پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۳۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۳

چهل سال پیش در چنین روزی رخ داد؛

قصرشیرین نقطه آغازین حمله ارتش بعث به ایران

قصرشیرین نقطه آغازین حمله ارتش بعث به ایران

کرمانشاه- چهل سال پیش در چنین روزی قصرشیرین، نقطه آغازین حمله ارتش بعث به ایران اسلامی شد.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: شهرستان قصرشیرین از شهرستان‌های مرزی استان کرمانشاه که در ۱۶۶ کیلومتری غرب شهر کرمانشاه واقع شده است، قصرشیرین از شمال و غرب به کشور عراق، از جنوب به استان ایلام و از شرق به سرپل ذهاب و گیلانغرب محدود می‌شود.

قصرشیرین از شهرهای قدیمی و تاریخی استان کرمانشاه که بنای آن به دوران خسرو پرویز بر می‌گردد و از گذشته شاه‌راه ارتباطی تهران-بغداد بوده و همچنان نزدیک ترین شهر مرزی به بغداد است.

شاید تاریخ رسمی شروع جنگ تحمیلی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ باشد اما باید به این نکته توجه داشت مردم مظلوم قصرشیرین از روزهای ابتدایی سال ۵۹ در مقابل هجمه توپ و موشک‌های رژیم منحوس بعث ایستادگی کردند تا کمر ملت ایران خم نشود.

گروهی از کارشناسان و متخصصین نظامی، با اطلاع از تحرکات مرزی عراق، از بهار آن سال پیش‌بینی می‌کردند که صدام به ایران حمله کند. با این حال برخی از مسئولین وقت جمهوری اسلامی که در رأس آن‌ها بنی‌صدر بود، نسبت به این هشدارها بی‌توجه بودند.

۱۴ فروردین ۵۹ تاریخ دقیق شروع جنگ تحمیلی

در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۵۸ یک گروه از ارتش عراق برای اولین بار به شهر قصرشیرین حمله کردند. هجوم علنی نیروهای ارتش رژیم بعث عراق از نیمه دوم تیر ماه سال ۵۹ به کشورمان آغاز شد به گونه‌ای که در این حمله‌ها پایگاه‌های مرزی در منطقه قصرشیرین را هدف گلوله‌های توپ و خمپاره خود قرار دادند.

۲۰ روز قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ارتش بعثی به دنبال آتش سنگین خود بر مناطق مسکونی و پاسگاه‌های مرزی قصرشیرین، توانست به صورت محدود بر مناطقی از آق‌داغ مسلط شود.

چندین روز قبل از آغاز رسمی جنگ هشت ساله نابرابر، خانه‌های سازمانی ۴۰ دستگاه و تمام نقاط و پاسگاه‌های مرزی از ازگله تا نفت شهر و سومار زیر آتش سنگین عراقی‌ها قرار گرفت که ده‌ها واحد مسکونی منهدم و خسارات فراوانی به زیرساخت‌های شهری (آب و برق) وارد شد و در نتیجه همین حملات بود که آب و برق قصرشیرین برای چند روز قطع شد و شهر به حالت تعطیل درآمد.

حمله‌های ناجوانمردانه دشمن بعثی همچنان ادامه داشت و با شروع رسمی جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۵۹، ۳۰ نقطه از شهر مرزی قصرشیرین گلوله باران و بیش از ۱۰۰ تن از اهالی زخمی و نیز شهید شدند.

علی [مصطفی] تحیری از اعضای گروه توحیدی صف که شناخت دقیقی از مسائل نظامی داشت، در بخشی از خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است، با اشاره به تحرکات رژیم بعث عراق در اوایل سال ۱۳۵۹ می‌گوید: من پیش از شروع جنگ به همراه شهید شهرام‌فر به عراق رفتیم و در این رابطه اطلاعاتی که به ستاد ارتش داده بودیم، مبنی بر این بود که ارتش عراق یک سری تحرکاتی انجام می‌دهد و طی شبانه روز یک سری اسلحه در منطقه پخش می‌کند.

تحریری می‌گوید: در آن زمان‌، من در سپاه بودم‌. با شهید شهرام‌فر هماهنگ کردیم که به ستاد ارتش برویم‌. در ستاد ارتش، تیمسار شادمهر بودند. از فرمانده ستاد ارتش به هر جهتی که شده موافقت گرفتیم که ما دو نفر در این منطقه گشتی بزنیم و به استان ایلام، شهرستان ایلام رفتیم و شب را در استانداری ایلام ماندیم‌.

وی در ادامه نوشته است که: روز بعد، از ایلام توسط عوامل و عناصری که آنجا همکاری داشتند و برون مرزی می‌رفتند و می‌آمدند همچنین عوامل محلی، به عراق رفتیم. شرایط برای ما بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود و شب و روزهای سختی را گذراندیم. شرایط بسیار خطرناک بود، چندین بار خطر را از نزدیک لمس و احساس کردیم‌. ما از نزدیک، جابجایی ارتش عراق را کاملاً بررسی کنیم و یک گزارش بسیار جامعی بعد از مدت سه ماه و اندی‌، برای تهران آوردیم‌.

دلاوری‌های نیروی هوایی در اولین روز جنگ

تحریری در خاطرات خود نوشته است که: روز نخست جنگ تحمیلی، ما در مرز ایران و عراق در منطقه قصرشیرین بودیم. برای بازدید از منطقه با یک دستگاه استیشن به آنجا رفتیم. شاید حدوداً یک ربع از ورود ما نگذشته بود که جنگ شروع شد و هواپیماها آمدند و همه ماشین‌های مهمات را زدند. ماشین ما هم که در بین آن ماشین‌ها بود آتش گرفت و از بین رفت‌. آن روز ما در این تیپ حدوداً ۴۷ یا ۴۸ شهید دادیم. ما مشغول جمع‌آوری شهدا بودیم‌، که شهید فکوری به کمک ما آمد؛

وی ادامه داد: شهید فکوری از همانجا سریع با پایگاه همدان تماس گرفت و گفت که خلبان‌ها بیایند و منطقه را بررسی کنند. پایگاه همدان نزدیک‌ترین پایگاه به منطقه بود که می‌توانست منطقه را تحت پوشش قرار دهد. آن روز اگر نیروی هوایی نرسیده بود کار قصرشیرین تمام شده بود و آنجا را قیچی می‌کردند، ولی خوشبختانه واحدهایی از نیروی هوایی آمدند و بسیار شجاعانه آن روز در مقابل آن موشک‌ها سد ایجاد کردند.

تحریری در پایان خاطرات خود نوشته است: من به شخصه می‌دیدم که چقدر زیبا این هواپیماها میان موشک‌هایی که مثل باران می‌بارید، مانور می‌کردند و بعثی‌ها نتوانستند آن روز کاری از پیش ببرند.

خوشبختانه هواپیماهای ما هم آن روز، سالم از منطقه بیرون آمدند. عراقی‌ها قصد داشتند قصر شیرین را از سرپل ذهاب در روز اول جنگ قیچی کنند.

دولت علی‌پناهی از اهالی وقت شهرستان قصرشیرین که زنی میان سال است در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: سال ۵۹ من ۲۱ سال سن داشتم و با همسرم در قصرشیرین زندگی می‌کردیم.

وی ادامه داد: اوایل سال ۵۹ برخی از محله‌های قصرشیرین زیر آتش توپ و موشک‌ها رفت اما مردم نمی‌دانستند که این حملات از کجا و به چه دلیلی است.

ساکن وقت قصرشیرین گفت: روز ۳۱ شهریور فرزندانم در حیاط بازی می‌کردند و من و جاری ام در حال پختن غذا بودیم که ناگهان صدای هواپیماهایی را شنیدیم و سراسیمه بچه‌ها را برداشتیم و به طرف کوچه دویدیم. همه زن‌ها جیغ می‌کشیدند و همه جا را خون گرفته بود؛ روزهای بسیار سخت و لحظات دردناکی را پشت‌سر گذاشتیم.

وی افزود: همسایه ما خانه‌اش با خاک یکسان شده و خبری از اهانی آن نبود؛ البته خانه ما هم بسیار تخریب شد اما خدا را شکر ما در حیاط بودیم و بلافاصله با شنیدن صدای بمباران از منزل خارج شده و به پناهگاه فرار کردیم.

علی‌پناهی گفت: آن روز ما متوجه شدیم که عراق به قصرشیرین حمله کرده و بعد از آرام شدن فضا، همسرم من و فرزندان را به کرمانشاه فرستاد تا در کرمانشاه که فضایش آرام‌تر بود پناه بگیریم ولی از همسرم و برادر همسرم هیچ خبری نبود تا بعد از یک هفته که به کرمانشاه آمدند و متوجه شدیم آنها و تعداد زیادی از مردم قصرشیرین توسط رژیم بعث عراق به اسارت گرفته شده بودند.

قصرشیرین قربانی خیانت بنی‌صدر

سید بیژن موسوی از رزمندگان دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: از چند ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی، کشور عراق به صورت تک، بمب و موشک‌هایی را به پاسگاه‌های قصرشیرین شلیک می‌کرد.

وی افزود: در سال ۵۹ فرماندار وقت شهرستان قصرشیرین به نام “رضا نظری زاده” از بستگان خانواده ما بود و در یک منزل با هم زندگی می‌کردیم.

موسوی ادامه داد: یک شب از دفتر بنی‌صدر با منزل ما تماس گرفتند و بنی صدر با آقای نظری زاده صحبت کرد؛ بنی‌صدر تاکید داشت که هیچ دفاعی در برابر حملات عراق صورت نگیرد، نظری زاده بعد از چند دقیقه خواهش و التماس از بنی صدر وی را مجاب کرد که باید در برابر حملات ارتش عراق دفاع صورت بگیرد، اما بنی صدر به نظری زاده گفت که لشکر ۷۷ خراسان را به منطقه اعزام می‌کنم و اجازه دفاع به لشکر ۸۱ زرهی استان کرمانشاه که در منطقه مرزی قصرشیرین حضور داشت را نداد.

این رزمنده دفاع مقدس گفت: بعد از تماس تلفنی بنی صدر با فرماندار وقت قصرشیرین وی راهی کرمانشاه شد که از طریق استاندار اجازه دفاع در برابر حملات ارتش عراق در قصرشیرین را کسب کند.

موسوی با اشاره به ساعت نخستین حمله هوایی کشور عراق در ۳۱ شهریور به قصرشیرین گفت: ساعت حدوداً ۸ الی ۹ صبح صدای هواپیما و انفجارهای مهیبی در شهر به گوش رسید.

موسوی ادامه داد: بعد از بمباران تنها طی چند ساعت شهر قصرشیرین خالی از سکنه شد و تعداد کمی از مردم در شهر مانده بودند، از طرف دیگر لشکر پیاده عراق بعد از بمباران هوایی به همراه ۳ تانک وارد قصرشیرین شد و تمامی کسانی که در شهر باقی مانده بودند را به اسارت گرفتند.

کد خبر 5029072

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • کامران IR ۰۰:۵۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۸
      0 0
      مرگ برصدامیان