به گزارش خبرنگار مهر، بایستههای کار فرهنگی در عصر حاضر متن پیاده شده گفتاری از حجتالاسلام محمدمهدی ماندگاری که سالهای قبل در اصفهان ایراد شده است:
مبانی کار فرهنگی
کار فرهنگی مانند هر کاری یک سری مبانی خاص برای خود دارد. مبانی کار فرهنگی عبارتند از:
۱. خداباوری
خداباوری اولین اصل کار فرهنگی است؛ به این معنا که ای بندههای من، به نعمی که به شما دادم نگاه کنید و به منبعش فکر کنید؛ اسم فکر کردن به منبع نعمتها توکل و خدا باوری است. مهمترین مشکل ما در کار فرهنگی این است که خدا را باور نداریم. بچههایی که در این عصر خیلی سخت در حال کار فرهنگی هستید و راه عشق را میخواهید حدیث کنید، به تعبیر عزیزم «راه عشق آمدنی است نه آموختنی»، عشق را باید به دست آورد.
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش
اولین قدم شما این است که خدا را باور کنید. اگر خدا را باور دارید خداوند متعال سه کلام برای شما دارد:
۱) الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا [۱]
هر که اهل تلاش با اخلاص در راه ما باشد، به راههایمان هدایتش میکنیم.
۲) إن الله یدافع عن الذین أمنوا [۲]
هر که خدا را باور داشته باشد خدا از او دفاع میکند. دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. اگر میخواهید باور کنید، بروید شام. میبینید از قبر بنیامیه خبری نیست، اما خدا از رقیه سه ساله دفاع کرده است. حضرت رقیه (س) یک جملهای را به پدر و عمهشان فرمودند: بابا، عمه، در سرزمین شام کار فرهنگی کردن خیلی سخت است، چون شامیان بیشترین دشنامها را به علی (ع) و بچههای علی دادند. من در شام میمانم و شام را عوض میکنم. او در شام ماند و آنجا را عوض کرد. او در شام ماند و الآن میبینید تمام شهر دمشق شده است رقیه. اثری دیگر از یزید و معاویه نیست. در کار فرهنگی سن مطرح نیست. سه ساله هم میتواند کار فرهنگی کند. در کار فرهنگی «فینا» خیلی مهم است. باید اخلاص و ایمان باشد. نه مقدار مطرح است، نه کمیت. نه من، نه پول، نه عنوان نه چیز دیگر. روزی که حضرت زینب (س) در شام کار فرهنگی میکردند درون خرابه روی زمینها نشسته بودند سقف هم نداشت. امکانات هم نداشت و این را هم بگویم هر چه امکانات بیشتر شود، توکل کمتر خواهد شد. پس کاری کنید توکلمان کم نشود.
۳) قال الله تعالی «کن لی اکن معک»
ای بنده من تو برای من باش، من با تمام خداییم برای تو خواهم بود. من اسم این حدیث را «سند شراکت با خدا» گذاشتهام. سند شراکتی که هیچ با همه چیز میخواهد شریک شود.
۲. دین باوری و ایمان به اهل بیت (ع)
در دعای ندبه میخوانیم «این السبب المتصل بین الارض و السماء». واسطه همه نعمتها وجود نازنین مهدی فاطمه (عج) است. اگر باور کردیم که ما امام و صاحب داریم، توسل قوی میشود. توسل هم یعنی اتصال. مجموعه فرهنگی اگر متصل به اهل بیت باشد، بوی عطر میدهد وگرنه بوی گند میدهد. مداح و آخوند متصل بوی عطر میدهند. دانشجویی آمده بود شلمچه استخوانهای شهدا را برمیداشت و برای تمسخر بو میکرد. یک مرتبه حالش منقلب شد آن را به دوستش داد که بو کند. علت را سوال کردند. گفت: من آمده بودم شما را مسخره کنم که چرا دنبال این استخوانها میگردید؟ ولی الان فهمیدم، بیست و چند سال از خدا عمر گرفتهام، بوی تعفن میدهم، ولی این استخوانها سالهاست زیر خاک بوده، بوی عطر میدهد. این عطر همه به خاطر اتصال است و لذا باید توجه کنیم در کارهایمان با اهل بیت (ع) و شهدا شریک شویم تا عطر بگیریم.
۳. خودباوری
خود باوری یک بعد فردی دارد و یک بعد جمعی. جنگ به ما نشان داد که آدم در سیزده سالگی هم میتواند امام شود. علی اصغر امام حسین (ع) به همه فهماند که شش ماه هم میتواند سرباز خوبی باشد. منتها انسان باید خود را باور کند. تمام تلاش دشمن این است که به ما بقبولاند ما توان نداریم. و همه دعای امام زمان این است که خدایا اینها خودشان را باور کنند. وقتی خودمان را باور کردیم، فکرمان را با هم جمع میکنیم و این فکرهای کوچک یک فکر و نظر بزرگ را ایجاد میکند و با اتصال به خدا و اهل بیت بینهایت خواهیم شد.
۴. نظم باوری
یکی از بزرگترین، مهمترین و جدیترین مبانی کار فرهنگی، برنامهریزی است، که متأسفانه نداریم. منابع اصلی نظم قرآن و عترت است. زندگی اهل بیت مجسمه نظم است، از آخرین جملات امیرالمؤمنین (ع) که عصاره زندگی ایشان است، خطاب به امام حسن و امام حسین (ع) این است: «اوصیکما و جمیع ولدی و أهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم [۳]».
نظم به معنای هدفمندی، اولویتبندی، امکانبندی، نیازسنجی، آسیبشناسی و امثال اینهاست که همگی از اصول برنامهریزی است. با ایجاد این نظم میتوان از موازیکاری و هدر رفتن نیروها و امکانات و استعدادها جلوگیری کرد. مراکز فرهنگی امکانات زیادی دارند ولی برنامهریزی میخواهد که متأسفانه کسی برای آنها فکری نمیکند. همین امر باعث موازی کاریها میشود و بعضی اوقات به خنثیسازی هم میرسد که از دردهای بسیار سخت جامعه فرهنگی ماست. از نکات زیبا و بسیار مهم در برنامهریزی، بحث «شکار فرهنگی» است. امروز مجموعههای تبلیغاتی با چهار تا بوم و تراکت نمیتوانند آدم جمع کنند، ولی با شکار امکانپذیر است. به هر نفر مسئولیت جذب چند نفر را بدهیم؛ حال با هر امکاناتی که برایش فراهم باشد، با اهدای نوار، سیدی، عکس، گل، شیرینی و… با هر چه که بشود. ما آنقدر جوان داریم که دوست دارند در این مجالس بیایند، اما به خاطر نگاه ما خجالت میکشند؛ چون نگاهمان به آنها طور دیگری است. برنامهریزی سه تا سین لازم دارد: سوز، سواد، سلیقه که عدم وجود هرکدام باعث به همریختگی برنامه میشود و نیروها را هدر میدهد.
۵. دشمن باوری
اگر باور کنیم که دشمن داریم، به تحرک خواهیم افتاد. زمان جنگ همه باور داشتند که دشمن داریم، چون جنگ مستقیم بود. اما امروزه مردم باور ندارند که دشمن داریم چون جنگ، جنگ غیرمستقیم است.
اصول کارهای فرهنگی
۱. زمان شناسی
ائمه ما، فوق تخصص زمانشناسی هستند. امام سجاد (ع) در سختترین زمان قرار میگیرند ولی ایشان دو شاهکار برای بحث فرهنگی و فرهنگ سازی انجام دادند که به ذهن هیچکس خطور نمیکرد:
الف) از خرید و فروش غلام استفاده نمودند. آنها را تربیت میکردند و به عنوان اعزام مبلغ به سرتاسر کشور اسلامی میفرستادند.
ب) از راه دعا استفاده کردند زیرا هیچکس حساسیت به دعا نداشت. ایشان در دعا همه حرفهایشان را به همه نسلهای انسانی زدهاند.
۲. اقتضا شناسی
امروز، اقتضای ساختن سنگر و بستن پیشانیبند نیست. اقتضای امروز، زیبایی شناسی است. باید تمام اعمالمان زیبا باشد. زیباترین چهره، زیباترین اخلاق، زیباترین کار و زیباترین زندگی لازم است.
۳. وظیفه شناسی
وظیفه شناسی یعنی رسالت شناسی. باید ببینیم رسالت ما چیست؟ رسالت ما در برابر مسائل انسانی، اسلامی، شیعهگری، انتظار، انقلابریال دفاع مقدس و شهدا، هیأتی بودن، بسیجی بودن و ولایتی بودن، چیست؟ و چگونه باید در مورد اینها عمل کنیم؟
حرف آخر
خوشا به حال آنها که به این آیه عمل کنند: «لیبلوکم أیکم أحسن عملاً [۴]». بالاترین کار فرهنگی این است که ما در همه چیزها بهترینها را انتخاب کنیم و این بهترینها را به دیگران یاد بدهیم.
۱- سوره عنکبوت (۲۹)/ آیه ۶۹
۲- سوره حج (۲۲)/ آیه ۳۸
۱- نهجالبلاغه، نامه ۴۷، ص ۴۲۱
۱- سوره ملک (۶۷)/ آبه ۲.
نظر شما