۱۸ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۴۴

یادداشت/ اسماعیل نوشاد؛

درس جورج فلوید برای تفکر ایرانی

درس جورج فلوید برای تفکر ایرانی

کرونا، دولت نژادی ترامپ و دزدی جهانی دلار، آرمانشهر امریکا را با خاک یکسان کرده است و روشنفکر ما راهی جز برداشتن یک گام بزرگ برای کنار نهادن این صغارت ندارد.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_اسماعیل نوشاد*: این روزها تقاطع پوست سیاه و یک بیست دلاری تقلبی، خط بحرانی جامعه آمریکا و نظام آمریکایی را یک بار دیگر و روشن‌تر از همیشه به نمایش گذاشته است. اگر سیاه پوست باشی و تقدس و اعتبار دلار را خدشه دار کنی، حق تنفس نداری. این نطفه احتمالی وضعیت اردوگاهی آینده ماست. اردوگاهی که حاصل اقتصاد سیاسی دلار و نژادها و ملل و مذاهب دشمن است.

عریانی و زشتی و خشونت این وضعیت لاپوشانی نشدنی‌است. این را خطاب به آن دسته روشنفکرانی باید گفت که سعی در کم اهمیت کردن این قتل دارند: «این حادثه‌ای طبیعی در جهان متمدن بوده و دولت آمریکا هم یک دولت دموکراتیک است و حق اعتراض آزاد است و مردم هم در حال اعتراض‌اند. جرج فلوید هم یک بازیگر پورنِ بی ادب بوده و احیاناً فحش مادر به پلیس داده و… تمام!!»

دلیل اینکه این روشنفکر وطنی در برابر این اتفاق این گونه موضع می‌گیرد، این است که آمریکا را «فردای» جهان می‌داند. آمریکا الگویی است که جامعه ایران باید بدان برسد. اگر چنین وضعیت اردوگاهی را در دل آمریکا بپذیریم، کاخ آمالش فرو می پاشد. در این صورت حکیم ما، چون سگ ولگرد داستان هدایت تاب آزادی را ندارد. آزادی برای او معنایش آوارگی‌است. آخر، ما قرار است به آمریکا برسیم تا دیگر آبان ۹۸ نداشته باشیم؛ اگر قدرت در آمریکا هم چنین خطوط بحرانی ای داشته باشد، دیگر به کجا برسیم؟

خوشبختانه این بار وضعیت فرق دارد. روشنفکر ما نمی‌تواند این استدلال‌ها را تکرار کند. کرونا، دولت نژادی ترامپ و دزدی جهانی دلار، این آرمانشهر را با خاک یکسان کرده است. روشنفکر ما راهی جز برداشتن یک گام بزرگ برای کنار نهادن این صغارت ندارد. او باید بفهمد که در خط مقدم بحران‌های جهانی ایستاده است. هیچ اربابی وجود ندارد که راه را به او نشان دهد. باید یاد بگیرد تا برای حل مشکلات کشورش و وضعیت حاد بشر امروز، کله اش را به کار بیاندازد و مصاحبه با برنامه «به عبارت دیگر» در باب «آشتی فقه و مدرنیته» یا دویدن در کریدورهای مجلس سنا برای راضی کردن سناتورهای آمریکایی جهت محکومیت ایران را کار فکری ننامد. زمانش رسیده که معنای این گزاره کانت را درک کند که «روشنگری آزادی از صغارت ِ به تقصیر خویشتن است» و اندیشه تحت کفالت دیگری یک کار زشت و حقارت‌بار است. خون مردم ایران ارزش این گام را دارد.

*پژوهشگر فلسفه

کد خبر 4943198

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha