۱۱ تیر ۱۳۸۶، ۱۴:۱۵

دکتر امیر چناری در گفتگو با مهر :

بازآفرینی آثار کلاسیک ادبی ضرورت ندارد

بازآفرینی آثار کلاسیک ادبی ضرورت ندارد

آثار کلاسیک ایران به خودی خود دارای ارزش های ویژه ای است که اگر مورد بازآفرینی یا بازنویسی واقع شوند ، زیبایی و بار معنایی خود را از دست می دهند.

دکتر امیر چناری - مدرس دانشگاه  - در گفتگو با خبرنگار مهر درخصوص بازآفرینی متون کهن به خصوص اشعار کلاسیک گفت: اساسا شعر و هر پدیده ادبی که به عنوان نسخه اول در قالبی فاخر ارائه شده باشد، امکان ندارد در دنیای معاصر تکرار شود و یا نسخه دیگری بهتر از این اثر در اختیار مخاطب قرار گیرد.

وی تصریح کرد: شعر، انعکاس زندگی و آرمان ها و بازتاب تفکرات نویسنده است. پس حالا که ما آرمان هایمان مثل گذشتگان آن دوره نیست بازآفربنی آثار آنها چه سودی می تواند در برداشته باشد!

این محقق ادبی افزود: برخی اعتقاد دارند وجود مفاهیم عارفانه و اساسا نمادهای فراوان در آثار ادبی کهن مانع بازآفرینی این آثار در دنیای امروز شده است اما من به این مسئله اعتقاد ندارم زیرا آثار کلاسیک ما به خودی خود دارای ارزش های ویژه ای هستند که اگر دستخوش بازنویسی واقع شوند این زیبایی و بار معنایی را از دست می دهند. 

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: بازآفرینی بخش هایی از متون منثور و متکلف می تواند با رویکرد مخاطب محوری انجام شود تا طیف گسترده مخاطبان جوان و نوجوان را جذب کند؛ به طوری که گاه بازآفرینی و تکرار این آثار، مخاطب را در لذت عمیقی فرو می برد. ضمن اینکه هر کسی هم نمی تواند این بازآفرینی را انجام دهد و این امر مهم باید الزاما به دست اصحاب قلم که تسلط کافی بر متون کلاسیک دارند انجام شود.

وی افزود: نگاه دیگری که امروز درباره متون کلاسیک ما صورت گرفته است، این است که اروپایی ها نسبت به حفظ و نگهداری این آثار تلاش بیشتری کرده اند؛ مثل همان کاری که " فیتزجرالد" در زمینه رباعیات خیام انجام داد. درحالی که ما در خصوص ادبیات جهان دست به چنین تلاشی نزده ایم یا حتی اگر هم این امر انجام شده ، برخی مترجمان طوری متن را ترجمه کرده اند که انگار فیزیک یا شیمی ترجمه کرده و اصلا حال و هوای ادبی کار را رعایت نمی کنند. به هرحال درباره آثار کلاسیک ایران نمی توان داوری ارزشی انجام داد.

امیر چناری درباره تفاوت ماندگاری آثار کلاسیک ایران و اروپا نیز گفت: به نظرم ماندگاری آثار ادبی به ژرفای اثر، گستردگی مخاطبان و چند بعدی بودن و نوآوری آن بستگی دارد نه به غربی و شرقی بودن. آیا می توان گفت نوشته های " کنفوسیوس " ماندگارتر است یا " حافظ " یا " شکسپیر " یا حتی اثر ارزشمندی چون نهج البلاغه؟ آیا می توان نوشته های " جبران خلیل جبران " را ماندگارتر از آثار " محمود دولت آبادی " دانست؟ پس نمی توانیم معیار صد درصدی در زمینه ماندگاری این آثار ارائه دهیم.  

کد خبر 511302

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha