به گزارش خبرنگار مهر، دیدار با ابراهیم حاتمی کیا بر صندلی سرخ برنامه "شب شیشه ای" از اتفاقاتی است که می توان به یمن آن بسیاری از نقاط ضعف کمی و کیفی برنامه را نادیده گرفت و فقط گوش داد به واگویه های فیلمسازی کم حرف که به شدت حسی فیلم جنگی می سازد. حاتمی کیا برجسته شدن وجه احساسی بخصوص در سکانس های ماندگار آثارش را نه از تسلط نداشتن به تکنیک (که مجری تلویحاً عنوان کرد)، بلکه برخاسته از حس و حالی دانست که نیاز موقعیت طراحی شده برای قهرمانش است.
ابراهیم حاتمیکیا در دیدار سال گذشته سینماگران با مقام معظم رهبری
"حاتمی کیا" برنامه "شب شیشه ای" به تعبیر مجری برنامه عبوس بود و کم انرژی، ولی به تعبیر بیننده آرام و مانند همیشه پر از حرف های ناگفته ... همان حالی که در اختتامیه جشنواره فجر سال 84 داشت و به جای حرف زدن در فرصت 30 ثانیه ای که در اختیار داشت، فقط به حضار نگاه کرد، نگاهی بی واسطه به همه کسانی که حضور داشتند و نگاهی از سر بغض ... چیزی نگفت ولی حرف هایش را گفت.
هر چند حاتمی کیا دیشب بغضش را فروداده بود، ولی همان نگاه عمیق و پر از حرف را با خود آورده بود که به عبوس بودن ذاتی وی تعبیر شد و لابد برای از بین بردن این عمق و بغض باید به آذری حرف زدن وادار می شد تا مجری هدیه اش را اینگونه به بینندگان "شب شیشه ای" اهداء کند! وقتی می گوییم "شب شیشه ای" نسخه تصویری نشریات زرد است، دلیل دارد و این هم یکی از هزار و یک دلیل آن.
اما نکته مهم این است که کاراکتر مهمان برنامه در شب های مختلف این وجه را شدت و ضعف می بخشد و حاتمی کیا یکی از آن مهمانان بود که با وجود قرار گرفتن در جریانی تخت که مجری برای برنامه طراحی کرده بود، ساز خودش را زد و همان عبوس بودن را بدل به ترجیع بند برنامه کرد که با تمهیدات مجری هم کمرنگ نشد.
القاب انتخابی مجری برای حاتمی کیا هم دست کمی از این رویکرد و نگاه زرد نداشت. القاب کهنه و نخ نمایی چون "شاعر سینمای جنگ" یا پرداختن به مبحثی که اصلاً جای بحث در یک برنامه زنده ندارد، در حالی که رضا کیانیان چند هفته پیش پاسخ خودش را به این پرسش داد که همکاری نکردن فعلی او و حاتمی کیا هیچ دلیل خاصی ندارد و به قول معروف فیلمنامه یا فیلم های جدید این همکاری را نطلبیده است. همین جواب را حاتمی کیا هم داد تا یکبار دیگر به از پیش طراحی شده بودن پرسش های مجری صحه بگذارد.
با اینکه رشیدپور سعی کرد در لحظه های مختلف با عنوان "بد" از فیلم "به نام پدر" نام ببرد، ولی پاسخ های ساده حاتمی کیا به این تعابیر جالب بود. جایی که از درآمدن و درنیامدن فیلم به ترشی انداختن تعبیر کرد که یک وقت جا می افتد و یک وقت هم نه ... علاوه بر اینکه حال شخصی خود را در شکل گیری حال و هوای فیلم، مهمترین گزینه دانست. (وقتی عبوس بودم "موج مرده" را ساختم، وقتی معترض بودم "آژانس شیشه ای" و وقتی خوشحال بودم ...) و مجری هم سریع اضافه کرد (وقتی حالتون بد بوده "به نام پدر").
یا جایی دیگر وقتی مجری گیر داده بود که دوباره چرا فیلمی انتزاعی مانند "روبان قرمز" نمی سازد، جواب داد (چون نون توش نیست، کم پیش میاد که سه عزیز مثل پرویز، رضا و خانم حاجیان را با هم در اختیار داشته باشی ... قصه ای مثل "روبان" همیشه نمی آد سراغ آدم).
ابراهیم حاتمی کیا از حاشیه زردی که مجری قصد تزریق آن را به برنامه داشت اینگونه گذشت. وقتی رشیدپور این پرسش کلیشه ای را مطرح کرد که (از فیلم جنگی ساختن پشیمون هستید؟) او با زهرخندی که هنگام سرحال! بودن بر لب دارد گفت (یعنی چی؟ من هر چی دارم از این سینماست! چطور می تونم پشیمون باشم؟ شاید یک وقتی دلگیر شدم ولی پشیمون نه!)
حاتمی کیا در بخش به اصطلاح داغ برنامه که داغی آن به اسامی است که پشت سر هم ردیف می شوند و میهمان باید احساس خود را در جمله ای نسبت به آن طرح کند، جواب هایی جالب داد:
محسن مخملباف : خدا عاقبت به خیرمون کنه
وصل نیکان: جواب "عروسی خوبان" نبود، ولی آن زمان به فیلم معترض بودم. اصلا من وقت این کارها رو نداشتم
رسول ملاقلی پور: همه وجودش تبلور گرما بود
جواد شمقدری: رفیقمه
پرویز پرستویی: جلد من
نیکی کریمی: میگن فیلمساز شده، فیلم هاش رو ندیدم. ولی بازیگر باهوشیه
مسعود ده نمکی: بگذار بیاد جلو، اولشه
رضا کیانیان: رفیقمه
عباس کیارستمی: خیلی گنده اس
محمدرضا جعفری جلوه: خوب حرف می زنه، حرف های خوب می زنه. وقتی تلویزیون بود خیلی پشت "خاک سرخ" وایستاد. ولی الان انگار توی دو جزیره مختلفیم
ابوالقاسم طالبی: بچه باحال اصفهونیه
نظر شما