به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، حسن عبدی پور، مدیر ارتباطات و همکاریهای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، طی سخنانی در این مرکز علمی اظهار داشت: یکی از ابزارهایی که مراکز فرهنگی میتوانند برای اقناع کنندگی و تأثیر یا نفوذ بیشتر در افکار عمومی مردم از آن استفاده کنند، رسانه های ارتباطی هستند که استفاده بهینه و سودمند از این رسانه ها مستلزم تمهید مقدمات و پیش نیازهایی است.
وی ادامه داد: در گام نخست رسانهها میتوانند به نحوی معارف اسلامی را بازآفرینی کنند که برای مردم قانع کننده بوده و منجر به استقبال بیشتر مردم از تبلیغات دینی شود.
وی گفت: اجرای آیینها به صورت نمایش و وادار کردن مخاطب به وانهادن اهداف کوتاه مدت و ژرف اندیشی در مورد ارزشهای مطلق و درک ریشههای اجتماعی آن، تدوین و تنظیم شیوه های مناسب تفهیم امور مقدس و صورت بندی آن در قالب نمادهای نمایشی و تصویری، خلق متن و قادر ساختن افراد به اندیشه و تأمل درباره متن برای دست یافتن به مهمترین معنا در قالب آموزههای مهدوی و دعوت آشکار به گفتگو درباره متن و بازآفرینی آن را از جمله راهکارهای رسانه ها برای رسیدن به هدف نخست عنوان کرد.
وی ادامه داد: یکی از عوامل موثر بر افزایش قدرت اقناع محتوای فرهنگ و معارف اسلامی همسو شدن این تبلیغات با ارزشهای زندگی روزمره است که تجربه کشورهای غربی موید این مطلب است.
وی گفت: نهادهای دینی به دلیل عضویت مشترک بنیان گذارانشان هم در نهادهای دینی و هم در سایر نهادهای اجتماعی الزاماً باید چارچوب اخلاقی خود را طبق چارچوب گسترش اخلاق اجتماعی تعریف و تبیین کنند.
وی با بیان اینکه تعامل دین و رسانه راهی برای گسترش تأثیر تبلیغات دینی است. افزود: آموزه های دین و رسانه چون هر دو دریچة فرهنگی مهمی برای رفع نیاز مردم به پی بردن به راز و افسون جهان اند براحتی می توانند با هم تعالم داشته باشند.
وی گفت: متولیان ادیان همیشه متکفل امور اعتقادی جامعه خود بوده اند و تلاش کرده اند با سامان دادن به یک نظام اعتقادی، نیاز مردم را به اینگونه امور پاسخ دهند و صاحبان رسانه ها و ابزارهای مختلف هنری در دنیای امروز نیز تلاش کرده اند که تا حدودی همان نقش را به عهده گیرند.
وی تصریح کرد: علم گرایی و سکولاریزم تجلی واقعی نوگرایی هستند. و جوامع اسلامی تحت تأثیر این نوگرایی دچار تعارض و مشکل شده اند و اگر بخواهند ازاین سردرگمی و تعارض رهایی یابند باید در ایجاد اندیشه و استقرار یک نظام تعلیم و تربیت اسلامی باشند.
عبدی پور گفت: امروز گرایش علمی بر تمام ابعاد زندگی انسان ها، جامعه بشری را دچار سردرگمی و کابوس کرده است. این گرایش علمی با گرایش علمی یونانیان باستان و متفکران مسلمان خیلی تفاوت دارد. روش یونانیان و مسلمانان درباره معارف از جمله تمام علوم، هستی شناسی بود. علم جدید منکر اعتبار علوم مبتنی بر هستی شناسی است. بلکه معتقد به مشاهده کنترل شده، آزمایش و تعمیم نتایج است. از این رو، دانشمند در تحقیقاتش متکی بر واقعیات شهود و در نتیجه گرایش هایش متکی بر عقل خویش است.
وی با بیان اینکه جامعه شناسان نوگرا، این نوع جهت گیریها را سکولاریزم می نامند و آن را کمک علم نوین به تاریخ بشر میدانند گفت: آنان سکولاریزم را رهایی انسان از دین، سپس رهیدن زبان و منطق او از کنترل متافیزیک می دانند. سکولاریزم یعنی جدا کردن ارزشها از منبع مذهبی. چنین نگرشی، مفهوم کرامت و اصالت انسان را و نیز کمال مطلوب وی یعنی خلیفه الهی او را و آن قسم از معیارهای اخلاق و عینی که براساس آنها درباره انسان داوری می شود، منهدم ساخته است.
وی با اشاره به وضعیت جوامع اسلامی اظهار داشت: در جوامع اسلامی دو گروه سنت گرا و نوگرا با موضع گیری های متفاوت در برابر سکولاریزم وجود دارند. سنت گرایان برای آنکه دنیای اسلام را از تسلیم شدن در برابر نظرگاه های سکولاریزم حفظ کنند، حمایت از تعلیم و تربیت سنتی را وجهه همت خویش قرار داده اند. در حالی که نوگرایان که در کشورهای اسلامی مسئولیتهایی دارند، تعلیم و تربیت سکولار را با اندکی تغییر پذیرفته اند و یک نظام آموزش و پرورش را براساس آن بنا نهادهاند، که با نظام سنتی قابل تلفیق نیست. لذا این دو نظام، دو گروه معارض را به وجود آورده اند که نزاعشان با همدیگر، از مدتها پیش درگرفته است.
وی خاطر نشان کرد: تا زمانی که نظر گاه اسلامی در خصوص تمامی شاخه های علم تدوین نشود و تا زمانی که کتابهای درسی و فیلم نامه ها و نمایش نامه ها از این نظر گاه تالیف نگردند و تا وقتی که روشهای تدریس و تحقیق براساس این نظرگاه برای همه حوزه های علوم طراحی نشوند، نظام سنتی تعلیم و تربیت و فرهنگ و تبلیغ نمی تواند برای مدتی طولانی در برابر سکولاریزم دوام آورد.
وی تصریح کرد: تتبعات مسئولین و دست اندرکاران تلویزیون نیز به تنهایی نمی توانند جامعه اسلامی را در برابر یورشهای سکولاریزم حفظ کنند. به علاوه با توجه به نفوذ تکنولوژی بر ابعاد زندگی انسان ها در مغرب زمین مسیر بکارگیری آن در کشورهای سلامی باید تغییر کند.
نظر شما