۲۰ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۰۳

یادداشت میهمان/

تاکیدی بر اهمیت استخدام معلمان دارای صلاحیت

تاکیدی بر اهمیت استخدام معلمان دارای صلاحیت

متأسفانه مسئولین ذی ربط بر خلاف اصول حاکم در سند تحول بنیادین اقدام به استخدام افرادی می کنند که در آزمون استخدامی دستگاه های اجرایی نمره و حدنصاب ‏لازم را کسب نکرده‌اند.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: علی احمدی دانش آموخته دکترای تخصصی فلسفه تعلیم و تربیت ‏‬در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد، نوشت:

نظام آموزشی ایران اسلامی، علیرغم برخورداری از پشتوانه غنی فرهنگ اسلامی و ایرانی و همچنین اسناد ‏بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که از آن به عنوان قانون اساسی تعلیم و تربیت کشور ‏یاد می‌شود؛ به واسطه بی تدبیری و ناکارآمدی مسئولین هر روز در ورطه افول فرو می‌رود.

بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مسیر ورود به عرصه معلمی در نظام آموزشی کشور ‏دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی‬ و در مواردی استثنا که رشته‌های مورد نیاز در آموزش ‏و پرورش در دو دانشگاه ذکر شده موجود نباشد از طریق ماده ۲۸ یعنی افرادی که دانش آموخته رشته مورد ‏نیاز آموزش و پرورش در دانشگاه‌ها هستند از طریق آزمون پذیرش خواهند شد. اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد مسیر و روش دیگری است که متأسفانه مسئولین ذی ربط بر خلاف اصول حاکم در سند تحول بنیادین اقدام به استخدام افرادی می‌نمایند که نه تنها در آزمون استخدامی دستگاه‌های اجرایی نمره و حدنصاب ‏لازم را کسب نکرده‌اند، حتی در آزمون داخلی آموزش و پرورش که مخصوص افرادی است که سابقه ‏همکاری با آموزش و پرورش داشته‌اند نیز حداقل نمره یعنی پنجاه درصد را نیز کسب نکرده‌اند. یعنی ‏معلمی که خود قادر به اخذ نمره ۱۰ از ۲۰ نیست برای آموزش فرزندان این مرز و بوم گمارده می‌شوند.

متأسفانه در طول سال‌های اخیر اکثر استخدام‌های آموزش برای شغل انسان ساز معلمی از متحصنین و ‏مجتمعین در مقابل مجلس و وزارتخانه آموزش و پرورش بوده است و این یک بدعت خطرناک در نظام اداری ‏و آموزشی می‌باشد. ایجاد بدعت بدین معنا که به زبان عامیانه هرکسی یک سلامی به آموزش و پرورش کرده باشد ادعای ‏همکاری با این دستگاه را داشته و در نهایت انتظار استخدام. سوالی که بجاست به ذهن هر ‏خواننده و مخاطبی خطور نماید این است که چرا وزارت علوم علیرغم داشتن این همه نیروی حق‌التدریس ‏در دانشگاه‌ها با این معضل مواجه نیست؟ در حال حاضر بخش اعظم کلاس‌های دانشگاه‌ها توسط نیروهای ‏حق‌التدریس و مدرسین مدعو اداره می‌شود و تعداد این عزیزان هم قابل توجه می‌باشد. اما تا به حال نه ‏جایی اعتصاب و تحصن کرده‌اند و نه وزارت علوم زیر بار استخدام خارج از ضابطه نیروهای حق‌التدریس دانشگاه‌ها رفته است. آیا استخدام خارج ضابطه نیروهایی که با آموزش و پرورش سابقه همکاری داشته‌اند ‏‏ و مقابل مجلس شورای اسلامی و وزارتخانه اقدام به تحصن می‌کنند به معنای ضعیف کردن سیستم آموزشی و پایین آوردن کیفیت تدریس در کلاس‌های درس نیست؟ چرا مسئولین بی تدبیر و دور نیندیش وزارت آموزش و پرورش، استخدام متحصنین مقابل مجلس شورای اسلامی را برای خود افتخار و عملکرد مطلوب قلمداد می‌کنند؟ حال که مسئولین این مجموعه ‏عریض و طویل قادر به مدیریت امور نیستند، چرا حاکمیت نسبت به تربیت نسل آینده از خود حساسیت نشان نداده و یک بار برای همیشه مسیر ورود به عرصه معلمی را محدود به دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه ‏تربیت دبیر شهید رجایی نمی‌کند؟

در تاریخ یازدهم شهریور ماه سال جاری رهبر فرزانه انقلاب در دیدار ‏مسئولین و مدیران آموزش و پرورش که به صورت مجازی برگزار شد صراحتاً به دقت در گزینش و استخدام ‏افراد برای شغل شریف معلمی تأکید کردند و فرمودند: «باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی و ظرفیت‌سازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر این دو دانشگاه (فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی) ‏وارد آموزش و پرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرح‌ها به‌گونه‌ای عمل کند که خارج از مسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزش و پرورش وجود نداشته باشد.» حال بجاست این ‏سوال پرسیده شود که چرا مسئولین آموزش و پرورش علیرغم تأکیدات صریح و شفاف رهبری، در عمل ‏تبعیت خودشان را از منویات معظم له نشان نمی‌دهند؟ رهبری با آن نگاه عمیق، دقیق، آینده‌نگر و آینده‌پژوه خودشان توجه همگان را به نقش تأثیر گذار معلم در تربیت نسل آینده جلب کردند؛ اما متأسفانه ما این روزها شاهد به‌کارگیری و استخدام غیر کارشناسی افرادی به شغل معلمی هستیم که حداقل صلاحیت‌ها را ‏هم شاید نداشته باشند. صرف همکاری با آموزش و پرورش نمی‌تواند ملاک استخدام در این دستگاه انسان ساز باشد. قطعاً برای ورود به این مجموعه عظیم باید فیلترهای سختگیرانه‌تری در نظر گرفته شود تا خدای نکرده افرادی وارد این دستگاه تربیتی نشوند تا حرمت ‏معلم و معلمی را خدشه دار نمایند. همه آحاد جامعه و مسئولین بر ارتقای شأن و منزلت اجتماعی معلم ‏تأکید دارند؛ اما به قول یک ضرب‌المثل قدیمی «حرمت امامزاده را باید متولی آن نگه دارد» اگر ما در استخدام افراد برای شغل معلمی کوتاهی کردیم علاوه بر خسران بزرگ در تربیت نسل آینده جفای بزرگی در ‏حق انسان‌هایی بزرگی کردیم که در کسوت معلمی خدمات ارزشمندی برای بشریت انجام داده‌اند نمودند.

ما باید معلمینی در طراز استاد روزبه‌ها استخدام و به‌کارگیری نمائیم. اما آنچه در عمل مشاهده می‌شوند و ‏دلسوزان نظام و انقلاب تربیت کنندگان نسل آینده را نگران کرده استخدام بی رویه و افسار گسیخته افرادی است که قرار است به کسوت مقدس معلمی درآیند و نکته تأسف بار تر اینکه شخص وزیر در اخذ مجوز استخدام این نیروها بسیار خرسند و به نوعی برگ برنده برای خود می‌داند.

واقعیت این است که متأسفانه نظام آموزشی از محور عقلانیت و تدبیر دور شده است و افرادی مسئولیت اداره این وزارتخانه مهم و ‏حاکمیتی را در دست گرفته‌اند که کمترین سابقه معلمی، کلاس داری و مدیریت کلاس و مدرسه را ندارند ‏و تأسف‌انگیزتر اینکه دولتی که با شعار تدبیر امید وارد عرصه انتخابات شد و با همان مانیفست در انتخابات ‏پیروز شد حداقل در وزارتخانه آموزش و پرورش که نگارنده در آن دستی بر آتش دارد هیچ نشانه‌ای در این ‏هشت سال از تدبیر و امید مشاهده نشد. اتفاقاً برعکس در این هشت سال همه امیدها به یأس نومیدی تبدیل ‏شد.

نظام رتبه بندی که دوستان از آغاز دولت یازدهم مدام سنگش را به سینه می‌زدند و از آن دفاع می‌کردند بعد از هشت سال همچنان معلق و بلاتکلیف است. افرادی که برای پست مهم وزارت آموزش و پرورش ‏گمارده شد بسیار ضعیف و ناکارآمد بودند و اعتباراتی که برای این وزارتخانه عریض و طویل در نظر گرفته ‏شد پاسخگوی حداقل‌های این مجموعه نبود به طوری که بعد از هشت سال عمر دولت ما امروز شاهد محرومیت نزدیک سه میلیونی دانش آموزان از امر مهم تحصیل هستیم.‏

از بحث آشفتگی در جذب نیروی انسانی که بگذریم، بازی با آبرو و حیثیت معلم، مسئله تأسف بار دیگری است. از خبر کسر ‏حقوق معلمان با حکم دیوان محاسبات که باعث تشویش اذهان معلمان خدوم و زحمت کش شد تا واریز پرحاشیه حق الزحمۀ اضافه تدریس معلمان شاغل و بازنشسته در شرایط سخت و طاقت‌فرسای کرونایی. ‏منطق و عقل سلیم حکم می‌کند که مسئولین وزارت آموزش و پرورش همان رویه‌ای را در پیش بگیرند که ‏مسئولین وزارت بهداشت و علوم در پیش گرفتند. بعد از گذشت یک سال از تدریس خارج از وظیفه معلمان ‏در مدارس به خاطر همکاری با آموزش و پرورش به دلیل کمبود معلم در کلاس‌های درس، آن هم در شرایط ‏سخت کرونایی و در فضای سخت و طاقت‌فرسای مجازی و با هزینه و امکانات و تجهیزات شخصی معلمان و ‏بعد از بارها رسانه‌ای کردن شخص وزیر و معاون ایشان، اضافه تدریس معلمان در ماه‌های اسفند و فروردین ‏به بهانه عدم راه اندازی شبکه شاد پرداخت نشد و در واقع یک ششم آن چیزی پرداخت شد که افسران سپاه ‏پیشرفت کشور بعد از یک سال در این شرایط سخت اقتصادی و تورمی انتظارش را می‌کشیدند.

معاون وزیر ‏جناب الهیار در آخرین مصاحبه خود ملاک پرداخت حق‌التدریس را کارکرد مطرح کردند و در مصاحبه تقریباً ‏دوازده دقیقه‌ای خود بارها از این کلیدواژه استفاده کردند. اما بعد از یک هفته از آن مصاحبه هنوز منظور و ‏مقصود ایشان از کارکرد برای جامعه معلمان هنوز مشخص نشده است. شاید بهترین استنباط از کلید واژه «‏کارکرد» در صحبت‌های جناب الهیار همان تدریس ۳۵ دقیقه‌ای معلمان در فضای مجازی باشد که امیدوارم ‏این استنباط نگارنده نادرست باشد. در صورت استنباط صحیح نگارنده باید به جناب الهیار ‏گوشزد کرد که معلمان در شرایطی به تدریس در فضای مجازی مشغول هستند که با هزینه و امکانات شخصی ‏خود اقدام به تدریس در فضای مجازی نموده و سیستم خزان زده آموزش و پرورش و مسئولین بی تدبیر ‏آموزش و پرورش هیچ گونه امکاناتی در اختیار این عزیزان قرار نداده‌اند.

سوال اساسی از مسئولین آموزش ‏پرورش این است که آیا معلمین ما واقعاً ۳۵ دقیقه در مجازی تدریس می‌کنند؟ یا فرایندهای پیش از ‏تدریس، حین تدریس و پس از تدریس در فضای مجازی و در دسترس بودن ۲۴ ساعته معلمان و پاسخگویی ‏به سوالات دانش آموزان و اولیای آنها زمانی به مراتب بیشتر از تدریس حضوری از معلمان سلب می‌نماید. دوستان وزارت آموزش و پرورش که به سیستم شاد دسترسی دارند به راحتی می‌توانند میزان حضور و ‏کارکرد معلمان در فضای مجازی را رصد کنند و نیاز به این همه حاشیه سازی هم نیست.

بعد از رسانه‌ای ‏شدن مطالبات به حق معلمان در پرداخت حق‌التدریس و تعطیلی کلاس‌های تدریس اضافی توسط معلمان، ‏وزارت آموزش و پرورش مجبور به صدور اطلاعیه‌ای شد که برای پرداخت حق‌التدریس اسفند ‏ماه ۹۸ و بهار ۹۹ باید کارگروهی در نواحی و مناطق تشکیل و میزان پرداختی معلمان با کارکردشان بر اساس ‏دستورالعملی که از سوی معاونت برنامه‌ریزی ارسال خواهد شد، تطبیق داده شود. این عزیزان در طول یک ‏سال گذشته به چه کار مهمی مشغول بوده‌اند که بعد از یکسال تازه به فکر تشکیل جلسه و کمسیون افتاده‌اند. مگر نه اینکه وظیفه معلم اداره کلاس و وظیفه ستاد انجام امورات اداری مرتبط با معلمان از جمله ‏پرداخت حقوق و مزایا می‌باشد. اگر معلمان در کلاس درس اینگونه کم کاری می‌کردند جناب وزیر به غضب نمی‌آمدند و همه را تهدید به برکناری و خداحافظی نمی‌کردند؟ پس چرا در مورد عملکرد ناصواب خود و معاونشان اینگونه روزه سکوت گرفته‌اند؟ واقعاً اگر مسئولین، برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزش و ‏پرورش کمترین آشنایی با فرایند تعلیم و تربیت داشتند اینگونه باعث غلبه شدن حاشیه بر متن نمی‌شدند. ‏اینگونه اقدامات در واقع ناشی از عدم تسلط مسئولین و تصمیم گیران آموزش و پرورش در فرایند تعلیم و ‏تربیت می‌باشد و جای هیچ‌گونه تعجب و شگفتی نباید باشد چون مسئولی که نه کلاس درس رفته و نه ‏مدیریت و معاونت مدرسه را تجربه کرده باید اینگونه قضاوت کرده و اینگونه پاسخ اعتماد معلمان را بدهد! ‏

چنین به نظر می‌رسد که آنهایی که برای اجرای سند ۲۰۳۰ در بودجه ۱۴۰۰ ردیف خاصی را پیش بینی ‏کرده بودند که خوشبختانه توسط مجلس انقلابی کشف و خنثی گردید، سعی در بی انگیزه کردن معلمان و ‏زدودن اثربخشی از فرایند نظام آموزشی دارند. نگارنده به نمایندگی از جامعه شریف و عزیز اما در عین حال ‏مظلوم فرهنگیان به مسئولین و دست‌اندرکاران و توطئه گران چنین اقدام ناشایست هشدار می‌دهد که به هوش باشیم؛ به هوش باشیم تا مبادا سرمایه‌های عظیم این ملت به واسطه غرض‌ورزی و بی تدبیری و سلب ‏اعتماد از جامعه مظلوم فرهنگیان از بین برود. قطعاً نتیجه چنین اقدام نامدبرانه ای در خوشبینانه‌ترین ‏حالت، تسریع زوال و افول نظام انسان ساز تعلیم و تربیت می‌باشد.‌

*انتشار متن این یادداشت به معنای تأیید تمام محتوای آن نیست اما خبرگزاری مهر بر خود لازم می‌داند که نظر کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت را منعکس کند.

کد خبر 5141220

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha