به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «کرونا و ابعاد زبانشناختی آن» از سلسله پیشنشستهای همایش ملی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی کرونا با حضور نگار داوری اردکانی (زبانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی) و فاطمه عظیمیفرد مدیرگروه زبان و رسانه مرکز تحقیقات صداوسیما و با دبیری مصطفی اسدزاده عضو گروه پژوهشی فرهنگ و جامعه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ۴ تیرماه برگزار شد.
در بخش اول این نشست که به صورت آنلاین و از طریق فضای اسکایروم پخش شد، فاطمه عظیمیفرد توجه به حوزه سلامت در سالهای اخیر را بهعنوان مقدمه بحث خود برگزید و گفت: وقتی نگاهی به پژوهشهای آیندهپژوهی میکنیم، میبینیم که از سال ۹۵ به این طرف بحث سلامت، بهداشت و محیطزیست به دلیل مشکلاتی مثل کمآبی و ریزگردها و … همواره جز چالشهای مهم پیشرو بوده است. در اسناد بالادستی هم بحث سلامت و مشخصاً ارتباط سلامت موردتوجه است اما جای زبانشناسی در این ارتباطات سلامت خالیست.
وی در ادامه ارتباطات سلامت را حوزهای میانرشتهای و گسترده دانست که از رابطه بین پزشک و بیمار تا پویشهای حمایت سلامت، آموزش همگانی، ارتباط از طریق رسانههای جمعی و … را شامل میشود. او با بیان اینکه تاکنون سه نسل از ارتباطات سلامت را پشتسر گذاشتهایم، تصریح کرد: ما سه رویکرد در حوزه ارتباطات سلامت داریم و سه نسل از آن را پشتسر گذاشتهایم که در نسل سوم آن به نقش رسانهها توجه شده است.
عظیمیفرد با تعریف پیام سلامت به «پیامهایی که در حوزه سلامت فردی و اجتماعی صادر میشود»، ادامه داد: پیامهای سلامت در قالبهای مختلف نمایش، خبر و … میتوانند ارائه شوند اما اثربخشی آنها از این حیث که میخواهیم برای همه مخاطبان (گروهبندیهای مختلف) یک پیام را صادر کنیم، همواره چالشبرانگیز است.
مدیرگروه زبان و رسانه مرکز تحقیقات صداوسیما با تقسیم انواع پیامهای سلامت به به پیامهای «آگاهیبخش»، «آموزشی» و «اقناعی»، ابزارهایی را برای تولید پیامهای شفاف ارائه کرد که استفاده از جملات ساده با یک فعل، استفاده از ضمایر شخصی برای مشخصکردن نوع مخاطب، پرهیز از بهکاربردن واژه اضافی و ارائه فهرستوار اطلاعات پیچیده از جمله آنها هستند.
عظیمیفرد در ادامه پیامهای سلامت صادرشده پس از شیوع ویروس کرونا را بهلحاظ زیبایی بصری، پیامهای شلوغی دانست و ابراز کرد: این پیامها، پیامهای شفافی نیستند و وقتی میخواهیم این پیامها را برای مخاطبان عام صادر کنیم، شاید اصلاً توجه آنها را به خود جلب نکند. عبارات زبانی، فضاسازی ذهنی میکنند. اول اینکه پیشفرض ذهنی گوینده (منبع) و میزان اعتقاد آنها را به آن جمله نشان میدهد و از طرف دیگر بر روی مخاطب تأثیر میگذارد. در ایران اغلب پیامهای سلامت صادرشده در این دوران، جنبه آموزشی و آگاهیبخشی داشتهاند و میزان پیامهای اقناعی کمتر بوده است. همچنین میزان پیامهای مخاطبمحور و مشارکتی بسیار کم بوده است. اساساً جای زبانشناسی در تولید پیامهای سلامت، خالیست. کشور ما در روزهای اول ابتلاء به این ویروس، خیلی زود به آن دچار شد که شاید دلیل آن این بود که از زبانشناسی کمتر استفاده شد. ضمن اینکه با توجه به اینکه کشور ایران، یک کشور چندقومیتیست، بهتر بود که پیامهای سلامت، به زبان محلی هر قوم برای آنها صادر میشد تا جنبه اقناعی بیشتری داشته باشند.
در بخش بعدی این برنامه، داوری اردکانی با هدف دستیابی به شباهتها و تفاوتهای راهبردهای کلامی- ارتباطی بهکارگرفتهشده توسط نخستوزیران نیوزیلند، آلمان و بریتانیا در سخنرانیهای خود و نیز بررسی ارتباط میان این شباهتها و تفاوتها با موفقیت و عدم موفقیت مواجهه با کرونا به مقایسه آنها پرداخت و اذعان کرد: تحلیلگران گفتمان باور دارند که انتخابهای زبانی تماماً معنادار هستند. ارتباطات کلامی رهبران جهان، در جهت تحتتأثیر قراردادن مردم بوده که بهویژه در شرایط بحران اهمیت بسیاری پیدا میکنند و میتوانند در موفقیت یا عدم موفقیت آنها در مواجهه با بحران نقش داشته باشند. البته ما این رابطه را ۱۰۰% نمیدانیم و عوامل متعدد دیگری میتواند در موفقیت یا عدم موفقیت آنها نقش داشته باشد اما آنچه که در جهان اتفاق میافتد و دارای تأثیر و تأثر است، میتوانیم از طریق زبان آنها را بررسی کنیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه با بررسی ساختارهای زبانی رهبران این سه کشور در قالب «ارائه دستورالعمل»، «تولید و تثبیت معانی»، «اعلام همدردی با مردم»، «ترسیم وضعیت موجود»، «ارائه راهحل» و «تأکید بر وحدت، تهدید و انگیزهدهی»، تفاوتها و شباهتهای آنها را در این موارد ارائه و میزان تأثیر هرکدام در موفقیت و یا عدم موفقیت مبارزه با کرونا را از نظر گذراند.
نظر شما