به گزارش خبرنگار مهر، نشر اختران ششمین چاپ کتاب «نوشتن با دوربین؛ رو در رو با ابراهیم گلستان» اثر پرویز جاهد را با شمارگان ۵۵۰ نسخه، ۳۱۴ صفحه و بهای ۴۲ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پنجم این کتاب سال ۱۳۸۴ با شمارگان دو هزار نسخه و بهای ۲۰ هزار تومان منتشر شده بود. چاپ نخست این کتاب نیز سال ۱۳۸۴ با شمارگان سه هزار نسخه و بهای سه هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
«نوشتن با دوربین؛ رو در رو با ابراهیم گلستان» نخستین کتاب در حوزه تاریخ شفاهی سینمای ایران است که پرویز جاهد، مترجم، منتقد سینما و مستندساز، در سفر تحصیلی خود به انگلستان به جهت اخذ مدرک دکترای سینما، برای مخاطبان فارسیزبان به همراه آورد. سوالات پرویز جاهد و پاسخهای گلستان توانسته تصویر خوبی از زندگی، عقاید و ویژگیهای ادبی و هنر گلستان را برای مخاطبان ترسیم کند. این کتاب جنجالی که در آن نقد بسیاری از چهرههای روشنفکری، ادبیات و سینمای دوران پهلوی صورت گرفته شامل چهار فصل است که هرکدام محتوای یکی از جلسات گفتوگوی جاهد با گلستان را تشکیل میدهد.
مباحث مطرح شده در هر فصل به این شرح است؛ فصل اول: «شکلگیری موج نو»، «فرخ غفاری، شب قوزی، رئالیسم»، «سنت و مدرنیسم»، «فیلمفارسی، سینمای روشنفکری و مخاطبان ایرانی» و «رئالیسم، استعاره، نماد». فصل دوم: «زکریا هاشمی و «طوطی»، «حزب توده و خلیل ملکی».
فصل سوم: «فاکنر، همینگوی، سعدی»، «استودیو گلستان، فیلم مستند و نفت»، «موج و مرجان و خارا»، «کانون فیلم و فرخ غفاری»، «نقد فیلم، دکتر کاووسی و قیصر»، «فروغ فرخزاد و خانه سیاه است»، «گنجینههای گوهر»، «تپههای مارلیک»، «خشت و آینه»، «آنتونیونی، آب و گرما و صحرای سرخ»، «تاجی احمدی، یک فرشته»، «اسرار گنج دره گنجی» و «کیارستمی، کوروساوا و کاپولا». فصل چهارم: «فیلم مستند، سیراکیوز و نیوزویل»، «صادق چوبک، تنگسیر و امیر نادری»، «پهلبد و دستگاه سانسور»، «کایه دو سینما، گدار و دیگران» و «هیچکاک و آغاباجی».
از چاپ پنجم این کتاب بخشهایی به کتاب اضافه شد که سرفصلهای آن از این قرار است: «من نمیتوانم مماشات کنم» شامل نظر خود گلستان درباره کتاب، «دوباره نگاه کن» گفتوگوی مطبوعاتی پرویز جاهد با نشریه «نگاه نو» به مناسبت انتشار «نوشتن با دوربین»، «نوشتن با دوربین؛ تصویر دوران سپری شده» شامل نظر بهروز تورانی درباره این کتاب، «حقیقت تلخ است» شامل نظر احمدرضا احمدی درباره کتاب، «باید دوباره بیندیشم» نظر موحد درباره سخنان ابراهیم گلستان، «حق با ابراهیم گلستان است» نظر آیدین آغداشلو درباره حرفهای گلستان و «از روزگار رفته حکایت» گزارشی درباره جنجالهای ایجاد شده پس از انتشار کتاب.
ابراهیم گلستان از معدود نویسندگان و هنرمندان ایرانی است که در زمان کار حرفهای خود به عنوان یکی از قطبهای اصلی عموم جریانهای روشنفکری در کشور به شمار میرفت. بر این اساس دیدگاهها و طرز تحلیل او از جریانهای ادبی و هنری در کشور، برای مخاطبان و بویژه مورخان میتوان اهمیت ویژهای داشته باشد. حضور گلستان در اکثر جریانها باعث شده بود تا شناخت خوبی از آنها پیدا کند و همه اینها به مخاطبان نیز منتقل شده است. به عنوان مثال در فصل «حزب توده و خلیل ملکی» گلستان در پاسخ به این سوالی مبنی بر گرایش عموم قشرهای فرهنگی، ادبی و تحصیل کرده دوران پهلوی به چپ و مارکسیسم، میگوید که «هیچکدامشان مارکسیسم را نمیشناختند… مد بود. دوست من جلال آل احمد تا آخر عمر یک کلمه از مارکسیسم نمیدونست. اصلاً نخونده بود، نمیخوند. همه این جوری بودند. کسانی که مارکسیسم را میشناختند، فقط چند نفر بودند، تمدن بود، شرمینی بود، قندهاریان بود، حسین ملک بود. آنهایی که مطالعه مارکسیسم میکردند، مطالعه فکری میکردند. کس دیگری نبود. این همه آدم که توی خیابانهای تهران راهپیمایی و تظاهرات میکردند، هیچکدامشان اصلاً نمیفهمید که مارکسیسم چی هست. میگفتند، شلوغ میکردند، قربان سبیل استالین هم میرفتند، اما کجا مارکسیست بودند؟»
نظر شما