به گزارش خبرنگار مهر، قبهالصخره که نباید آن را با مسجد الاقصی اشتباه گرفت یکی از معروفترین و برجستهترین آثار صدر اسلام است. این بنا در حدود سال 70 هجری در بیتالمقدس معروفترین شهر مذهبی جهان ساخته شده است. مسلمانان معتقدند حضرت محمد (ص) از صخرۀ موجود در این مسجد به معراج رفته است.
دو دلیل برای ساخت این مسجد ذکر کردهاند. یکی اینکه خلیفۀ رقیب زبیر مکه را در تصرف خود داشت و عبدالملک خلیفۀ اموی به منظور جلب زائران از عربستان و تبدیل این شهر فلسطینی به مرکز مذهبی اسلام اقدام به ساخت حرمی در بیتالمقدس کرد. احتمال این امر ناچیز است. اولآ فضایی که این مسجد دارد به هیچ عنوان برای حج مناسب نیست و ثانیاً حرمتی که مکه برای مسلمانان داشت چنین اجازهای را به حکمرانان نمیداد که جانشینی برای کعبه در نظر بگیرند.
دومین دلیل – و موجهترین دلیلی – که برای ساخت این مسجد وجود دارد تأکیدی است که قرآن بر معراج پیامبر اسلام (ص) مسلمانان دارد و مسلمانان اعتقاد دارند که این معراج از بیتالمقدس شروع شده است. همانطور که گفتیم مسلمانان بر اساس آنچه در قرآن آمده اعتقاد دارند این معراج از صخرهای صورت گرفته که بعداً مسجد قبهالصخره در آنجا ساخته میشود. با تکیه بر این تفسیر باید مسجد الاقصی و قبه الصخره را یکی در نظر گرفت چون در قرآن از مسجد الاقصی سخن به میان آمده است. پاره ای از مفسران حتی تصریح کردهاند که منظور قرآن از مسجدالقصی همان بیتالمقدس است و نه مسجد خاصی در آن.
با این همه، محل مسجد بهعلاوه معماری و کتیبههای مسجد و از جملۀ آنها کتیبۀ 240 متری داخل بنا شاید بتوانند هم در باب انگیزۀ مسلمانان از ساخت این مسجد توضیح دهند و هم رویکرد آنها را به هنر نشان دهند. در اواسط قرون وسطا کوه موریا و صخرۀ آن در افسانۀ یهودی به شکل اسطورهای مطرح شد و یهودیان حرم را معبد حضرت سلیمان میدانستد . کوه موریا نیز به علت پیوستگیاش با معبد مبدل به قبلۀ عالم شد. تصور یهودیان این است که آرامگاه آدم در آن یافت شده و آنجا جایی است که اولین انسان خلق گشته است. در روایتی دیگر قربانی کردن حضرت ابراهیم نیز در اینجا رخ داده است که این روایت نیز یهودی است.
فتح بیتالمقدس به دست مسلمانان در سال16 هجری لحظهای پراهمیت در فتح سوریه بود. مسیحیان خواستار حضور شخص خلیفه عمر برای امضای پیمان تسلیم شدند و پس از امضای این پیمان عمر به همراه حکمران مسیحی در شهر به سیاحت پرداخت. در این سیاحت بود که عمر دستور به ساخت مسجدی در منطقۀ نزدیک به مسجدالاقصی را صادر میکند.
گنبد این مسجد عبارت است از قبه یا "محفظه اشیای مقدس". اکثر مضامین تزیینی کاشیکاریها نیز از نقشمایههای گیاهی که از گلدان بیرون آمده تشکیل شدهاند. در این میان تزیینات موجود در مسجد توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده چرا که انواع جواهرات از گردنبند و گوشواره گرفته تا تاجها و دستبندها در آن موجودند. یقین محققان این است که این جواهرات از آن ایران و بیزانس هستند. دلیلی که برای گذاشتن این جواهرات بیان کردهاند یکی این است که بدین فضای مقدس زیبایی نیز افزون کنند و دلیل دیگر آن است که نشان داده شود ایرانیان و بیزانسیان به دست مسلمانان شکست خوردهاند.
اما شاید مهمترین سند قبهالصخره کتیههای آن است. در این کتیبهها بر اعتقادات اصلی مسلمانان چون: توحید و نبوت دست گذاشته شده و پارهای از آیات قران در در مدح مسیح و حضرت مریم آمدهاند. واضح است که فضای مسیحی آن زمان بیت المقدس درج این آیات را توجیه میکند.
ساخت حرم در کوه موریا نشان از اهمیتی میداد که اسلام برای دو دین ابراهیمی دیگر قایل بود و خود را در ادامه آنها قلمداد میکرد. در این میان اعتقفاد به اینکه معراج حضرت محمد از این محل رخ داده نیز نقشی تعیین کننده داشت. نمادهای تزیینی را نیز میتوان بر حسب دید زیبایی شناسی یا شکست امپراتورهای ایرانی و بیزانسی از دست مسلمانان توجیه کرد و کتیبهها هم بیان حقانیت اسلام و پیام مسلمانان به یهودیان و مسیحیان مبنی بر احترام اسلام بدین دو دین دانست.
اگر مسجد القبۀ نماد مسجدی است که در دوران اسلامی ساخته میشود بغداد را میتوان یکی از اولین شهرهایی دانست که مسلمانان آن را ساختند. این شهر در سال 762 ساخته میشود. عوامل زیادی چون: ملاحظات سیاسی، اقتصادی، سوق الجیشی، اداری و آب و هوا عواملی هستند که باعث شدند خلیفه منصور تصمیم بگیرد پایتختی تازه برای امپراتوری اسلامی بسازد. بغداد شهری مدور به قطر تقریبی 2300 متر بود. برخی افراد نیز قطر آن را یک مایل در نظر گرفتهاند. گرد شهر را دیوارهای قطوری که دارای برجهایی بزرگ بودند احاطه کرده بودند. علاوه بر این دور این دیوار خندق نیز موجود بود. بغداد از این لحاظ شبیه یک دژ بود. چهار دروازه به اسامی خراسان، سوریه، بصره و کوفه محورهای اصلی تشکیلات شهر را شامل میشدند.
مهمترین وجه مرکز شهر دارالخلافه یا مجتمع شاهی بود که درست در وسط شهر قرار داشت. بغداد در زمان حکومت اموی به عنوان مرکز جهان قلمداد میشد. در مرکز این شهر مدور، واقع در میان جهان، خلیفه زیر گنبد دوگانه خود مینشست. به نظر پارهای از پژوهشگران بغداد را نباید صرفاً نماد حکومت جهانی آن عصر دانست بلکه باید آن را تلاشی دیگر به منظور ربط دادن گذشته پرشکوه خاور نزدیک با جهان اسلامی قلمداد کرد. آنچه بغداد در صدد بیان آن بود از نقش برجستههای آشور گرفته تا نقش برجستههای رومی ، ساسانی، ایاصوفیه و امپراتوری بیزانس را شامل میشد.
چه در مورد قبهالصخره و چه در مورد بغداد ابداع چیزی نو را نمیبینیم بلکه شکلها و نمادهایی را شاهد هستیم که به فرهنگهای کهنتر تعلق داشتهاند. به تعبیری دیگر تلاشی آگاهانه صورت میگیرد که به صورتی معنادار جهان فتح شده را با اسلامی کردن شکلها و اندیشههای قدیم شکل دهد. این پدیده بعدها چه در ایران و چه در سوریه و مصر و ترکیه خود را به ما نشان میدهد. با این همه اگر قبهالصخره و شهر بغداد به عنوان نمود و نمادهای اسلامی در خاطره جمعی باقی ماندهاند به جهت معنا و تفکری است که پشت این آثار برقرارند. یکی از این آثار (قبهالصخره) نمایانگر حضور اسلام و ترویج آن در مقدسترین شهر جهان است و دیگری ( شهر بغداد) نمایانگر مرکزیت تمدنی است که برای قرنها بخش عمدهای از جهان را زیر نفوذ خود داشت.
نظر شما