پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۲ خرداد ۱۳۸۶، ۲۱:۰۲

دکتر کریم مجتهدی:

استمرار فلسفه در تاریخ فلسفه نهفته است

استمرار فلسفه در تاریخ فلسفه نهفته است

استاد فلسفه دانشگاه تهران در نشست بررسی کتاب "تاریخ فلسفه در قرن هفدهم" نوشته امیل برئیه گفت: استمرار فلسفه به صورت تاریخ فلسفه دلیلی بر زنده بودن فلسفه است.

به گزارش خبرنگار مهر، در نشست بحث و بررسی به مناسبت انتشار کتاب " تاریخ فلسفه در قرن هفدهم" نوشته امیل برئیه نویسنده و مورخ نامدار فلسفه فرانسوی، که عصر امروز در سالن شهر کتاب مرکزی برگزار شد دکتر کریم مجتهدی استاد فلسفه دانشگاه تهران سومین سخنران این نشست بود که با ابراز شادمانی از حضور در این جلسات، حفظ حیات و استمرار زندگی فرهنگی را برقراری و دوام این نشستها دانست و گفت: استمرار فلسفه به صورت تاریخ فلسفه نیز دلیل زنده بودن فلسفه است.

وی با اشاره به سخنان کامران فانی گفت: البته در عصر باستان در یونان و کشورهای باستانی و حتی دیگر جاها تا به امروز تاریخ فلسفه وجود نداشت به این دلیل که نیازی به فلسفه احساس نمی شد و تنها می شد از زندگی حکما بحث کرد و علت این امر هم روشن است، چون برای مردم باستان و سنتیها و حتی برخی تمدن های سنتی امروز آنچه که در گذران است کامل نیست و چیزی که مشمول زمان است باید دور ریخته شود و چیزی کامل است که تغییر نکند. از این رو حکمت وحشت دارد از چیزی که تغییر می کند و تمام کوشش یونانی ها مهار کردن زمان است و تمام جهان شناسی شان درجهت حفظ زمان است. حتی افلاطون مثل را ازلی و ابدی و خارج از حیطه زمان می داند و کوشش سقراط در طرد سایه ها و گرفتن ایده ها به همین معناست. ارسطو نیز که همه چیز را در صیرورت و حرکت میان قوه و فعل می داند این حرکت را برای تحقق ذات می داند و تعریف ذاتی تنها تعبیری است که برای او معتبر است، چرا که ذات صیرورت نمی پذیرد.

دکتر مجتهدی سپس به بیان اتفاق رخ داده در عصر جدید پرداخت و گفت: آنچه در جهان جدید آمده است عکس قدیم است و در این دنیا آنچه ازلی و ابدی است واقعی نیست و آن چه در صیرورت است واقعی است و فلسفه در حرکتش فلسفه است. تا وقتی زنده ایم صیرورت است و این فکر جدید ریشه هایش در قرن هفدهم و هجدهم است که البته ولتر نیز در برابر بوسوئه به این امر اشاره کرده است. بنابراین گرچه الزاما فلسفه جدید کاملتر از گذشته نیست و تنها مرحله دیگری از تفکر است، اما اگر تغییر نکند یعنی حیات ندارد  و فلسفه ای نیست. بنابراین توجه به تاریخ فلسفه اهمیت والایی دارد و خود نفس فلسفه در تاریخ فلسفه از لحاظ حیات مفهوم فلسفه اهمیت فوق العاده ای دارد.

وی سپس به بیان این دیدگاه نزد هگل پرداخت و گفت: از دید هگل ذات آن چیزی است که می شود و بودن همان شدن است و فلسفه به این معنا هست و واقعیت دارد و صیرورت و فعلیت دارد و اگر فلسفه راکد شود، علم نیز راکد می شود و از این بابت تاریخ فلسفه همان تاریخ علم است و با توجه به این مطلب است که مورخ فلسفه باید روح زمانه را درک کند و مورخی اهمیت دارد که صیرورت روح زمانه را بشناسد و از این بابت برئیه از مورخان سطح بالاست، چون سعی می کند صیرورت فلسفه را ببیند و سعی اش جزئی از کارش است.

دکتر مجتهدی در ادامه به اهمیت کتاب تاریخ فلسفه در قرن هفدهم اشاره کرد و گفت: اولا قرن هفدهم که در فرانسه به قرن کلاسیک مشهور است جنبه عجیبی دارد. این قرن پس از قرن شانزدهم و عصر رنسانس و تجدید حیات فرهنگی غرب ظاهر می‌شود. در قرن شانزدهم مسائل به نحو غریبی از هم پاشیده شد و همه اصول زیر سوال رفت و این امر به حدی رسید که اغتشاش به دین نیز نفوذ کند و کسانی چون کالون و لوتر پیدا شدند، از سوی دیگر شکاکیت با مونتنی رواج پیدا کرد، از این بابت در قرن هفدهم درست بر عکس این قرن همه چیز دوباره نظم پِیدا کرد و از این بابت این قرن عصر بازگشت به تعقل است .

وی در پایان به برخی مطالب کتاب اشاره کرد و ضمن اشاره به دقت خوب مترجم در انتخاب واژگان رایج برای تفهیم و تفهم مطلب، به ترجمه برخی واژگان چون واژه FORM ، تئوزوف ، دئیسم و تلفظ فارسی اسم برئیه و برخی دیگر از اسامی پرداخت و گفت: کتاب برای دانشجویان اهمیت والایی دارد و من که خود در دوره لیسانس این کتاب را خواندم اینک که دوباره به آن می‌نگرم، نکات جدیدی می یابم که آن زمان مغفول واقع شده بود.

اسماعیل سعادت نیز در پایان با اشاره به سفارش مرحوم دکتر یحیی مهدوی برای ترجمه کتاب حاضر، به اهمیت ترجمه متون درجه یک کلاسیک اشاره کرد و گفت: جای تاسف دارد که دانشجویان ما حتی متون مربوط به خودمان را نیز باید به زبان عربی بخوانند و هنوز ترجمه دقیقی از آثار مهم ابن سینا به فارسی وجود ندارد.

وی در بخش دیگری با اشاره به صدمین سالگرد تولد فردریک کاپلستون مورخ نامدار فلسفه ، بر ضرورت برگزاری مراسمی به یادبود او با حضور ناشران و مترجمان تاریخ فلسفه او تاکید کرد.

کد خبر 501185

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha