به گزارش خبرنگار مهر، داستان مجموعه درباره یک دانشجوی جوان ایرانی به نام حبیب است که برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه با دریافت بورسیه تحصیلی به کشور فرانسه اعزام میشود و در آنجا به یک دختر یهودی فرانسوی دل می بندد. این شرایط با اتفاقات جنگ جهانی دوم همراه میشود و دستگیری و تبعید یهودیان پیش می آید که این موضوع شرایطی تازه را در زندگی آنها به وجود میآورد.
در این اثر تلویزیونی مسئله عشق و حضور شخصیت های داستان در یک کلاس مختلط با آزادی عمل زیادی مطرح می شود. البته در دیگر مجموعه های تلویزیونی حتی آثار ایرانی مسئله عشق به تصویر درمی آید، اما اینکه بازیگران زن و مرد در فاصله بسیار نزدیکی با یکدیگر بنشینند یا به وسیله نگاه بتوانند علاقه خود را به یکدیگر تا این اندازه راحت نشان بدهند، تاکنون در سریال های ایرانی مورد استفاده قرار نگرفته بود.
شهاب حسینی در نمایی از "مدار صفر درجه"
در یکی از صحنه های "مدار صفر درجه" برای اینکه لاابالی گری دوست حبیب ـ با بازی علی قربانزاده ـ نشان داده شود، وی بین دو دختر خارجی می نشیند و به هر دو آنها نگاهی معنادار می کند. حرکتی که یکی از ممیزی های جدی تلویزیون محسوب می شود و نه تنها کارگردان ها مجاز به استفاده از چنین صحنه هایی نیستند، بلکه حتی اگر مشابه چنین صحنه ای در یک فیلم یا سریال خارجی نیز وجود داشته باشد آن را حذف می کنند.
در بخشی دیگر از سریال جایی که روابط عاشقانه جوان آلمانی با دختر فرانسوی به تصویر درمی آید و این عشق باعث فرار جوان از خدمت در ارتش هیلتری می شود، میمیک صورت، نحوه خاص نگاه کردن دو بازیگر به یکدیگر و حتی کنار هم قرار گرفتن این دو شخصیت به اندازه ای طبیعی به نظر می رسد که مخاطب در پذیرفتن آنها کمترین تردیدی به خود راه نمی دهد.
البته اگر در این سریال روابط میان شخصیت ها تا این اندازه نزدیک نشان داده نمی شد، با توجه به اینکه اتفاقات در یک کشور خارجی شکل می گیرد و بسیاری از شخصیت های اصلی سریال خارجی هستند، همه صحنه ها تصنعی می شد و تماشاگر امکان برقراری ارتباط را با سریال پیدا نمی کرد. به خصوص که فیلم یک اثر کاملا سیاسی است و شرح اتفاقات تاریخی ـ سیاسی در مدت زمان کوتاه برای بیننده عام کاملا خسته کننده می شد.
نکته دیگر اینکه مخاطب باید معیارهایی داشته باشد تا بتواند میان شخصیت حبیب و دو دوست ایرانی اش تمایز قائل شود. این تفاوت ها باید هم در اعمال و اندیشه های این افراد بروز پیدا کند و هم در نحوه برخورد آنها با مسائل مختلف به خصوص دانشجویان دختر خارجی خود را نشان دهد. در غیر این صورت امکان هیچ تعارضی را نمی توان داشت.
در مجموعه تلویزیونی "مدار صفر درجه" مسئله یهودی بودن همکلاسی حبیب بهانه ای می شود تا رفتار آلمان نازی با این افراد در جنگ جهانی دوم به نقد کشیده شود که البته ترفند نمایشی بسیار خوبی برای قصه پردازی و برخورد سایر شخصیت هاست. البته این موضوع در شرایطی به تصویر درمی آید که تلویزیون از طرح مسائل مربوط به اقلیت های دینی احتراز می کند. حتی اگر چنین مسائلی در آثار خارجی مطرح شود.
طرح موضوع نژادپرستی نیروهای هیتلری و آزار یهودیان به اندازه ای خوب مطرح می شود که مورد تقدیر جامعه کلیمیان ایران قرار می گیرد. این موضوع نشان می دهد که می توان مسائل مختلف مربوط به اقلیت های دینی را به شکلی مناسب مطرح کرد که مورد توجه معتقدان این دین نیز قرار بگیرد. همچنین امکان طرح بسیاری از مسائل تاریخی یا جامعه شناختی نیز به وجود بیاید.
نکته جالب توجه دیگر نشان دادن ساز در این سریال است. پدر بزرگ دختر یهودی به خاطر اتفاقاتی که به وجود آمده شروع به نواختن ویلن می کند که این آهنگ روی تصاویری قرار می گیرد که فراگیر شدن جنگ و خونریزی در کشور اشغال شده فرانسه را نشان می دهد. غیر از زیبایی هایی که همراهی تصاویر و نوای ویلن دارد، نشان دادن تصویر پیرمرد در حال نواختن ساز بسیار مناسب و در عین حال عبور اثر از ممیزی های مرسوم تلویزیون است.
در بخشی از سریال "محاکمه" نیز یکی از شخصیت های اصلی داستان در زندان ویلن می زند که این تصویر حذف شد و فقط صدای ساز به صورت جسته و گریخته روی تصاویر وجود داشت. در حالی که سکانس مربوط به نواختن ساز به طور مستقیم بخشی از ویژگی های شخصیت را نمایان می کرد. نشان دادن تصویر مشابه در "مدار صفر درجه" نشان داد که پخش این نوع صحنه ها بازتاب اجتماعی منفی ندارد و در راستای بیان تصویری اثر قرار می گیرد.
نکته دیگر اینکه ساخت این مجموعه تلویزیونی از پائیز سال 82 آغاز شد و تا اواخر سال 85 کارهای فنی آن به طول انجامید. هر چند با برنامه ریزی دقیق و حساب شده تر این زمان می توانست به مراتب بسیار کوتاهتر باشد و محصول نهایی زودتر به پخش برسد، اما صبر و حوصله مدیران شبکه باعث شد نتیجه کار از جهت ساختاری و تصاویری از کیفیت به مراتب بهتری برخوردار باشد.
به عبارت دیگر، اگر قرار می شد این سریال در مدت زمانی کوتاهتر تولید شود، بدون تردید عوامل تولید در ارائه محصول نهایی وسواس های کمتری به خرج می دادند و همین مسئله موجب می شد سطح کیفی این سریال تا حد زیادی کاهش پیدا کند. نکته ای که به خاطر شتاب رسیدن سریال به پخش گریبانگیر بسیاری از آثار تلویزیونی است.
نکته مهمی که از نگارش این مطلب می تواند مورد توجه مدیران تلویزیون قرار بگیرد، نگاهی دوباره به ممیزی هایی است که بی جهت دست و پای برنامه سازان را می بندد. در حالی که اگر به نگاه و اندیشه هنرمندان اعتماد شود و آنها بتوانند آثار را خود با فراغ بال بیشتر تولید کنند و کمتر دچار محدودیت پخش شوند، بدون تردید روی کیفیت سریال ها تاثیر مثبت می گذارد.
طبیعی است که صرف هزینه و زمان متناسب با شرایط تولید می تواند تاثیر مثبت و محسوس بر شرایط کیفی یک فیلم یا سریال تلویزیونی بگذارد. مشکلی که سال هاست تلویزیون به آن مبتلاست و هیچ فکر مناسبی برای آن نمی شود. همانطور که سریال های مناسبتی ماه مبارک رمضان همچنان با تاخیر تولید می شود و هنگام پخش کارگردان ها از نداشتن زمان مناسب برای تولید بهتر گله دارند.
نظر شما