پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۲۰ تیر ۱۳۸۶، ۱۲:۱۷

" پابلو نرودا " شاعر عاشقانه های میهنی

" پابلو نرودا " شاعر عاشقانه های میهنی

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: فردا سالروز تولد پابلو نرودا شاعر شیلیایی است. او در سال 1922 نخستین مجموعه شعرش را منتشر کرد و یک سال بعد با "بیست شعر عاشقانه و یک ترانه نومید" به شهرت رسید. نرودا در سال 1971 نوبل ادبیات را از آن خود کرد. گوشه هایی از شعر و زندگینامه او در پی می آید.

به گزارش خبرگزاری مهر، پابلو نرودا در سال 1904 در شیلی متولد شد. نام اصلی او " ریکاردو ریس باسوالتو " است. نرودا در پر آشوب ترین و ملتهب ترین روزگار شیلی می زیست. ظلم و جور و خفقان او را روانه مبارزه و سیاست کرد و بذر مبارزه را در شعر او نیز کاشت.

نرودا در 1945 به مجلس سنای شیلی راه یافت. در 1947 به علت سخنرانی اعتراض آمیز نسبت به رییس جمهور وقت شیلی – بیده لا – شیلی را مخفیانه ترک کرد و راهی اروپا شد. فعالیت های سیاسی او دامنه وسیعی داشت. از نمایندگی سنا تا سمت های متعدد کنسولی در کشورهای گوناگون و نیز کاندیداتوری اش برای ریاست جمهوری در سال1969 و کناره گیری اش از انتخابات به نفع آلنده.

او شاعری میهن سرا و دردمند بود که با اشعار اجتماعی و انتقادی خود ذهنیت انسان گرفتار سیاست و بلواهای سیاسی را به تصویر می کشید.

کامبیز توانا درباره این شاعر نوشته است: نرودا به طور مشخص در رویاهاى خود زندگى مى کرد. این معلم مدرسه بود که خلاقیت شعر را در او یافت و در زمان نوجوانى اشعار او در نشریات محلى چاپ مى شد. او نام «نرودا» را برگزید تا خانواده اش از کار شعر و شاعرى او مطلع نشوند چرا که معتقد بودند کار ادبیات عاقبت ندارد و مدام به او تذکر مى دادند که از فکر ادبیات بیرون بیاید. در ۱۶ سالگى به مرکز تربیت معلم در سانتیاگو، پایتخت شیلى رفت و با دیگر ادیبان و شعرا و روشنفکران شیلى آشنا شد. نام نرودا زمانى مطرح شد که او در سال ۱۹۲۱ توانست جایزه فستیوال ادبى سال را به خود اختصاص دهد.

مجموعه شعر بعدى او نیز موفق بود اما او مجبور شد برخى از اثاثیه خانه خود را براى پرداخت اقساط چاپ کتاب خود بپردازد. مجموعه کارهاى بعدى او نشان داد او چقدر تحت تاثیر شاعر بزرگ آمریکا «والت ویتمن» است اما با کارهاى بعدى، او نشان داد که زبان خود را یافته است. «۲۰ عاشقانه» که در ۱۹۲۴ منتشر شد، زبان منحصر به فرد او را در خود داشت.

در سال ۱۹۲۷ به «میانمار» رفت. در زمان حضور در «رانگون»، نرودا که کمى انگلیسى یاد گرفته بود، کمى بیشتر با دنیاى ادبیات ارتباط برقرار کرد. در سال ۱۹۳۰ و در «بالى» با «ماروسا ووگلزانگ» ازدواج کرد. فرزند دختر آنها نتوانست دوران نوزادى را بگذراند و درگذشت و در ۱۹۳۲ آن دو در یک سفر دریایى به شیلى بازگشتند. در سال ۱۹۴۷ «ساکنان زمین» منتشر شد که به عنوان شاهکار ادبى آمریکاى لاتین شناخته شده و به چند زبان ترجمه شد. پس از ۱۹۳۳، نرودا به عنوان دیپلمات عازم «بوئنوس آیرس» شد و پس از آن با همین پست به تایلند، کامبوج و در سال ۱۹۳۵ به اسپانیا رفت.

نرودا رابطه خوبى با «فیدل کاسترو» و «چه گوارا» داشت و همیشه دخالت آمریکا در شیلى و کشورهاى آمریکاى جنوبى را نقد مى کرد. با کودتاى سازماندهى شده آمریکا در شیلى، آلنده به طور مشکوکى مرد و سربازان به خانه نرودا حمله کردند. او که با سرطان پروستات دست به گریبان بود، در ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳ نتوانست عمل جراحى قلب خود را به سلامت بگذراند و پس از جراحى در بیمارستان سانتیاگو درگذشت. در ادامه بخشی از اشعار او برگردان احمد پوری از نظر می گذرد:  

پرچم

برخیز با من.
هیچ کس بیشتر از من
نمی خواهد سر به بالشی بگذارد
که پلک های تو در آن
درهای دنیا را به روی من می بندند.
آنجا من نیز می خواهم
خونم را
در حلاوت تو
به دست خواب بسپارم.
اما برخیز
برخیز
برخیز با من
و بگذار با هم برویم
برای پیکار رویاروی
در تارهای عنکبوتی دشمن
بر ضد نظامی که گرسنگی را تقسیم می کند
بر ضد نگون بختی سامان یافته.
برویم
و تو، ستاره من، در کنار من
سر بر آورده از گل و خاک من
تو بهار پنهان را خواهی یافت
و در میان آتش
در کنار من
با چشمان وحشی خود
پرچم من را بر خواهی افروخت.

کد خبر 514579

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha