حسین حاجیلو، کارشناس دیپلماسی اقتصادی در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید بر اینکه حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا صرفاً نظامی نیست، معتقد است: کشورهای منطقه باید برای اخراج اقتصادی آمریکا از منطقه برنامه داشته باشند.
اخراج آمریکا از منطقه چگونه محقق میشود؟
حاجیلو با بیان اینکه حضور آمریکا در منطقه، خسارتهای زیادی را بر ملتها وارد کرده است، گفت: وقتی ما از حضور آمریکا در منطقه و لزوم اخراج آن سخن میگوئیم، معمولاً ذهنها به سمت اخراج نیروهای نظامی آمریکا در منطقه از طریق هدف قرار دادن پایگاههای نظامی آن میرود. در حالی که اساساً حضور اصلی آمریکا غیر نظامی و در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. حتی اگر ما موفق به اخراج نیروهای نظامی آمریکا و بستن پایگاههای نظامی آن در منطقه شویم، اما سفارتخانهها، شرکتها و نهادهای مختلف این کشور در منطقه فعال هستند و حضور دارند. بنابراین، قدم اول برای اخراج آمریکا از منطقه این است که انواع حضور آمریکا را بشناسیم و قدم بعدی این است که برای اخراج آمریکا در همه این حوزهها برنامه داشته باشیم.
ابعاد حضور اقتصادی آمریکا در منطقه
حاجیلو اظهار داشت: حضور اقتصادی آمریکا یکی از مهمترین اتفاقاتی است که شاید ابعاد آن تاکنون برای ما خیلی روشن نشده باشد. آمریکا در کشورهای محور مقاومت به اشکال گوناگونی، حضور اقتصادی دارد. به عنوان مثال حضور آمریکا در عراق، به شکل نیروسازی، نفوذ در ساختار، تسلط بر نظام مالی و بانک مرکزی آن و همچنین حضور شرکتهای مختلف اقتصادی و امنیتی (از جمله شرکتهای امنیتی در فرودگاههای این کشور) است. توافق تأسف بار مالی ایران و عراق که تبادلات مالی صادرات گاز و برق را تحت تسلط آمریکا قرار داده است، یکی از آثار حضور اقتصادی آمریکا در عراق است.
توافق تأسف بار مالی ایران و عراق که تبادلات مالی صادرات گاز و برق را تحت تسلط آمریکا قرار داده است، یکی از آثار حضور اقتصادی آمریکا در عراق است
وی گفت: در سوریه تسلط امنیتی بر منابع نفتی این کشور جدی است و آمریکا تلاش میکند بعد از داعش، نظام سوریه را در حوزه اقتصادی تحت فشار قرار دهد. در لبنان، مداخلات از جنس تسلط بر بانک مرکزی و فشار مالی بر حزبالله پررنگ است. همچنین حضور صندوق بینالمللی پول و کشور همپیمان آمریکا (فرانسه) در لبنان به پیشبرد سیاستهای آمریکا کمک میکند. آمریکا به دنبال جدایی اقتصاد کشورهای محور مقاومت است.
در سوریه تسلط امنیتی بر منابع نفتی این کشور جدی است و آمریکا تلاش میکند بعد از داعش، نظام سوریه را در حوزه اقتصادی تحت فشار قرار دهد. در لبنان، مداخلات از جنس تسلط بر بانک مرکزی و فشار مالی بر حزبالله پررنگ است
این کارشناس دیپلماسی اقتصادی افزود: پس از نابودی داعش، کشورهای محور مقاومت در زمینه نظامی-امنیتی به ثبات نسبی دست پیدا کردهاند، اما آمریکا از طریق فشار اقتصادی بر کشورهای محور مقاومت، به دنبال پیگیری اهداف خود است و از ابزار اقتصادی برای کنترل آنها استفاده میکند. ایران و سوریه، تقریباً به طور کامل از سوی آمریکا تحریم شدهاند، در عراق هم فشارها و اعتراضات معیشتی شدید است و بحران اقتصادی در لبنان باعث نفوذ بیشتر صندوق بینالمللی پول شده است. این شرایط نشان میدهد که برای حفظ محور مقاومت باید به فکر اتصال اقتصادی این کشورها باشیم. اساساً آمریکا تلاش میکند جریانات کریدوری، انرژی، مالی و تجاری مشترک بین کشورهای محور مقاومت برقرار نشود.
پس از نابودی داعش، کشورهای محور مقاومت در زمینه نظامی-امنیتی به ثبات نسبی دست پیدا کردهاند، اما آمریکا از طریق فشار اقتصادی بر کشورهای محور مقاومت، به دنبال پیگیری اهداف خود است و از ابزار اقتصادی برای کنترل آنها استفاده میکند
وی ادامه داد: به همین دلیل شاهد جلوگیری از اتصال جدی مسیر خاکی بین عراق و سوریه میشود یا مانع تسویه مالی صادرات برق و گاز ایران به عراق میشود. به طور ویژه آمریکا چنین تلاشی درباره ایران نیز داشته است. البته میزان موفقیت آمریکا در موارد مختلف، متفاوت بوده است و این طور نبوده که همیشه موفق شود و امکان شکست آمریکا در انزوای کشورهای منطقه وجود دارد.
چه کسی متولی اخراج اقتصادی آمریکا از منطقه است؟
وی در پاسخ به این سوال که چه کشور یا گروهی مسئول اخراج اقتصادی آمریکا از منطقه است، گفت: لزوماً اخراج آمریکا از منطقه بصورت مستقیم توسط ایرانیان یا جمهوری اسلامی انجام نخواهد شد و اساساً بدون مشارکت ملتها و دولتهای منطقه، این اتفاق رخ نخواهد داد. از آنجایی که کشورهای محور مقاومت در سالهای اخیر درگیر در بحرانهای مختلف بودهاند، شاید به سادگی نتوانند ابعاد مختلف حضور آمریکا را در کشورشان شناسایی کنند و برای آن چاره اندیشی کنند و حتی شاید متوجه زیانهای این حضور نباشند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان برادر بزرگتر در منطقه اولاً باید دشمنی آمریکا و ضررهای حضور آمریکا در منطقه را مشخص کند، ثانیاً مورد به مورد نفوذ اقتصادی آمریکا را شناسایی کند و ثالثاً در فضای نخبگانی این موارد را برای ملت-های محور مقاومت تبیین کند.
تا زمانی که مسئله حضور آمریکا در منطقه توسط مردم، نخبگان و دولتهای منطقه بطور ریشهای فهمیده نشود، امکان اخراجش از منطقه فراهم نخواهد شد؛ باید پایههای عمیقی برای اخراج شکل بگیرد، وگرنه مانند سال ۲۰۱۱ میشود که آمریکا به حضور نظامی خود خاتمه داد اما در ابعاد دیگر حضور داشت و این حضور عمیق نهایتاً باعث بازگشت نظامیان آمریکا نیز شد
وی تصریح کرد: تا زمانی که مسئله حضور آمریکا در منطقه توسط مردم، نخبگان و دولتهای منطقه بطور ریشهای فهمیده نشود، امکان اخراجش از منطقه فراهم نخواهد شد و باید پایههای عمیقی برای اخراج شکل بگیرد، وگرنه مانند سال ۲۰۱۱ میشود که آمریکا به حضور نظامی خود خاتمه داد اما در ابعاد دیگر حضور داشت و این حضور عمیق نهایتاً باعث بازگشت نظامیان آمریکا نیز شد. اخراج آمریکا از منطقه باید پایدار و در همه عرصهها و توسط مردم و دولتهای منطقه انجام شود.
اخراج اقتصادی آمریکا در گروی تقویت پیوند اقتصادی ایران با کشورهای منطقه
این کارشناس دیپلماسی اقتصادی گفت: اخراج اقتصادی آمریکا به واسطه پیوند اقتصادی ایران با کشورهای منطقه انجام میشود. اساساً اخراج اقتصادی آمریکا از منطقه بدون جایگزین، معنا ندارد. جایگزین آمریکا باید تقویت اقتصاد این کشورها با همراهی ایران باشد. این تقویت هم باید در قالب طرحهای مشترک باشد و هم در قالب طرحهای مبتنی بر خودکفایی کشورها باشد. همه کشورهای محور مقاومت برنده این اتفاق خواهند بود.
وی افزود: ایران باید اقتصاد خود را در وابستگی متقابل با کشورهای منطقه تعریف کند. اگر میخواهیم تحریمهای آمریکا بیاثر شود باید اقتصاد خود را به اقتصاد کشورهای منطقه گره بزنیم. بخصوص تعاملات از مرزهای خاکی بسیار تحریم ناپذیرتر از مرزهای غیرخاکی و دریایی خواهد بود. کشورهای منطقه نیازهایی دارند که ایران میتواند آنها را رفع کند و منبع مالی برای خود ایجاد کند، مانند اتفاقی که در تعامل با ونزوئلا رخ داد و به این کشور بنزین صادر کردیم. در حال حاضر ۶۰ درصد بنزین صادراتی ایران به عراق است. این روند میتواند به کشورهای سوریه و لبنان نیز گسترش پیدا کند. بنابراین اخراج آمریکا از منطقه باعث گشایش اقتصادی برای ایران خواهد شد.
حاجیلو تصریح کرد: متأسفانه در حال حاضر نگاه غالب نسبت به کشورهای محور مقاومت، امنیتی است. در حالی که طرف مقابل از چالش-آفرینی امنیتی به فشار اقتصادی تغییر رویه داده است و لازم است نگاه تصمیمگیران در کشور، به مسائل اقتصادی کشورهای منطقه معطوف شود.
نظر شما