پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۱:۴۷

/ گروه دین و اندیشه مهر بررسی می کند /

اخلاق فضیلت‌محور ارسطو

اخلاق فضیلت‌محور ارسطو

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه : اخلاق ارسطویی سنتی فربه را شامل می‌شود که تأثیرات آن هنوز هم در زندگی فردی و اجتماعی ما هویدا است. این مقال نگاهی دارد به این نظام اخلاقی.

به گزارش خبرنگار مهر، ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوست شخصیت فضیلتمند را حالتی در نظر می گیرد که معطوف به انتخاب و گزینش است. این گزینش هم از سوی عقل و به روشی صورت می گیرد که در آن انسان خردمند آن را بر می گزیند. در این راستا هر فضیلتی حد وسط میان دو شر است.

هنگامی که ارسطو فضیلت شخصیت را یک حالت در نظر می گیرد بدین نکته توجه دارد که این فضیلت نه یک احساس و نه یک ظرفیت و نه یک تمایل برای رفتار به روشی خاص هیچ کدام نیست.  با این همه ارسطو تصریح می کند که این موقعیت موقعیتی ریاضی وار و قطعی نیست و مبتنی بر موقعیت تغییر می کند. هنگامی که او فضایل مختلفی را پررنگ می نماید به همین موقعیت توجه می دهد. هر فضیلت به احساس و عمل خاصی ارجاع می دهد. فضیلت ملایمت و نرمی فی المثل با توجه به خشم تعریف می شود.

ارسطو می پندارد که حتی انسان ملایم و نرم در پاره ای از مواقع باید عصبانی شود، به طور مثال هنگامی که بی عدالتی را می بیند. عصبانی نشدن در این لحظات به نظر ارسطو گونه ای خلل و بی فضیلتی محسوب می شود.

اینکه پاسخهای رفتاری فرد فضیلتمند به موقعیت بستگی دارد نشان می دهد که پاسخهای احساسی وی با عقلانیت وی در این باب که چه کند سازگار است. ارسطو تصدیق می کند که بخش غیرعقلانی از نفس فرد فضیلتمند هم به همین نکته اشاره می کند. به این جهت ما شاهد گونه ای هماهنگی در نفس هستیم. 

دو مؤلفه ای که با آن می توانیم شخصیت فضیلتمند را بشناسیم یکی توازن و تعادل و هماهنگی ای است که در این فرد وجود دارد و دیگری لذتی است که وی از اعمالی که انجام می دهد می برد. نظرات ارسطو در باب آموزش و کارکرد انسانی نیز قابل توجه است. از آنجا که ارسطو تصور می کند فضیلت حالتی واحد و یکه و منسجم است در این حالت بخشهای احساسی و عقلانی با هم هماهنگ هستند و به نظر وی تعلیم و تربیت در عرصۀ احساسات نقشی مؤثر در این هماهنگیها دارد.

برای تبیین اینکه لذات فرد فضیلتمند کدامها هستند ارسطو به این ایده بر می گردد که فضیلت یک حالت خیرمحور شخص است که فرد را خوب و او را مهیا کارهای خیر می سازد. به نظر وی هنگامی که ما فعالیت خوبی را انجام می دهیم انسانهای خوب هستیم و زندگی خوبی خواهیم داشت. با این همه در این مورد که کدام فعالیت مدنظر ارسطو است بین پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. عده ای معتقدند مدنظر ارسطو فعالیتهای نظری است و دیگران فعالیتهای عملی و کاربردی را مورد توجه وی می دانند.

در این میان ارسطو نیز مانند دیگر فیلسوفان یونان باستان شرط اساسی هرگونه فضیلت را محیط انسانی و جایی به نام شهر می‌داند. به نظر وی ما حداقل به یک گروهی که نیازها و اهدافمان را با آن گروه تقسیم کنیم نیاز داریم.

کد خبر 482074

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha