز پیدایش فتنه‌ها پیروی از هواهای نفسانی و پیدایش قوانین مجعول و بدعت گونه است قوانینی که با کتاب خدا مخالف است و جمعی برخلاف دین خدا به حمایت ازآن برمی خیرند. اگر باطل از آمیخته شدن با حق نجات می‌یافت، بر حقیقت جویان پوشیده نمی‌ماند و اگر حق از آمیزش با باطل خلاص می‌شد، زبان معاندان از آن قطع می‌گردید». (نهج البلاغه، خ ۵۰).

در چنین فضایی و در موقعیت‌های دشوار مانند فتنه و آشوب‌ها، بصیرت عامل مهم شناخت حق و باطل و مسیر درست از مسیر خطاست. (نهج البلاغه؛ خ ۱۵۱).

به همان میزان که ساده اندیشی و سطحی نگری بستر مهم خطا در برداشت‌ها و نشناختن تکالیف سیاسی در موقعیت‌ها و شرایط خاص است، به همان نسبت روشن بینی و برخوردرای از نعمت «درک و تفسیر صحیح و عمیق اتفاقات» در ابعاد اجتماعی و سیاسی، زمینه تشخیص حق از باطل، و در نتیجه انتخاب درست تکلیف سیاسی را فراهم می‌آورد؛ لذا قرآن با روش‌های مختلف مثل «شناساندن حقیقت و ماهیت اهداف دشمنان»، امت اسلامی را به بصیرت لازم در مقابله با آنان می‌رساند و مانع از تشخیص اشتباه در وظایف مربوط به نوع تعامل با آنان می‌شود. قرآن مسلمانان را تکلیف می‌کند از ولیّ و سرپرست گرفتن دشمنان اسلام پرهیز کنند و اهداف آنان را افشا می‌سازد. به این آیات توجه کنید:

«هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (به طور کامل تسلیم خواسته‌های آنها شوی و) از آئین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی بگو هدایت تنها هدایت الهی است، و اگر از هوی و هوس‌های آنها پیروی کنی، بعد از آن که آگاه شده‏ای هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود». (بقره ،۱۲۰).

«… مشرکان، پیوسته با شما می‌جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آئینتان برگردانند، ولی کسی که از آئینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک او، در دنیا و آخرت، بر باد می‌رود، و آنان اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود».(بقره، ۲۱۷٫ ر. ک: آل عمران ،۱۴۹).

قرآن موضع منافقان را هم می شناساند و در حالی که آنان مدعی اصلاحات بودند؛ با علم به واقع اقداماتشان، تفسیری صحیح از اهداف سیاسی آنها ارائه می‌کند:

«از میان مردم کسانی می‏‌گویند به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده‌‏ایم اما ایمان ندارند. می‌‏خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند (ولی) جز خودشان را فریب نمی‌‏دهند (اما) نمی‌فهمند. در دل‌های آنها نوعی بیماری هست، خدا بر بیماری آنها می‌‏افزاید و عذاب دردناکی به‌خاطر دروغ‌هایی که می‌‏گویند در انتظار آنهاست. و چون به آنها گفته شود، در زمین فساد نکنید می‏‌گویند ما فقط اصلاح کننده‌‏ایم. آگاه باشید اینها همان مفسدانند ولی نمی‌‏فهمند و.. هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات می‌‏کنند می‏‌گویند ما ایمان آورده‏ایم، (ولی) چون با شیاطین خود خلوت می‌‏کنند می‏‌گویند با شمائیم ما (آنها) را مسخره می‌‏کنیم».(بقره ،۱۱).

۳- مسلح سازی امت به ابزارهای بصیرت

قرآن ضمن تاکید بر این‌که «هرگز کوردل و روشن ضمیر یکسان نیستند»، (فاطر ،۱۹) عوامل متعددی را برای بصیرت معرفی می‌کند، مانند:

۱- قرآن وکتاب‌های آسمانی: قرآن و کتباهای انبیای الهی به جهت اتصال به منبع پایان ناپذیر علم الهی و نبود شبهات علمی و شهوات علمی در ارسال کننده و ابلاغ کننده اش بارها مواضع ابهام و پنهانی را که می‌توانست موجب ابهام شود و در برابر سرگردانی‌ها و نیافتن مواضع دقیق و قبال اتما، به مخاطبانش اطمینان دهد و به مسیر حق رهنمون شود.«هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ» (اعراف، ۲۰۳)؛ «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ مِنْ بَعْدِ ما أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الْأُولی‏ بَصائِرَ لِلنَّاسِ وَ هُدیً وَ رَحْمَهً لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون» (قصص، ۴۳).

۲- پیامبران: این گروه نیز چون خود بصیرت داشتند می‌توانستند به عنوان ابزار بصیرت برای مردم و شکافتن نکات ابهام و اختلاط‌های حق و باطل مطرح باشند «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی‏ بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» (یوسف، ۱۰۸).« من این راه را بی‌‏اطلاع یا از روی تقلید نمی‌‏پیمایم، بلکه از روی آگاهی و بصیرت، خود و پیروانم همه مردم جهان را به سوی این طریقه می‌‏خوانیم.

۳- بندگی خدا: اطاعت الهی و عبادت الهی نیز از عوامل مهم بصیرت افزاست و نور ایمان واقعی چنان مسیر را می‌گشاید که فرد مؤمن مرزها را می َناسد وبین حق وباطل د اجتماع وسیاس است به سمت باطل گرایش نمی‌یابد. از این روی برای داشتن جامعه‌ای بصیر باید به سمت تقویت روابط عبودی بین بندگان وخدا حرکت کنیم و هرچه مردم و نخبگان به مرزهای بندگی نزدیک تر شوند نور بصیرت و حق گرایی در آنان شعله ورتر وپر فروغ تر می‌گردد:

«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِین…وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً» (فرقان، ۶۳و۷۳). «منظور گروه منافقان یا به ظاهر مسلمانان قشری است که چشم و گوش بسته بر آیات خدا می‌‏افتند بی آنکه حقیقت آن را درک کنند، به عمق آن برسند، و مقصود و منظور خدا را بدانند و به آن بیندیشند و در عمل از آن الهام گیرند. راه خدا را با چشم و گوش بسته نمی‏‌توان پیمود… چشم و گوش بستگان را به آسانی می‏‌توان فریب داد، و با تحریف مذهب از مسیر اصلی منحرف ساخت، و آنها را به وادی کفر و بی ایمانی و ضلالت کشاند… تنها مؤمنان ژرف‌‏اندیش و بصیر و سمیع‏‌اند که چون کوه ثابت می‌‏مانند و بازیچه دست این و آن نمی‌‏شوند.در حدیثی از امام صادق (ع) می‌‏خوانیم هنگامی که از تفسیر این آیه از محضرش سوال کردند فرمود: «مستبصرین لیسوا بشکاک: منظور این است که آنها از روی آگاهی گام برمی‌‏دارند؛ نه از روی شک و تردید».

۴- تلاش در راه خدا: اگر نخبگان ما اخلاص را امام فعالیت‌های خود قرار دهند و از شرک به در آیند، به مسیر درست هدایت خواهند شد. حقیقت این است که مقوله «شرک» موضوعی قدیمی و متعلق به گذشته نیست، امروزه نیز بسیاری از اقدامات نخبگان و مسولان ما می‌تواند مشرکانه باشد، به این معنا که اگر در پروسه مقام یابی (در معرض مقام قرار دادن خود از طریق انتخابات یا انتصابات و گزینش‌ها؛ اخذ مقام و تثبیت مقام؛ و گسترش موقعیت هاتشان) هدفی جز خدا و خدمت به خلق داشته باشند، به زوی در گردباد فتنه‌ها خواهند لغزید در حالی که آنان که برای خدا تلاش می‌کنند از هدایت‌های الهی نیز بهره می‌برند و ایمان وانگیزه خالص الهی مانع از شکست آنان در برابر فتنه هاست: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِین» (عنکبوت، ۶۹). در این آیه خداوند به تلاشگران در مسیر خود وعده هدایت به راه‌های خود را می‌دهد.

۵- تقوا: لحاظ خواست و رضای الهی نیز موجب می‌شود خداوند همواره راه صحیح را به انسان نشان می‌دهد (حدید ،۲۸) و تاکید می‌شود خروج از تنگناها با تقوا ممکن است. (طلاق؛ ۲و۳؛ اعراف؛ ۲۰۱٫) در روایات هم امور چون: یاد خدا؛ همنشینی با علما؛ اندیشه، تبعیت از امام، عامل بصیرت معرفی می‌شود.

نبود هر یک از عوامل بصیرت می‌تواند به بی بصیرتی و سفاهت منجر شود و تکالیف سیاسی را در مرحله شناخت و مصداق یابی و تطبیق با مشکل روبرو سازد و بویژه در مواقع فتنه جامعه اسلامی را با معضلات بزرگی رویارو سازد. قرآن اموری چون کفر (بقره ،۷)؛ تقلید کورکورانه (مائده ،۱۰۴)؛ بندگی شیطان (حجر، ۴۲؛ نحل، ۱۰۰)؛ و غفلت (قاف ،۲۲) را از موانع بصیرت می‌شمارد.

۴ - تشخیص درست تلکیف، در سایه اخلاص نخبگان در میدان عمل

تشخیص تکلیف درست از مهم‌ترین آثار بصیرت است. با مراجعه به قرآن، در مورد ساحران عصر موسی (ع) می‌توان این اثر را مشاهده کرد واین‌که آنان موفق می‌شوند به رغم تبلیغات و هیمنه ظاهری قدرت سیاسی مسلط، راه خود را بیابند.(ر. ک: اعراف، ۱۰۳۱۲۷٫) در تاریخ اسلام نیز می‌توان موارد متعددی را نشان داد. از جمله در ماجرای خلافت که امیر مؤمنان با بصیرت و درک شرایط دنیای اسلام وبه خاطر حفظ اسلام خود را مکلف به سکوت می بیند؛ این در حالی است که در جنگ صفین که البته با حضور عناصر بصیر و تکلیف شناسی چون عمار یاسر روبرو هستیم؛ ولی در لحظات آخر بی بصیرتی در برابر قرآن‌های برنیزه زده شده یاران امام را در مورد تکلیف سیاسی خود و اطاعت از امام و تداوم جهاد دچار انحراف کرد. «عِبادَ اللَّهِ وَ امْضُوا عَلَی حَقِّکُمْ وَ صِدْقِکُم، اِنَّهُم لَیسُوا بِاَصْحابِ دِینٍ وِ لا قُرآنٍ (اثیر، عز الدین علی؛ الکامل فی التاریخ؛ ج ۳؛ ص ۳۱۶). این وضعیت در مورد حکمیت و خوارج هم پدید آمد و بی بصیرتی موجب شد گرو ه های زیادی تکلیف خود را جهاد علیه امام و قتل وی بدانند.(رک: الکامل فی التاریخ؛ ج ۳؛ ص ۳۱۷٫ موارد فراوانی در تاریخ زندگی امیرمومنان (ع) هم چون بیعت نکردن طلحه و زبیر با امیر مؤمنان (ع) و جنگ علیه حضرت از این دست است. امام با اهل بصره در مورد جنگ جمل صحبت کرد و اطاعت از حود را تکلیفی دانست که می‌تواند موجب نجات آنها از فتنه شود «هنگام آن فتنه و تباهکاری، کسی که توانایی اطاعت و فرمانبرداری خدا را داشته باشد باید اطاعت کند، پس اگر مرا اطاعت کنید و پیروی کنید من به خواست‌خدا، شما را به راه راست خواهم برد، اگر چه این راه بسیار سخت و تلخ‌است‌» (نهج البلاغه، خ ۱۵۵) در مورد اختلاف و ستیز بین دو گروه مسلمان هم تکلیف را پیروی از اهل بینایی و صبر معرفی کرد:

«براستی که باب جنگ بین شما و اهل قبله (که ظاهراً مدعی اسلامیت‌هستند) گشوده شده است‌، و جز کسی که اهل بینایی و صبر و آگاه به‌مواضع حق‌ّ باشد نمی‌تواند حامل پرچم رهبری این جنگ باشد، پس آنچه‌را که به آن از طریق این شخص امر می‌شود انجام دهید، و هر چه را که‌بازمی‌دارد از آن دوری کنید، و بدون تحقیق در مسائل و امور شتاب‌نکنید، پس هرآنچه را که می‌خواهید دگرگون و اصلاح کنید در ماست‌.(همان، خ ۱۷۲).

امروزه نیز نیازمند آن هستیم که تلاش و جهاد نخبگان خالصانه باشد و خلوص راهنمای آنان در فتنه‌ها گردد و امت اسلامی روزی را ببینند که نخبگانشان باری از دوش آنان بر دارند و در مقابل هر جریانی که در تلاش برای ایجاد توقف در مسیر حرکت انقلاب به سمت تمدن نوین اسلامی است، ایستادگی می‌کنند.

کد خبر 4811560

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha