خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: پرویز قاسمی
هنوز از مدت حضورم در قرقیزستان یک ماه نمیگذرد. در موردش زیاد شنیده و خوانده بودم؛ از زمینهها و ظرفیتهای فرهنگیاش و از فضای بکر و شرایط مساعدش. اینجا بنیه اقتصادی خوبی ندارد یعنی قابل مقایسه با همسایگان و دور و برش نیست. شاید بشود گفت فقیرترین کشور آسیای مرکزی است، ولی در سالهای اخیر یعنی از زمان عسگر آقایف بدین سو درش و آغوشش به روی موسسات و سازمانهای خارجی کاملاً باز و گشوده است. این کشور را قبلاً فقیرترین کشور آسیای مرکزی میگفتند که می تواند امروز هم این گفته صدق داشته باشد ولی قرقیزستان امروزه صفت تفضیلی دیگری را نیز در کنار نام خود دارد و می تواند به آن ببالد: دموکراتترین کشور آسیای مرکزی!
صدها سمن داخلی و خارجی؛ غربی و شرقی در حوزههای مختلف در این کشور به ثبت رسیده و در حال فعالیت هستند؛ آن هم در کشوری ۶ میلیون نفری. همه چیز فعلاً خوب پیش میرود. تناقض و تضادی به چشم نمیخورد. البته از بُعد افراط گرایی چیزهایی گفته میشود چون از بین همین قرقیزها هم در صفوف افراط گرایان تعدادی بودند و هستند؛ چه در سوریه و چه در همین منطقه. ولی فعلاً که همه چیز آرام است. البته اینطورها هم که ما میگوییم آرام نیست. شاید این آرامش از نوع آرامش قبل از طوفان است. نمیدانم یعنی نمیخواهم قضاوت بکنم. بدون استثنا تمامی رهبران منطقه از ناحیه افراط گرایی و تروریسم دلواپس و نگران هستند ولی خداوکیلی این دلواپسی هیچ شباهتی به آن دلواپسیهای کشور ما ندارد!!! بخصوص پس از نابودی داعش در سوریه و گزارشها و گمانه زنیها از انتقال داعشیها به افغانستان و افزایش اقدامات و تحرکات آنها در مرزهای جنوبی این کشورها.
در قرقیزستان زبان فارسی پیشینه دارد و اقبال. دوستان قبلی ما در رایزنی فرهنگی درطول ۱۰ سالی که از تاسیس نمایندگی میگذرد هر کدام به سهم و وسع خود تلاشهایی در خصوص زبان فارسی داشتهاند؛ هر کدام دری را گشودهاند و اتاقی را تجهیز. در دانشگاهها و مدارس مختلف این جمهوری؛ زبان فارسی با عناوین مختلف تدریس میشود. بعضاً نیز این کار آموزشی در رایزنی فرهنگی و یا در الهدی بوده؛ الهدایی که شاید خودیها هم زیاد نمیدانند فلسفه وجودیش برای چیست؛ چه اگر میدانستند فکری و تدبیری جدی برایش میکردند. استارتش را خوب زدهاند حتی بهتر از رایزنی فرهنگی. دفترش ملکی است و در یکی از بهترین نقاط شهر واقع شده است بر عکس رایزنی فرهنگی که نمیدانم زمانی که چنین جایی را برای دفتر فرهنگی ایران پسند کردهاند انتخابشان بر کدامین اساس و ملاک بوده است؟!
اساتیدی بعضاً از ایران برای زبان فارسی به صورت کوتاه مدت و مقطعی آمدهاند و بعضاً نیز از بین ایرانیان مقیم برای پرکردن خلا موجود به امر آموزش زبان فارسی اهتمام کردهاند. خام زلیخا ثقفی جزو همینهاست که البته تلاشها و دغدغههایش برای زبان فارسی و فرهنگ ایران زمین در قرقیزستان ستودنی است. در دورههای کوتاه مدت دانش افزایی زبان فارسی در ایران هم قرقیزها سهمی داشتهاند هرچند اندک. بخاطر حجم زیاد کارها هنوز موفق نشده ام از همه دانشگاه ها و مراکزی که زبان فارسی در آنها تدریس می شود بازدید کنم. این مهم در برنامه کاری ام است و بیش و پیش از من؛ النورا خانم مسئول آموزش و نیز آسیه خانم مترجم نمایندگی دغدغهمندتر هستند برای زبان فارسی و فعالیتها و زحمات و تلاشهای شبانهروزیشان حقیقتاً قابل ارج گذاری است. در حد چند بازدیدی که داشتم هم از دانشگاه آرابایف؛ هم دانشگاه علوم انسانی؛ هم از یکی از مدارس و نیز دیدار با استادان و مدرسان زبان فارسی؛ چیزهای زیادی دستگیرم شده که بیشتر و عمدتاً نقاط ضعف و آسیبها و کمبودهاست تا نقاط قوت و داشتههای ما در حوزه زبان فارسی و اتاقهای ایران و امثالهم. موارد و نکاتی عجالتاً احصا شده است که ذیلاً اشاره وار بدانها میپردازم:
نبود بازار و زمینه کار برای دانشجویان و فارغ التحصیلان زبان فارسی. این مسئله تنها مختص و محدود به قرقیزستان نیست. هر دانشجویی طبیعتاً در انتخاب رشته تحصیلی و تداوم باکیفیت و باانگیزه آن بیش و پیش از همه به فکر آینده شغلی خود از ناحیه رشته تحصیلی است که برایش وقت می گذارد و هزینه می کند.
۱. عدم برخورداری اتاقهای ایران از امکانات و تجهیزات مناسب و به روز و بعضاً غیرفعال ماندن این اتاقها. کشورهای دیگر نیز در دانشگاهها و مراکز آموزشی دارای اتاق و مرکز آموزشی هستند و وضعیت اتاقهای ایران قابل مقایسه با اتاقهای سایر کشورها نیست و بالطبع این موضوع نیز بر انگیزه دانشجویان تاثیر منفی میگذارد.
۲. نبود منابع و متون آموزشی مناسب و جدید و نیز نبود سیستم آموزشی یکپارچه.
۳. عدم اعزام استاد از ایران و خلا در تامین استادان مجرب و استفاده از ایرانیان مقیم بعنوان استاد (که صرفاً زبان فارسی میدانند و هیچگونه سابقه آموزشی و تدریس ندارند.)
۴. سهم کم دانشجویان قرقیز در دورههای دانش افزایی زبان فارسی در ایران.
۵. هزینههای بالای ثبت نام و شرکت در دورههای دانش افزایی زبان فارسی در ایران.
۶. غیرفعال بودن برخی اتاقهای ایران و یا عدم استفاده مناسب و بهینه از ظرفیت اتاقهای ایران. اتاق و مرکز ایرانشناسی فردوسی در کتابخانه ملی قرقیزستان از جمله بارزترین آنهاست.
۷. نبود مجمع و یا تشکلی ثبت شده در حوزه زبان فارسی در قرقیزستان.
۸. عدم برگزاری اردوهای دانشآموزی و دانشجویی در قرقیزستان.
۲۵ فروردین ۹۸
نظر شما