به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو نوشتاری از حجت الاسلام سیداحمد غفاری قرهباغ، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و برگرفته از کتاب «معنویت در ادیان ابراهیمی» است که در ادامه میخوانید؛
یکی از ضرورتهای معنویتپژوهی در عصر کنونی، تبیین هویت معنویت حنیف و برخاسته از وحی الهی است که از آسیبهای معرفتی و آئینی در سایر الگوهای معنوی در امان است. این نوشتار، به توصیف تفصیلی هویت معنویت و ویژگیهای آن از منظر اندیشه اسلامی پرداخته است؛ همچنین، خواننده محترم را با معنویتهای تحریفشده در دیگر ادیان ابراهیمی، آشنا مینماید.
برخی از معنویتپژوهان معاصر برای تأمین معنویت در زندگی –که البته قبلاً معنویت را به اموری مانند تأمین حداکثری خرسندی و رضایت باطنی تقلیل دادهاند - به پیمودن زندگی مملوّ از لذّت و آرامش توصیه نمودهاند، فارغ از اینکه این خوشی و بیغمی، به چه نحوی تأمین گردد و فارغ از اینکه آیا این فرآیند، عجین با حقیقت است یا مخدّر از حقیقت!...
ولی معنویتی که دین برای انسان ترسیم میکند، معنویتی است که در دلِ همین زندگی مختلط از آسیب و سود و رنج و شادی و غصّه و لذّت و درد فراهم گشته است؛ از نگاه دین، انسان معنوی انسانی نیست که خود را از هیاهوی دنیای درهم و مبهم، دور کند و در کنجی بخزد و عزلت گیرد؛ نیز از نگاه دین، انسان معنوی انسانی نیست که صدای واضح و روشن فساد و آسیب دنیا را بشنود و خود را فریب دهد و خود را به نفهمی بزند یا به خود، تلقین دهد که همهچیز در امن و امان است....
دین الهی، معنویت حقیقی و غیر تصنّعی را عجین و آمیخته با واقعیت زندگی میداند؛ زندگی مشحون از تلخیها و شادیها، غصّهها و خوشیها، شدائد و آسانیها است؛ انسان معنوی کسی نیست که به گوشهای بخزد، سایهای پیدا کند و از گرمای آفتاب دوری کند، از کار روزانه رهایی یابد، از آلام طبیعیِ غیرقابل فرار، غفلت کند و یا خود را به غفلت بزند، عرق جبین نریزد و صرفاً به جنباندن زبان یا به رکوع و سجود بپردازد؛ حضرت علی (ع) در بیانی نورانی میفرمایند: چه بسا روزهداری که از روزهاش جز گرسنگی و تشنگی بهرهای ندارد و چه بسا شب زندهداری که از نمازش جز بیخوابی و سختی سودی نمیبرد.
معنویتِ انسان معنوی از نگاه دین، همان عرقریختنِ کارگری است که به خاطر رضایت خداوند و برای تأمین معاش خانوادهاش، که دستور خداوند است، در مقابل گرمای سوزان آفتاب در مزرعه یا کارخانه مشغول کار است و سختی میکشد؛...
انسان معنویِ دینی همان پرستاری است که در بیمارستان، با اینکه به لحاظ اداری موظّف نیست، ولی با روی خوش و به خاطر رضایت خداوند، در همه ساعات شبانهروز و حتّی در نیمه شب، نه تنها به وظایف اصلی پرستاری اقدام میکند، بلکه اموری مانند استحمام و قضاء حاجت بیمار را نیز متکفّل میشود و با فروتنی و تواضع و بدون اینکه بیمار، احساس منّت کند، به او رسیدگی میکند.
با توجّه به توضیحات فوق، اشتباهی بس خطیر است اگر کسی معنویت و سلوک معنوی را با تعابیر مبتذلی مانند فرار از رنج و رهایی از دردهای دنیوی و مادّی معرّفی نماید؛ چنین کسی نتوانسته است افق خود را هم طراز افق عارفان الهی نماید که اساساً نه خوشی و نه ناخوشی در دنیا، بلکه حتّی خوشی و ناخوشی آخرت نیز، هیچکدام برای آنها معیار و موضوع هیچ تصمیم و هیچ همّی نیست:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
نظر شما