سخن و عمل حضرت زهرا(س) به همراه کتاب و سنت، سرمایه گران سنگى است که مىتوان براساس آن به نگاهى یکپارچه از وحى دست یافت و در کنار آن با ملاحظه ظرفیتهاى اجتماعى و تاریخى، الگویى جامع از شخصیت زن در عصر حاضر تدوین کرد.
فاطمه زهرا(س) در قله بشریت قرار دارد و کسی از او بالاتر نیست و میبینیم که آن بزرگوار به عنوان یک بانوی مسلمان، این فرصت و قدرت را یافت که خود را به این اوج برساند .
فاطمه زهرا(س) روح مجرد و خلاصه نبوت و ولایت
ستارگان درخشان عالم بشریت اغلب در زمان حیات خود به وسیله هم عصرانشان شناخته نشدهاند، مگر عده کمى از برجستگان که انبیا و اولیا باشند، آن هم به وسیله عده معدودى.
اما فاطمه زهرا چنان است که در زمان خود، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاص، بلکه حتى کسانى که شاید رابطه صمیمانه و گرمى هم با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند.
در کتابهایى که درباره فاطمه زهرا(س) به وسیله محدثین اهل سنت نوشته شده ، روایات بسیارى را مىبینیم که از زبان پیغمبر در ستایش صدیقه طاهره صادر شده و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل مى کنند .
ام ابیها؛ تسلی بخش پیغمبر
تا قبل از ازدواج که دخترکى بود، با آن پدر به این عظمت کارى کرد که کنیه اش را ام ابیها ( مادر پدر) گذاشتند . در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدید آورنده دنیاى نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانى - انقلابى که باید تا ابد بماند در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بى خود که نمىگو یند ام ابیها، نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست.
آن حضرت چه در دوران مکه، چه در دوران شعب ابی طالب با آن همه سختیها که داشت و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوار پدر بود . دل پیغمبر در مدت کوتاهى با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. فاطمه زهرا در آن روزها قد برافراشت و با دستهاى کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر زدود .
چرخ عظیم تاریخ اسلام بر دوش فاطمه زهرا(س)
زندگى فاطمه زهرا به خاطر عظمت و شگفتیهاى فراوانى که در آن است، شبیه اسطورههاى تاریخ است. حقیقتاً چشم ما نمىتواند مقامات معنوى آن بزرگوار را ببیند . ما نمىتوانیم آن قامت رسا و آن عظمت را حتى در چشم کوته بین ذهن خود تصویر کنیم، بنابراین همان چیزى که چشمان سطحىنگر ما مىبیند، خیلى باعظمت است.
یعنى آن زندگى کوتاه چه در دوران کودکى، چه در دوران نوجوانى و چه در دوران تأهل و ازدواج و خانه دارى این قدر پرمغز است، مگر هر کسى مى تواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت على آنگونه است که کوه هاى عظیم را در مقابل خود آب مى کند.
همسرى امیرالمؤمنین، خود نشانه بزرگ عظمت است، این و دیگر فعالیتها و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری حضرت فاطمه زهرا را فردی نمونه، شایسته، ویژه و خاص کرده است که اقدامات وی در دوران کوتاه زندگی وی، از او الگویی ارزشمند برای زنان تاریخ ساخته است .
سال یازدهم هجری ، در آخر ماه صفر رحلت جانگداز پیامبر پیش آمد و چه دردآور بود جدایی این پدر و دختر .
پس از رحلت پیامبر اکرم، فاطمه سرور زنان عالم و سرور زنان این امت ، این نو گل خندان باغ رسالت بر اثر تندبادهای حوادث ، زود پر پر شد و چندی بعد از پدر بزرگوارش به وی پیوست .
مرگ پدر مهربان و دگرگونیهایی که پس از رسول خدا ایجاد شد ، روح و جسم دختر پیغمبر را آزرده ساخت . وی در روزهایی که پس از مرگ پدر زیست ، پیوسته رنجور ، پژمرده و گریان بود . هرگز رنج جدایی پدر را تحمل نمی کرد . او مردن را بر جدا از پدر زیستن ترجیح می داد .
سرانجام ، آزردگیها و ناتوانی تا بدان جا کشید که دختر پیغمبر ( ص ) در بستر افتاد . دختر پیامبر ( ص ) بر اثر مصائب جانکاه و دوری از پدر مهربان و گرانقدرش رسول مکرم ( ص ) ، سر انجام به " گلشن رضوان " شتافت .
وفات حضرت زهرا بنابر روایاتی هفتاد و پنج روز پس از وفات پیامبر(ص) و در 13 جمادل الاول سال یازدهم هجری است و در برخی روایات نیز نود و پنج روز پس از رحلت پیامبر و سوّم جمادی الثانی نیز ذکر شده است .
از آنجا که پیکر مطهر حضرت فاطمه (س) بنا به وصیت ایشان ، شبانه و مخفیانه به خاک سپرده شده است ، محل دفن ایشان مشخص نیست .
سیاست پس از مرگ
فاطمه (س) آن زن سیاستمدارى است که حتى از پیکر و مرگ خود ابزارى سیاسى ساخت. دستگاه خلافت حتى از مرگ فاطمه (س) وحشت داشت و این وحشت او بى مورد نبود. آنها مى ترسیدند فاطمه (س) موضعى اتخاذ کند که بر رسوائى آنها بیفزاید و پیش بینى آنها درست از کار در آمد. اینکه فاطمه (س) خطاب به حضرت علی(ع) وصیت کرد" مرا شب غسل بده، شب کفن و دفن کن، شب بر جنازهام نماز بگذار و احدى را خبر مکن،" خود سیاستى عظیم است و نفرت عظیم او را به دستگاه حاکم وقت نشان مىدهد و این است که طاغوت را مى لرزاند .
به ویژه که فاطمه (س) سفارش کرده بود، مگذار آنها که بر من ستم راندند و حق مرا گرفتند بر من نماز گذارند که آنها دشمن خدا و رسول هستند و اصرار او که قبرش مخفى بماند خود بیان این خواسته است که نشانه اى از مظلومیت ابدى او در جامعه باقى باشد. او مىخواست دشمنان دوست نما معرفى گردند، ابهامها از بعضى اذهان دیر فهم زدوده شوند و دریابند که فاطمه (س) چگونه مىاندیشید .
نظر شما